یادداشتم برای شماره 76 تجارت فردا، با تشکر از محمد طاهری عزیز که فرصت انتشار این یادداشت را در اختیارم قرار داد. بنظرم وقت مناسبی است که دولت به صنعت توریسم بعنوان یک صنعت راهبردی کشور بها بدهد.
کدام صنعت می تواند روند رشد منفی اقتصادی کشور را در یک سال متوقف کند و اقتصاد کشور را در مسیر رشد اقتصادی مثبت قرار دهد. گرچه صنایع بسیاری نامزد این کار خواهند بود فقط یک صنعت است که استعداد چنین کاری را دارد: صنعت توریسم.
استاد بزرگوارم دکتر مسعود نیلی که این روزها بعنوان مشاور اقتصادی رییس جمهور با چالشهای اقتصادی کشور از نزدیک آشنا می شوند در فراخوانی پرسیده اند «در چنین شرایطی ما باید به دنبال چه صنایعی برویم که بتواند، با کمترین هزینه برای دولت رشد اقتصادی را تامین کند و تا پایان سال آینده رشد اقتصادی را به حدود سه درصد برساند» در چنین ساعاتی در حیات اقتصادی یک کشور گرفتن تصمیم درست می تواند افق اقتصادی را روشن کند و به حیات اجتماعی – سیاسی کشور جان تازه ای ببخشاید. در این فراخوان ایشان از صاحبان صنایع و کارآفرینان کشور خواسته اند تا پای پیش بگذارند و صنعت مورد نظرشان را معرفی کنند و استدلالهای خود را در حمایت از این صنعت عرضه کنند. طبیعیست که بسیاری از این بزرگواران باور دارند که در صورت اختصاص منابع کافی با قیمتهای مناسب و حمایت دولت و نهادهای دولتی از صنعت مورد نظر ایشان آن صنعت می تواند نجات دهنده کشور باشد.
اما واقعیت اینجاست که در شرایط فعلی اقتصادی منابع بسیار محدودتر از همیشه هستند و حمایتهای دولت به تنهایی کافی نیستند. باید صنعتی را برگزید که در درجه اول مزیت اقتصادی مناسبی نسبت به سایر صنایع داشته باشد، دوم امکان ایجاد اشتغال در همه مناطق و استانهای کشور را داشته باشد و سوم برای محصولات آن بدون تشویقهای دولت و یارانه ها و رانتهای دولتی تقاضا بقدر کافی وجود داشته باشد و چهارم فعال شدن آن باعث تحرک اقتصادی و جنبش و جوش سایر صنایع بشود. در واقع ما بدنبال صنعتی هستیم که اثر مستقیم و جانبی آن قوی باشد و الهام بخش سایر بخشهای اقتصادی هم باشد. بنظر می رسد تنها یک صنعت همه این ویژگیها را دارا می باشد: صنعت توریسم.
مزیت نسبی صنعت توریسم نسبت به سایر صنایع
نگاهی به طبیعت، میراث فرهنگی و پراکندگی آثار باستانی در کشورمان کافیست تا هر ناظری را متقاعد کند ایران هنوز گنجینه ای منحصر بفرد از دیدنیهای جهان را بدنیا عرضه می کند. بر خلاف سایر صنایع که به سرمایه گذاریهای هنگفت از جانب دولت احتیاج دارند در صنعت توریسم در صورت ایجاد اطمینان به آینده بخش خصوصی آمادگی سرمایه گذاری مستقل از دولت را دارد. به حمایت دولت به معنای اعطای رانت و یارانه و وام بی بهره در اینجا احتیاجی نیست. بلکه به حمایت دولت به معنای ایجاد فضایی امن و حذف مقررات دست و پاگیر دولتی نیاز هست. با توجه به درآمدی که فعالیتهای بخش خصوصی در این صنعت از طریق پرداخت عوارض و مالیات برای دولت ایجاد می کند بنظر می رسد که کارا کردن مقررات بهترین سرمایه گذاری ممکن دولتیست.
نگاهی به سابقه فعالیتهای بخش خصوصی در این صنعت نشان می دهد که بخش خصوصی ایران درسهای تجربه های کیش، مشهد و سفرهای زیارتی منطقه ای را فرا گرفته است و از آنها بخوبی استفاده کرده است. در نتیجه در اینجا علاوه بر وجود محصولی خواستنی تجربه و دانش انجام کار نیز وجود دارد. در حالیکه در بسیاری از صنایع باید سرمایه گذاریهای هنگفتی برای انتقال دانش و تجهیزات به داخل کشور انجام داد در صنعت توریسم بیشتر به برنامه های آموزشی و ارتقا فرهنگ عمومی احتیاج هست. توریسم صنعتیست که در شرایط فعلی بیشترین برگشت ممکن را برای سرمایه پیشنهاد می دهد. و سرمایه ما بسیار محدودتر از آن است که صرف رفتارهای رانت خوارانه شود.
این نکته را باید در نظر داشت که صنعت توریسم تنها صنعت کشور بعد از نفت است که امکان جذب درآمد ارزی برای کشور را دارد. ورود این درآمد به کشور از کانالهای مختلفی صورت می گیرد که باعث افزایش عرضه ارز در همه بازارهای کشور اعم از رسمی و غیر رسمی می گردد. امری که با ایجاد تعادل در بازار ارز و پایداری بخشیدن به نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی نقش مهم و قابل توجهی در ایجاد ثبات اقتصادی در کشور و افزایش شاخص اطمینان به آینده خواهد داشت.
امکان ایجاد اشتغال فراگیر
نگاهی به آمار اشتغال نشان می دهد که همه استانهای کشور از بیکاری و کندی روند ایجاد اشتغال رنج می برند. در حالیکه اثر اقتصادی صنایع دیگر محدود به محل فعالیتشان است گسترده بودن جاذبه های توریستی ایران در سراسر کشور باعث می شود که این صنعت از همه مناطق کشور از چابهار تا ارومیه امکان و توان ایجاد اشتغال را داشته باشد. نکته جالب و منحصر بفرد درباره جاذبه های فرهنگی، طبیعی و تاریخی ایران این است که محدود به یک مکان جغرافیایی یا حتی یک شاخه از توریسم نیستند. عاشق گونه های جانوری می تواند به دیدن گاندو، تمساح ایرانی، در سیستان و بلوچستان برود یا در دریاچه نئور به صید قزل آلای رنگین کمانی مشغول باشد. فرهنگ شناس می تواند در بازارهای محلی خود را غرق کند و ورزشکار از برف در کوههای البرز تا شنا در سواحل خلیج فارس را برای انتخاب در برابر خود می بیند. در چنین کشوری اشتغال زایی صنعت توریسم محدود به شهرهای بزرگ یا مناطقی با آثار باستانی نیست. همه کشور از آن می توانند بهره ببرند. در نتیجه برای رفتارهای رانت خوارانه برای اولویت دادن به این استان یا شهرستان فضای کمتری وجود خواهد داشت و امکان ایجاد چهارچوبی برای رقابت سالم وجود دارد.
وجود تقاضای قوی ملی و منطقه ای
دهه گذشته شاهد تحول مثبتی در صنعت ایرانگردی و جهانگردی بوده است. تقاضای مردم کشورهای همسایه در منطقه برای سفر به ایران در حال افزایش بوده است و مردم ایران بیش از همیشه به ایرانگردی و کشف زیباییهای فلات ایران روی آورده اند. جوامع ایرانیان خارج از کشور همیشه مشتاق سفر به ایران و بازدید از کشور مادر بوده اند. ایرانی تباران این تقاضا را تقویت می کنند و مایلند زادگاه پدران و مادرانشان را از نزدیک ببینند. صنعت توریسم تنها صنعت کشور است که از چنین تجمیعی در تقاضا بهره می برد. مولفه های تقاضا مختلفند و از گروههای مختلفی سرچشمه می گیرند ولی همین امر باعث می شود تا تقاضای کل برای ایرانگردی قوی و ماندگار باشد و هر تحول مثبتی را در این صنعت پایدار و ماندگار نماید. این مزیت منحصر به این صنعت است و ایجاد آن برای هر صنعت دیگری به سرمایه گذاریهای هنگفت احتیاج دارد. عقل اقتصادی حکم می کند بجای صرف منابع برای ایجاد پایگاه برای صنایع دیگر منابعی را صرف گسترش پایگاه موجود و تقاضای پایه در صنعت توریسم کنیم.
ایجاد تحرک اقتصادی در سایر صنایع
برخلاف سایر صنایع، عملکرد صنعت توریسم به گروه بسیار بزرگی از صنایع دیگر وابسته است. موفقیت توریسم به معنای افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات مختلف می باشد، از آنجمله به این موارد می توان اشاره کرد: سفرهای زمینی و هوایی (صنعت حمل ونقل)، وسایل نقلیه شخصی و عمومی مناسب (خودروسازان)، خدمات مناسب جاده ای و بین شهری (بیمه، تعمیر و نگهداری، خدمات جاده ای خصوصی)، هتلها (ساخت و ساز) و خدمات بانکی مسافرتی. علاوه بر این افزایش تقاضا برای صنعت توریسم در ایران باعث افزایش بهره وری و تحرک اقتصادی در بخشهای مختلف اقتصاد می شود. نگاهی به مثالهای موفق ایرانگردی و جهانگردی در ایران نشان می دهد که آثار مثبت گسترش صنعت توریسم را می توان در همه ابعاد زندگی اجتماعی تجربه کرد. بعنوان مثال گسترش توریسم به معنای گسترش هتلداریست و ایجاد محلی برای سرمایه گذاری مولد در بخش ساخت و ساز است. صنعتی که در شرایط فعلی فقط به کار ساختن واحدهای مسکونی مشغول است و فعالیتهایش به زیرساختهای اقتصادی کشور نیفزوده است. بخشی از این رویداد در نتیجه فقدان تقاضا از طرف بخشهایی بوده است که به تاسیساتی غیر از واحدهای مسکونی احتیاج دارند. تاکید بر گسترش صنعت توریسم در کلیه بخشهای اقتصادی ایجاد تحرک می کند و بخشی از سرمایه های سرگردان در کشور به سمت ایجاد ساختارهای اقتصادی سوق داده خواهند شد.همین رهاورد به تنهایی کافیست تا باور داشته باشیم گسترش صنعت توریسم می تواند ورق اقتصادی را برگرداند و آینده بهتری را برای کشور و مردم ایران رقم بزند.
بنظر می رسد همه شرایط فعلی: نیاز به ایجاد اشتغال، تاکید بر عزت و تدبیر و نیاز به مثبت کردن رشد اقتصادی کشور به ما یادآور می شوند که باید نوع نگاه به اقتصاد را تغییر داد و بجای تسلیم شدن در برابر رفتارهای رانت خوارانه به سراغ صنایعی رفت که مزیت نسبیشان و توان اشتغال زاییشان آنها را شایسته حمایت و داشتن اولویت می کند. امیدوارم سیاستگذاران کشور به این نتیجه برسند که در شرایط فعلی کاندیدایی بهتر از صنعت توریسم برای نجات اقتصاد کشور وجود ندارد.
کاملا حق با شماست.
اما به نظرم باید ریسک گردشگری را هم بشناسیم. ایجاد امنیت برای گردشگر شرط اول است. تجربه وقایع پس از انتخابات ۸۸، یا بهار عربی مصر، یا ناآرامیهای ترکیه را در نظر بگیرید. به محض اینکه خبر کوچکترین ناآرامی در رسانهها منعکس میشود، به نظر من، پتانسیل گردشگری در یک دوره به شدت کاهش مییابد.
من نوعی در نقش فعال یا سرمایهگذار گردشگری، باید مطمئن شوم که شرایط کشور پایدار خواهد بود تا فعالیت/سرمایهگذاری ام را در این بخش توسعه دهم…
نگاه شما به صنعت توریسم در ایران کمی خوشبینانه است و فقط مزایای صنعت توریسم ایران را میبینید. خیلی از خارجی ها حتی نمیدونند در ایران کلاب شبانه وجود ندارد و حجاب اجباری است، خیلی ها نمیدانند الکل غیرقانونی است و بفروش نمیرسد،خیلی ها نمیدانند ساحل مناسب و با امکانات کافی در سواحل جنوبی و شمالی ایران اصلا وجود ندارد. خیلی ها نمیدانند برای شنا باید زن و مرد جدا باشند. وقتی آمار گردشگران تهرانی بخاطر مزاحمت های گشت ارشاد در کیش کاهش پیدا کرده اونوقت چه انتظاری از گردشگر خارجی میشه داشت؟ اگر یک سارق تمام مدارک و پول نقد وی رو سرقت کنه اون توریست به کجا باید مراجعت کنه و چه خاکی به سرش بریزه؟ اگر اراذل و اوباش سر و صورت یه توریست رو خط بندازن فکر میکنید بازتاب اون در افکار عمومی خارجی ها که به این خشونت ها عادت ندارند چه خواهد بود؟ که صد البته روی دادن همچین اتفاقاتی باعث خشنودی رقبای منطقه ای از جمله ترکیه خواهد بود
البته شاید راه حل هایی همچون ایجاد پلیس گردشگری در شهرها و اماکن توریستی،سرو الکل در هتل ها برای گردشگران غیر مسلمان، عدم سختگیری زیاد روی پوشش گردشگران خارجی و حتی ایجاد مناطقی بیشتر مخصوص توریست ها خارجی مناسب خواهد بود. همچنین میتوان از تجارب ترکیه هم استفاده برد. در غیر این صورت تنها شاهد ورود گردشگرانی محدود وخاص به کشور خواهیم بود.
لینک خبر آرزوی خروج هر چه سریعتر گردشگران آلمانی از ایران:
http://www.asriran.com/fa/news/306964/سرگردانی-توریست-آلمانی-و-خانواده-اش-در-کرج-عکس
آقا رضا نظر شما در مورد نبود امنیت و مشکلاتی این چنین در ایران کاملا درسته اما در مورد اینکه نبود کلاب شبانه و مواردی از این قبیل خیلی تاثیر زیادی داشته باشه موافق نیستم چون گردشگرای خارجی مثل ما ایرانی ها نیستن که تا میریم تایلند و … بریم دنبال عشق و حال اونا واقعا میان از زیباییهای طبیعت و آثار باستانی و… دیدن کنن البته حرف شما تا حدی درسته ولی فکر نکنم یه آلمانی یا آمریکایی بخاطر نبودن کلاب شبانه در ایران ، ایران رو انتخاب نکنه
سلام. سال نو مبارک. یک موضوعی که واقعا در سفرم به سیدنی حس کردم، خلاقیت استرالیایی ها در ایجاد انواع متنوعی از گزینه های تفریحی توریستی با استفاده از تنها یک موضوع یا محل تفریحی بود. یک موضوع دیگر هم که با معرفی خودم به عنوان یک ایرانی حس کردم و بحث سفر به ایران پیش آمد. عدم شناخت شان از ایران بود. حتی یک مالزیایی گفت که من تا حالا ندیدم کسی از اطرافیانم ایران برود و تبلیغش را در تلویزیون ندیدم. توریستها مردم عادی اند. راست می گوید خوب! باید در رسانه های عمومی این کشورها تبلیغ کنیم (حتی مثلاً به بی.بی.سی تبلیغ بدهیم. خود این کار حس امنیت به توریستها می دهد) مساله عدم استفاده از ویزا کارت بانکی هم باید حل شود. خیلی بده که نمی توانند از ویزا کارت در ایران استفاده کنند.
پ.ن. سایت بلاگ مشکل دارد. صفحه اول به هم ریخته است (انگار ناقص لود شده باشد) و کامنت به راحتی ارسال نمی شود.
من هم با مهناز موافقم که مساله توریستها اصلاً ممنوعیت الکل و نبود کلاب و رقص در ایران نیست. با حجاب در حد شال و روسری رنگی هم مشکل ندارند.
رضا هم از جهت امنیت حق دارد. برای توریستها امنیت خیلی مهمه! از 10 تا سوال 9 تا مربوط به امنیت برای خودشان، زنشان و بچه هایشان است.
من کلی آنجا برای سفر به ایران بین توریستهای انگلیسی ، آلمانی ، مالزیایی تبلیغ کردم. فقط مشکل این بود که نه من و نه آنها، نمی دانستند چه طوری باید در یک تور به مقصد ایران ثبت نام کنند :))