احتمالا این آخرین یادداشتم درباره لوزان است که در هفته نامه تجارت فردای این هفته منتشر شده است.
لوزان نقطه اوج حضور تخصص متعهد در عرصه خدمت به کشور است. واقعیتی که تعمیم آن به اقتصاد می تواند دوره جدیدی از شکوفایی در کشور را رقم بزند.
لوزان یک نقطه عطف در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و موقعیت بین المللی کشور به شمار می آید. کشوری که تحت تحریمهای سازمان ملل قرار داشت و در محاصره رقبای منطقه ای فراوانی می باشد توانست با استفاده از ابزار مذاکره نه تنها با جامعه بین المللی به تفاهم برسد بلکه این تفاهم را بدون تسلیم شدن به دست آورد. در هر مذاکره ای هر دو طرف باید از بخشی از خواستها و امتیازاتشان به نفع بخش دیگری از خواستها و امتیازاتشان صرفنظر کنند تا به یک تفاهم برسند. در لوزان دقیقا این رویداده است. ایران بدون تسلیم کردن برنامه هسته ایش موفق شده است به تفاهمی برسد که بخشی از اهداف سیاسی طرفهای مقابل را برآورده می کند. کسب این موفقیت بدون تخصص و استفاده از مهارتهای روز و تبعیت از استانداردهای بین المللی ممکن نبوده و نم باشد.
نگاهی به تیم مذاکره کننده ایرانی یادآور این نکته است که این موفقیت به دلیل وجود مهارتهای لازم و نکته سنجی ظریفانه برخاسته از مطالعه و تجربه حرفه ای میسر شده است. طرف ایرانی نه تنها شامل متخصصان تحصیلکرده (تحصیلکرده نه مدرک دار) بود بلکه سرپرست تیم دکتر ظریف در زندگی حرفه ای خود یک شبه به این جایگاه نرسیده است. پیشرفت حرفه ای دکتر ظریف نمونه یک زندگی حرفه ای مبتنی بر پیشرفت پیوسته و کسب تجربه است. کسی که امروز در برابر وزیر امور خارجه ایالات متحده قرار گرفت تجربه مذاکره با نمایندگان ایالات متحده درباره آینده افغانستان را داشت. دکتر ظریف و همکارانش گواه این واقعیت هستند که ادعای تعهد از کسی رستم دستان نمی سازد بلکه این تجربه و تخصص است که توانمندی واقعی را به ارمغان می آورد. این واقعیت تنها منحصر به عرصه دیپلماسی نیست، در دنیای اقتصاد هم این تخصص همراه با تعهد است که بهترین نتیجه را به همراه می آورد.
امروز روزهای مذاکره فشرده در لوزان به پایان رسیده است. ارمغان این مذاکرات برای کشور در درجه اول حذف همیشگی گزینه تشدید تحریمها و قطعی شدن گزینه لغو تحریمهاست. به همین دلیل است که امیدواری به آینده افزایش پیدا کرده است و شاخصهای بازار بورس سهام در حال افزایش هستند. مردمی که به آینده امیدوارند سرمایه گذاری می کنند و فعالیتهای جدید اقتصادی را شروع می کنند. اما ارمغان واقعی لوزان شهادت به لزوم تکیه بر تخصص در هر امریست. روند توسعه کشور از عوامگرایی سیاستمداران فرصت طلب آسیب بسیار دیده است. کسانیکه می کوشند مخاطبانشان را متقاعد کنند که بر خلاف نظریات اقتصادی و روشهای مدیریتی راهکارهای دیگری هم برای پیشرفت وجود دارد، راهکارهایی که معمولا به ضرر خزانه ملی و به سود اقلیتی با روابط سیاسی منجر می شود. امروز زمان استفاده از این دستاورد بزرگ است.
هر اقتصادی از رویدادهای برونزا تاثیر می گیرد ولی هیچ اقتصادی بدون تحولات درونی و پیشرفتهای درونزا توسعه نیافته است. تفاهم لوزان امید به آینده را افزایش داده است و موفقیت بزرگیست ولی در کارنامه چند ساده ماده ای اقتصاد ما یک نمره بیست تاثیر زیادی بر معدل ندارد. کار واقعی امروز آغاز می شود. تفاهم لوزان به اقتصاد کشور امید می دهد که فرصت بزرگی در راه است و گشایشهای فراوانی در عرصه اقتصاد در آینده نزدیک روی خواهند داد. حالا اقتصاد کشور چگونه می تواند از این گشایشها بهره برداری کند؟ اینجاست که آن تحولات درونزا و اصلاحات لازم برای آنها لازم الاجرا می شوند. تحولاتی که برای اجرا به نیروهای متخصص و متعهد احتیاج دارند. لوزان تمام شده است، ولی کار اقتصاد ایران تازه شروع شده است.
چه خوب است که با تکیه بر تجربه مثبت لوزان دولت محترم بکوشد در اقتصاد هم از تیمهای مشابهی استفاده کند که تحولات بزرگی را در عرصه های مختلف رقم بزنند. در این برهه از زمان اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد اداری از هر زمان دیگری واجب تر است، چرا که فرصت بزرگی در راه است و بدون این تغییرات درونی نمی توان از این فرصت با تمام پتانسیل ممکن استفاده کرد. و امروز اقتصاد ایران به تمام تواناییها و استعدادهایش برای رشد و موفقیت در تامین رفاه عامه احتیاج دارد. لوزان یادآور می شود که ترکیب تعهد و تخصص این مهم را ممکن می کند. و این دستاورد واقعی و پایدار لوزان برای اقتصاد ماست.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟