انتخاب رشته بحثی آشنا برای همه است. زمانیکه دانشجو در رشته ای از گزینه هایش پذیرفته می شود بقیه دوره تحصیلی او به گرفتن واحدهای مربوط به آن درس و یکی دو درس حاشیه ای می گذرد. در نتیجه زمانیکه یک فارغ التحصیل رشته مهندسی خواهان ادامه تحصیل در رشته حسابداری و یا اقتصاد می شود هیچکدام از درسهای مقدماتی این رشته را نگذرانده است.
دوستانی که با سیستم دانشگاهی در آمریکا و یا کانادا آشنا هستند می دانند که دانشجویان علاوه بر گرایش اصلی می توانند یک گرایش ثانوی Minor هم داشته باشند. دانشجویان برگزیده حتی می توانند در دو رشته تحصیل کنند. این باعث می شود تا اولا داتشجویان از سرمایه گذاری در دوره تحصیل بهره بیشتری ببرند و دوم چنانچه مایل به ادامه تحصیل در رشته دیگری غیر از گرایششان باشند حداقل واحدهای اصلی و مقدماتی آنرا گذرانده باشند.
به نظر می رسد برنامه ریزان آموزش عالی در ایران به این نکته توجه نکرده اند که دانشجویان می توانند برای گرایشها و درسهای مختلف تقاضا های مختلفی داشته باشند. این تقاضا می تواند تحت تاثیر عواملی مانند ارزش افزوده مهارتهای فراگرفته در بازار کار، مطلوبیت فردی . یا شانس بیشتر برای افزایش درآمد در آینده باشد. با همگون فرض کردن همه دانشجویان سیستم عملا همه آنها را محکوم به ادامه تحصیل در یک گرایش خاص می کند. موفقیت برنامه آموزشی موسسه برنامه و توسعه و مدرسه تحصیلات تکمیلی اقتصاد دانشگاه شریف تا حتی زیادی مدیون در نظر گرفتن این واقعیت است که بسیاری می توانند علاقمند به ادامه تحصیل در رشته غیر از رشته کارشناسی خود در مقطع کارشناسی ارشد باشند.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟