این وبلاگ یک موجود زنده است و چون زنده است طراحیش عوض می شود، اسمش عوض می شود و سعی می کنم تا بهترش کنم. هنوز برای آدمی مثل من وبلاگ یک رسانه شخصی و یک دفترچه یادداشت عمومیست. یک مدتی بود از اسم اقتصاد خرد خسته شده بودم، تصمیم گرفتم اسمش را عوض کنم. شما یادتان نمی آید و شاید گذارتان نیفتاده باشد به خیابان فرصت شیرازی پشت دانشکده دامپزشکی. تا مدتها، سال 1372، آنجا ایستگاه اتوبوسهای کرج، گوهردشت و مهرشهر و فردیس بود. دنیایی بود برای خودش. در انتظار آن اتوبوسهای زنگ زده و فرسوده با آدمهای زیادی آشنا شدم، کتابها خواندم و تکلیف جبر کلاس
آقای روایی را نوشتم. خدایش عمر بدهد هر که دیوارها دانشکده را از سنگ سخت خاکستری با نرده ساخته بود که هم جای نشستن بود و هم میز تحریر خیابانی من. امیدوارم از این اسم خوشتان بیاید.
I like this new name.
Thank you 🙂