یادداشت خوب روح اله آقاصالح از بچه های مفید که در روزنامه شرق امروز منتشر شده است. روح اله در دانشگاه جورجیا دانشجوی دکترای تعلیم و تربیت زنان است و بعنوان یک کارشناس و پژوهشگر این یادداشت را نوشته است.
چندی پیش، زمانی که وزرای پیشنهادی جهت اخذ رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بودند، به درخواست دوستی یادداشتی تنظیم کردم و در آن برنامه 12 فصلی وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش، جناب آقای نجفی، را مورد بررسی قرار دادم. در آن یادداشت – که البته هرگز منتشر نشد – به موارد 59گانه مطرحشده توسط ایشان و همچنین سرفصلهای مهم و غایب آن برنامه پرداختم. پس از عدم رای اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی، برآن شدم تا یکی از موارد غایب در برنامه را بهطور جداگانه در اینجا مورد تاکید قرار دهم. مسالهای که اهمیت غیرقابل انکاری دارد و در شعارهای انتخاباتی رییسجمهور نیز بارها و به انحا مختلف مطرح شده است.
سخنگفتن از حقوق زنان و توجه ویژه به مسایل زنان در فرهنگ مردساخته و مردمحور ایران موضوع متاخری نیست، لکن موضعگیری در این زمینه همچنان حساسیتبرانگیز و مورد چالش است. نامزدهای انتخاباتی در دو دهه گذشته – بهویژه اصلاحطلبان و اخیرا رییسجمهور اعتدالگرا – به منظور جذب آرای جامعه زنان و همچنین همراهکردن فعالان حقوق زنان، بخشی از برنامههایشان را به موضوع زنان اختصاص دادهاند. شارلوت پرکینز گیلمن (1915) در اثر ماندگار و خواندنیاش «زنستان» – که توسط نوشین احمدیخراسانی به زیبایی به فارسی برگردانده شده است – سفر سه مرد جوان را به سرزمینی روایت میکند که ساکنان آن را تنها زنان تشکیل میدهند. در خلال این سفر خیالی، این سه مرد ضمن آشنایی با عادات و سلوک زنان ساکن زنستان با مفاهیم جنسیتی چون عدالت، زیبایی، حق، زنانگی، مادری و آموزههای حقوق شهروندی آشنا میشوند. در ایران قریب نیمی از دانشآموزان – که مشتریان مستقیم متاع تربیت هستند – دختران هستند. مادران ایرانی قطعا بیش از پدران مطلع و در جریان مسایل تربیتی فرزندان پسر و دختر خود هستند. مادران یقینا بیش از هرکس دیگر به مدارس جهت همفکری و پیگیری امور آموزشی دانشآموزان مراجعه میکنند؛ و مهمتر از همه، جمعیت بزرگی از معلمان، که روح و کالبد دستگاه عریض و طویل آموزشوپرورش هستند، را زنان تشکیل میدهند. علاوه بر این معلمان مرد نیز نمیتوانند روحیات حامیانه، مشفقانه، مادرانه – و بهعنوان یک معلم مرد به جرات میگویم روحیات زنانه – خود را انکار کنند.
در نگاه من نهاد مدرسه و وزارت آموزشوپرورش زنستان است و رییسجمهور حقوقدان و وزیر محترم و احتمالا مذکر آن وزارتخانه مسافران جوان این سرزمیناند. در زنستان گیلمن با توجه به عشق مادری تکاملیافتهای که در پهنه جامعه و حوزه عمومی محقق است و نه صرفا در چهاردیواری تنگ خانه، هر اقدام و برنامهای که زنان میخواهند در جهت پیشرفت انجام دهند، ابتدا تاثیر آن را بر رشد ملی و آینده کودکانشان میسنجند. «آنها مادر بودند اما نه در معنایی که ما از مفهوم مادری در ذهن خود داریم… بلکه مادر به مفهوم سازندگان هوشیار مردم… [که] از نظر آنان یک آیین و مذهب والا و دوست داشتنی بود.» (ص 139) در زنستان «یک نوع مادری بشری داریم که کاملا نمود بیرونی و عینی دارد… و هیچ آرمان دیگری به جز خواهری اصیل بین ما که از اصل و ریشهمان سرچشمه میگیرد و نیز اتحادی فوقالعاده عمیقتر در جهت رشد اجتماعی ما وجود ندارد… بچهها در این سرزمین محور هستند و رشد و شکوفایی آنها فکر و ذکر اصلی ماست. هر گامی که میخواهیم به سمت پیشرفت برداریم همیشه تاثیر آن را روی بچهها و نسل آینده در نظر میگیریم… میدانید آخر ما مادر هستیم.» (ص 135) در پررنگبودن نقش زنان در نظام رسمی و غیررسمی تعلیم و تربیت میتوان کتابها نوشت، همانطور که پیش از این نیز، مجلدها در این باب نوشته شده است. اما سوال اینجاست که آیا سهم ایشان از برنامههای مدبرانه و امیدوارانه جناب وزیر، نهتنها یک فصل، و نه حتی یک بند، بلکه یک کلمه نیز نیست؟ در برنامهای که به موجب آن، تعداد زیادی نظام و سازمان شامل نظام معیشتی فرهنگیان، نظام سنجش صلاحیت علمی و حرفهای، نظام واگذاری اختیارات اداری، نظام بهرهگیری هدفمند و مداوم از تجارب صاحبنظران، نظام فراگیر مشاوره و راهنمایی، سازمان نظام معلمی، نظام خلاقیت و نوآوری، سازمان ملی سنجش آموزش عمومی کشور و… طراحی، تاسیس و راهاندازی خواهند شد؛ آیا جای آن نیست که «جنس دوم» نیز مورد توجه قرار بگیرند؟ مسلما از توجه ویژه به زنان و مسایل ایشان مردان و فرزندان این سرزمین نیز بهرهمند خواهند شد.
وزیر آینده آموزشوپرورش هر که باشد، پای در سرزمینی قرار میدهد که اگرچه همه ساکنانش زنان نیستند، اما نادیدهگرفتن زنان در آنجا از جانب یک مدیر بینا ناممکن است. اقدامات ساختاری چون تاسیس معاونت امور زنان در کنار اصلاحات محتوایی در حوزه برنامه درسی از مواردی است که توجه، اراده و برنامه ویژه مدیریت ارشد این وزارت را طلب میکند. اگرچه مشاوران امور زنان، بهویژه در دولت هفتم و هشتم، عملکرد مثبت و قابل تحسینی داشتهاند، اما در ساختار مدیریتی بیش از آنکه تصمیمگیر بوده باشند، تصمیمسازی کردهاند. چهبسا تاسیس معاونت امور زنان در این وزارت زنستان، مقدمه و ممارستی برای تاسیس وزارت زنان در دولت تدبیر و امید باشد.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟