: ایالات متحده باور دارد که امضای ان پی تی به معنای داشتن حق غنی سازی نیست. بطور رسمی ایران و کشورهای دیگر باور دارند که اگر از جمله امضا کنندگان این پیمان باشند این حق را دارند. توافقنامه ژنو بطور ضمنی حق غنی سازی را با پذیرفتن غنی سازی تا 5 درصد و موافقت با ادامه غنی سازی 3.5 درصدی پذیرفته است. از طرف دیگر ایران حق غنی سازی را می خواست و این حق درباره درصد غنی سازی نیست درباره داشتن خود فرآیند است. در نتیجه هر دو طرف می توانند بگویند خطوط قرمزشان را رعایت کرده اند و برداشت خودشان را از این موضوع به مردمشان، بخصوص گروههای تندرو ارائه کنند. حالا در آمریکا لابی اسراییل و جمهوریخواهان ادامه غنی سازی را تسلیم به ایران می دانند و در ایران کاهش درصد آنرا. این اول راه دشوار ماست، و قرار نیست هر دو طرف از واژه های یکدیگر استفاده کنند. مثل نصب یک در در یک خانه طرف رو به بیرون رنگ تیره است، و رو به داخل سفید. ما درباره طرف داخلیش صحبت می کنیم و آنها درباره طرف بیرونیش ولی در نصب شده است. و این اتفاق بسیار مهمیست.
راستی یادداشت خوب توماس فریدمن در نیویورک تایمز را از دست ندهید و حتما بخوانید. او ما را به برادری تشبیه می کند که از خانه رفته است. جای ما را در خانه بقیه اقوام پر کرده اند. برادر کت و شلوارمان را می پوشد، آن یکی دوچرخه مان را سوار می شود، اتاقمان را پر از وسایل خودشان کرده اند و از آن استفاده می کنند. حالا برگشته ایم. برادرانمان می دانند که ما برادر بزرگتر بوده ایم، اتاقمان بزرگتر از بقیه، دوچرخه مان بهتر از همه و لباسهایمان خوش دوخت تر. می ترسند دوباره جای قبلیمان را پیدا کنیم و جای آنها را تنگ کنیم. دولتهای هر دو طرف کار دشواری برای رسیدن به توافق در حضور این همه گروههای فشار مختلف و منافع آنها دارند. اتفاقی که در ژنو افتاده است یک زلزله سیاسی در منطقه است. سالهاست که رقبای ما از غیبت رابطه مستقیم ایران و آمریکا بهره ها برده اند به نگرانیهای کشورهای غربی درباره ایران دامن زده اند و توانسته اند جغرافیای سیاسی منطقه را با تایید آمریکا و اروپاییان تغییر بدهند. حالا آنها از هر کاری برای برهم زدن این رابطه نوپا استفاده می کنند. فکر نکنیم با یک دست دادن سی و چهار سال تاریخ و منافع ناشی از آن از بین می رود.