پانزده سال طول کشید

پانزده سال از سقوط هفتاد و پنج درصدی بازار سهام وال استریت گذشت تا شاخص مبادلات این سهام به اوج آن روزها برگردد. یادداشتم در جهان صنعت درباره این سالگرد اقتصادی.

عصر اینترنت تازه شروع شده بود. همه دنبال یک اسم اینترنتی بودند که به دات کام ختم می شود. خوشبینان وعده میلیاردها و میلیونها را می دادند. شاخص سهام NASDAQ  به 5048.62 رسید. و بعد حباب توهمات ترکید. سال، سال معروف 2000 بود. ارزش شاخص معاملات بازار سهام نیویورک NASDAQ  هفتاد و پنج درصد کاهش پیدا کرد. مردمی که تا دیروز با امید و آرزو درباره سرمایه گذاریشان در شرکتهای جدید التاسیس دات کام صحبت می کردند خیلی زود آدمهای دل شکسته ای بودند که دلارهایشان را به اوراق بی ارزش سهام تبدیل کرده بودند. سه روز پیش در پایان هفته کاری بعد از 15 سال NASDAQ   به 5056.06 رسید. پانزده سال طول کشید ولی بازار سهام به اوج روزهای دات کام برگشته است. آن هم بعد از تجربه بحرانی جهانی مالی 2007. بحرانی که نشان داد هنوز همه درسهای سقوط دات کامها را یاد نگرفته اند.

سقوط دات کامها قبل از آنکه یک سقوط باشد بیداری از یک رویای شیرین بود که ربطی به واقعیت شرکتهای فعال و افق اقتصادی صنعت ارتباطات نداشت. در سال 2000 ارزش شرکتهای سیسکو و مایکروسافت یکصد برابر داراییهایشان و درآمدشان معادل یک تریلیون دلار تخمین زده می شد. کافی بود تا یک ایده جدید به بازار می آمد همه ایمان داشتند که صاحبش بیل گیتس یا استیو جابز بعدی خواهد بود. هیچکس از خود درباره تقاضای موجود در بازار نمی پرسد. وقتی شرکتهای دات کام زیانهای مالیشان را گزارش می دادند باز قیمت سهامشان افزایش پیدا می کرد. بازار زیانها را به حساب سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه محصولات جدید می گذاشت و امیدوار بود درآمدزایی این شرکتها افزایش پیدا کند. توهم در بازار باعث شده بود تا نه تنها تحلیلها از زاویه درست هزینه و فایده و ریسک سرمایه گذاری صورت نگیرد بلکه  بر پایه برداشتی از آمار و گزارشها صورت بگیرد که معنی آنها را وارونه جلوه می داد.

بعد از سقوط بازار در سال 2000 شاخص پنج هزارتایی به یک اصطلاح برای اشاره به تخمینهای خوش بینانه و ارزشیابی خارج از چهارچوب شد. هفت سال بعد، بعد از سقوط دات کامها، بازارهای مالی سقوط در بازار مسکن و وامهای مسکن را تجربه کردند. اینبار این پیشفرض خوشبینانه که تقاضا برای مسکن در ایالات متحده همیشه رو به افزایش است و در نتیجه بهای آن همیشه افزایش می یابد باعث شده بود تا بسیاری به سرمایه گذاری در این بازار و شرکتها و بانکهای اعطا  کننده وام مسکن روی بیاورند. دوباره ارزیابی نادرست و انتظارات غیرواقعی ریشه بحران شدند. در هیجان بازار بسیاری بدون تخصص و بدون دانش فنی لازم به ارزیابی روی آوردند. خیلیها به امید افزایش ارزش مسکنشان خانه ای را خریدند که بهایش بیش از بودجه شان بود. برخی دیگر به امید کسب سود در فاصله ای کوتاه وامهای تطبیقی پنج ساله و هفت ساله را گرفتند. حباب ترکید و بازار سقوط کرد. دولتها به نجات بانکها شتافتند تا بخشی از تعادل اقتصادی و مکانیسم لازم برای بقای اجتماعی را حفظ کنند.

امروز بعد از پانزده سال در حالی شاخص به روزهای اوج دات کام برگشته است که ناظران، کارشناسان و سرمایه گذاران با دقت نسبتهای قیمت به درآمد و قیمت به دارایی را چک می کنند. هنوز حسابسازیها و انتظارات نادرست باعث زیاندهی می شود ولی صنعت بورس در مجموع می داند که خوش بینی مفرط می تواند کشنده باشد. هنوز همه در استارت آپها سرمایه گذاری می کنند ولی می دانند که 99 درصد احتمال شکست وجود دارد. سرمایه گذاران واقعیتها و تحولات بازار مصرف  را در نظر می گیرند  و می دانند یک شرکت در صورتی موفق است که محصولش خواهان داشته باشد. تقاضا برای کالا نقشی تعیین کننده در تعیین عرضه سرمایه دارد.

پانزده سال بعد از دات کامها نمی توان ادعا کرد بازارهای مالی پایدارترند ولی می توان گفت عده بیشتری ریسک و نقش انتظارات را در شکل دادن حبابها در نظر می گیرند. و این شاید آغاز رسیدن به پایداری نسبی در بازارهای سرمایه باشد.

1 پاسخ به ‘پانزده سال طول کشید

Add yours

بیان دیدگاه

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.

بالا ↑