سخن هفته

این سخن هفته کمی طولانیست. در واقع حکایت هفته می شود. در تاریخ لحظه هایی که یک آدمی بلند بشود و حرف حقی را در جای خطرناکی بزند وجود دارند ولی کمیابند.  یکی از این لحظه ها  در جنگ داخلی اسپانیا اتفاق می افتد. میگل اونامونو فیلسوف و ادیب اسپانیایی در آغاز جنگ داخلی رئیس دانشگاه سالامانکا بود. او که یک ملی گرا بود در ابتدای جنگ داخلی از فرانکو حمایت کرده بود و امیدوار بود که فرانکو اسپانیا را از نفوذ عقاید رادیکال خارجی نجات دهد. با این حال این طرفداری طولی نکشید، تیربارانهای گسترده و قتل دوست شاعرش، فردریکو گارسیا لورکا، باعث پایان این توهم شد. 

در روز 12 اکتبر 1936 گروهی از فالانژها، دانشجویان طرفدار فرانکو ومقامات دولتش از جمله همسر فرانکو و ژنرال فالانژیست خوزه میلان استری،که در جنگ مراکش بازوی چپ و چشم راست خود را از دست داده بود،  در مراسمی به مناسبت بزرگداشت سالروز گام نهادن کریستف کلمب بر روی خاک قاره امریکا شرکت کردند. پروفسور فرانسیسکو مالدونادو یکی از سخنرانان این مراسم درابتدا به دو ایالت کاتالونیا و باسک حمله کرد و آنها را غدد سرطانی اسپانیا خواند، که باید با جراحی از آن جدا شوند. در میان سخنرانی کسی فریاد زد: «زنده باد مرگ!»  و میلان استری با شعار معمول فالانژها به آن پاسخ داد.  اونامونو که رئیس جلسه بود از جای خودش بلند شد و آغاز به سخن کرد:

«شما منتظر کلمات من هستید. شما مرا می شناسید و می دانید که نمی توانم بیش از این ساکت بمانم. گاهی ساکت ماندن یعنی دروغ گفتن. چرا که سکوت می تواند نشان رضا باشد. من می خواهم نکته ای درباره به اصطلاح خطابه پروفوسور مالدونادو بگویم. من  از توهین او به باسک و کاتالونیا در می گذرم. همانطور که می دانید من در بیلبائو بدنیا آمده ام (پس یک باسک هستم)  اسقف» اونامونو به اسقف اعظم سالامانکا اشاره کرد که حاضر بود»در بارسلونا بدنیا آمده است و در نتیجه یک کاتالان است.  اما من حالا این سوگند نفرت انگیز را می شنوم که «زنده باد مرگ»  من که زندگی خود را صرف تحقیق درباره پارادوکسها کرده ام، این را پاردوکسی بی معنی می بینم. ژنرال میلان استری یک معلول است. لازم نیست نجوا کنیم. او یک معلول جنگ است. همانطور که سروانتس بود. اما امروز متاسفانه اسپانیا معلولان زیادی دارد و اگر قادر متعال به یاریمان نیاید بزودی معلولان بسیار بیشتری خواهد داشت.درد می کشم وقتی که فکر می کنم ژنرال میلان استری به روان توده ها فرمان براند. یک معلول که بزرگی روح سروانتس را ندارد، او  آرام می شود وقتی که تعداد معلولان زیاد و زیادتر شوند.»

ژنرال میلان استری عصبانی فریاد کشید: «مرگ بر روشنفکران!» » زنده باد مرگ»  اما اونامونو همچنان ادامه دارد:

» اینجا معبد ادراک است و من بزرگ موبد آنم. و شما این ساحت مقدس را آلوده می کنید. شما فاتح خواهید شد چرا که قدرت خشونت را دارید. اما باور نمی شوید. برای باور داشتن باید متقاعد کرد. و برای متقاعد کردن شما چیزی را لازم دارید که ندارید: راستی و حقانیت در مبارزه. بی فایده است که از شما بخواهم به اسپانیا فکر کنید. من گفتم آنچه می بایست می گفتم.»

می توانید متن اصلی را در ویکیپیدیا اینجا بخوانید.

پ.ن. با تشکر از دوستان عزیزی که ترجمه را خواندند و برای ویرایشش پیشنهاداتی کردند..

2 دیدگاه برای «سخن هفته»

مال خودتان را بیفزایید

  1. بسيار از اين سخن هفته طولاني ممنونم. مخصوصا اين بخشش كه واقعا عالي بود: «شما فاتح خواهید شد چرا که قدرت خشونت را دارید. اما باور نمی شوید. برای باور داشتن باید متقاعد کرد. و برای متقاعد کردن شما چیزی را لازم دارید که ندارید: راستی و حقانیت در مبارزه.»

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: