روپیه ای که دلار نیست

  روز گذشته در دیدار هیات بازرگانی هند از اتاق ایران اعلام شد که  دو کشور ایران و هند موافقت کردند که پول 45 درصد صادرات نفت ایران به هند به صورت روپیه به ایران پرداخت شود. علاوه بر این سفیر کشور هند اعلام امیدواری کرده است که صادرات هند به ایران، به عبارت دیگر واردات ایران از هند، افزایش یابد. در حال حاضر تراز تجاری ایران و هند به نفع ایران مثبت است و صادرات ایران به هند بر وارداتش برتری دارد. به عبارت دیگر دوستان هندی ایران بدنبال تکرار تجربه رقبای چینیشان در این بازار هستند، تا بجای آنکه تقاضای صنایع هند برای نفت ایران باعث رشد اقتصادی ایران باشد، تقاضای بازار داخلی ایران سوخت محرکه رشد اقتصادی هند گردد.   از طرف دیگر طرف ایرانی ابراز امیدواری کرده است تا سطح مبادلات تجاری با هند افزایش پیدا کند و خوشحال است که با حذف دلار از تبادلات تجاری و نفتی دو کشور هزینه معاملات کاهش پیدا کرده است و اشخاص ثالث از این مبادلات حذف شده اند.

در اقتصاد اولین و ساده ترین قانون تصمیم گیری این است: اگر نفع کاری از هزینه اش بیشتر است، انجامش سودمند است.  وقتی که از این دیدگاه به این قرارداد نگاه می  کنیم این نکات مثبت و منفی به ذهن می رسند:

مثبت اول.  این نکته درست است که زمانیکه ایران پول نفتش را به روپیه دریافت می کند هزینه مبادلات نفتیش با هند کاهش پیدا می کند. در نتیجه همکاری بانکهای کشور بیشتر می شود و زیرساختهای ارتباطات اقتصادی دو کشور توسعه می یابد.

منفی اول.  زمانیکه پول صادرات نفت به صورت روپیه دریافت می شود با توجه به محدودیت تبدیل آن به دلار گزینه های وارداتی ایران کاهش می یابد و صادرکنندگان هندی از یک مزیت نسبی واقعی در مبادلات تجاری با ایران برخوردار می شوند.  بخاطر محدودیتهای ناشی از تحریم و هزینه بالای تبدیل روپیه به دلار و یا یورو برای بانکهای ایرانی، تجار و شرکتهای ایرانی ترجیح خواهند داد کالاهای مورد نیازشان را از هند دریافت نمایند.

مثبت دوم. ایران در شرایط تحریمی فعلی می تواند درآمدهای نفتی خود را دریافت کند و عملا راه حلی برای خنثی کردن بخشی از آثار تحریمها پیدا کرده است.

منفی دوم. از این  پس شرکای دیگر تجاری ایران و کشورهای واردکننده نفت بدنبال قراردادهایی خواهند بود که امتیاز مشابهی را برای آنها قایل شود و عملا خرید نفت از ایران را منوط به افزایش صادراتشان به بازار ایران خواهند کرد. در حالیکه صادر کنندگان این کشورها از مزایای بانکی ناشی از این قراردادها استفاده می کنند، تجار و شرکتهای ایرانی هر روز گزینه های محدودتری برای واردات خواهند داشت و در نتیجه ناچار می شوند در قراردادهای مربوط به واردات کالا از این کشورها امتیازات بیشتری را برای صادرکنندگان قایل بشوند.  به این ترتیب مازاد صادرات نفت ایران بجای آنکه توسط تولید کننده و مصرف کننده ایرانی جذب شود توسط تولید کننده خارجی جذب خواهد شد.

علاوه بر این نکات چند واقعیت اقتصادی دیگر هم وجود دارند که باید آنها را در شرایط فعلی حایز اهمیت دانست:

اول.در صورتیکه ایران درآمد نفتیش را به روپیه و یا سایر ارزهای در حال توسعه دریافت کند، ارزش واقعی درآمدهای نفتیش وابسته به رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه خواهد بود. چنانچه روپیه هند در بازارهای جهانی سقوط کند، ارزش واقعی درآمد نفتی ایران هم کاهش پیدا خواهد کرد. این می تواند ریسک درآمد صنعت نفت ایران را افزایش دهد و باعث شود دربلند مدت درآمدهای کمتری از صادرات نفتی نصیبمان گردد.

دوم. ایران برای مبادلات اقتصادیش با سایرکشورهای جهان به ارزهای بین المللی احتیاج دارد. این ارزها را نه کشورها بلکه بازارهای جهانی تعریف می کنند: دلار آمریکا، یوروی اروپای، پوند انگلیس و فرانک سوییس. زمانیکه ایران می پذیرد درآمدهایش را به روپیه تبدیل کند در واقع ذخایر ارزیش به این ارزها به اندازه گذشته رشد نخواهد کرد.  این باعث خواهد شد تا ریال در موقعیت ضعیفتری قرار بگیرد و از طرف دیگر بانک مرکزی برای تامین ارز مورد نیاز بازار داخلی با دشواری مواجه شود.

سوم. هند یک اقتصاد برتر در حال توسعه است، رشد هشت درصدی این کشور به برکت صادراتش ممکن بوده است. کشورهای در حال توسعه ای که برای رشد اقتصاد متکی به صادراتشان هستند، بهیچوجه مایل نیستند که ارزش پول ملیشان در بازارهای جهانی افزایش پیدا کند و صادراتشان مزیت نسبی خود را از دست بدهد. مثال بارز این کشورها کشور چین است که سرسختانه ارزش ملی پول خود را پایین نگه داشته است.  اگر بپذیریم هند هم چنین رفتاری خواهد داشت، احتمال افزایش ارزش روپیه در بازارهای جهانی پایین خواهد بود.  در حالیکه این احتمال  وجود دارد که دولت هند با تبدیل ذخایرش به دلار یا یورو ارزش روپیه را برای حفظ حجم صادراتش پایین بیاورد. به این ترتیب ارزش درآمدهای نفتی ایران وابسته به اولویتهای اقتصادی دولت هند خواهد بود و می تواند در نتیجه تصمیمات این دولت بطور ناگهانی و زیانباری کاهش یابد.

شکی نیست که پیوندهای فرهنگی و اقتصادی ایران و هند از اهمیت استراتژیک برخوردارند و شکی نیست ایران و هند شرکای تجاری دیرینه هستند، اما در این هم شکی نیست که روپیه دلار نیست.

پ.ن.  این یادداشت تلاشیست برای به تصویر کشیدن جنبه های مثبت و منفی این تصمیم، گرچه بنظر می آید جنبه های منفی آن به جنبه های مثبتش می چربد، اما باید این نکته را هم در نظر داشت که تحریمهای اقتصادی گزینه های ایران را کاهش می دهند. در نتیجه در شرایط فعلی راهکارهای دیگری وجود ندارند.

3 پاسخ به ‘روپیه ای که دلار نیست

Add yours

  1. بسیارمناسب بوداگرجمع بندی میفرمودید .ایا چربش نکات منفی برنکات مثبت ازمتن برداشت درستی است؟

  2. با سلام
    فکر کنم در بند هشتم بایدمی نوشتیریسک افزایش پیدا می کند.

بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com.

بالا ↑