به بهانه پیدا شدن بقایای 175 غواص ایرانی کشته شده در جنگ ایران و عراق شعر معروف لرد تنیسون را ترجمه کردم. حمله هنگ سبک اسلحه به توپخانه روسها در جنگ کریمه در قرن نوزدهم یک اشتباه نظامی محض و حاصل رقابتها و حسادتهای فرماندهان و افسران بریتانیایی بود که به کشته شدن دهها سرباز سواره نظام در یک حمله مستقیم و دیوانه وار به توپخانه ارتش روس در شهر سواستوپول منجر شد. با اینحال شعرا و ادبای دوران ویکتوریا در بریتانیا رشادت و شجاعت سربازان را ستودند و مورخان فرماندهان را توبیخ کردند. شعر لرد تنیسون درباره رزم هنگ سبک اسلحه امروزه یک اثر کلاسیک ادبیات به شمار می آید و در مدارس زیادی در کشورهای انگلیسی زبان تدریس می شود. آنرا ترجمه کرده ام. از ترجمه ناقصم از استادان فن ، پوزش می خواهم. متن شعر اینجاست ، اگر دوستی زحمت ترجمه بهتری را بکشد.
نیم فرسنگ، نیم فرسنگ
!نیم فرسنگ، به پیش
!همه به سوی دره مرگ
به پیش تاختند ششصد سوار
«به پیش ای سواران،
حمله برید بر آتشبارها» صدا فرمان داد
!همه به سوی دره مرگ
به پیش تاختند ششصد سوار
*
«به پیش ای سواران»
آیا مردی ترسیده بود؟
سربازان می دانستند
کسی خطا کرده است
اما کار ایشان نبود
یافتن پاسخ
توجیه داشتن
دستورشان تاختن و جان باختن
!همه به سوی دره مرگ
به پیش تاختند ششصد سوار
*
آتشبار در یمینشان
آتشبار در یسارشان
آتشبار در پیشرویشان
غرید و بارید
توپ و گلوله از آسمان
بیباکانه تاختند سواران
به سوی کام مرگ
دروازه های دوزخ
به پیش تاختند ششصد سوار
*
تیغها عریان شد
و رقص شمشیرها آغاز شد
گردن زدن توپچیان
تاختن بر یک ارتش
و دنیا انگشت به دهان
از تیغ آنها
در میان دود و آتش
می گریخت قزاق و روس
بازگشتند سواران
ولی نه ششصد نفر، نه همه سواران
*
آتشبار در یمینشان
آتشبار در یسارشان
آتشبار در پیشرویشان
غرید و بارید
توپ و گلوله از آسمان
به خاک افتادند
راکب و مرکوب
آنها که آنقدر خوب جنگیده بودند
بازگشتند از کام مرگ
از دروازه های دوزخ
همه بازماندگان
بازماندگان ششصد سوار
*
فخرشان کی رنگ خواهد باخت؟
با آن رزم دلاورانه
دنیا متحیر ماند
رزمشان را بیادآورید
بیاد آورید آن هنگ دلیران
آن ششصد شهسوار
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟