برای Diminishing Marginal Returns ترجمه مناسب فارسی چی پیشنهاد می کنید؟ یک چیز شیوا و روان و ساده.
پ.ن. این چطور است: «اصطکاک سود» یا «اصطکاک بازده» فکر کنم برای خواننده فهمیدنش راحت تر باشد.
-
دنبالکردن
دنبالشده
Already have a WordPress.com account? Log in now.
سر خیابان فرصت 
How about:
برگشت حاشيه اى كم شدنى.
برگشت حاشيه اى كاستنى.
به جاي ‹برگشت ‹ شايد بشه از ‹سود› استفاده كرد؟
کتاب های فارسی فکر کنم می گن بازدهی نهایی نزولی که خیلی هم جالب نیست 🙂
@نرگس: قطعا سود بهتر از برگشت است چون معنی returns را بهتر می رساند اما فکر نکنم خواننده فارسی زبان معنی حاشیه ای را بفهمد. Marginal بیشتر معنی «اضافه شدنی» یا «افزایشی» می دهد اینجا.
@مزدک: تازه خوب است که فرهنگستان هم داریم!
مرسى، ولى اون وقت ‹افزودني› با ‹كاستني› تضاد داره كه. من نميدونستم اين معناى Marginal رو.
با اين حساب ‹سود اضافه ى رو به نابودي› چطوره؟
خیلی ساده نیست….یک نکته جالب به ذهنم رسید اینکه هنوز برای این عبارت در زبان فارسی عبارت متداول مناسبی وجود ندارد که برای خواننده معمولی فارسی زبان قابل فهم باشد، به معنای فقر دانش عمومی اقتصادی در جامعه نیست؟ مثلا واژٰه ای مثل اینرسی را خیلیها می فهمند ولی حالا بیا راجع به این حرف بزن! کلمه براش نداریم.
چرا به جای اصطکاک از استهلاک یا فروکاست استفاده نمیکنید؟
ریزش سود – ریزش سود حاشیه ای – افت حاشیه ی سود – ریزش حاشیه ی سود –
من فكر ميكنم انتظارات بالايى دارى، اين واژه در انگليسى هم براى تمام انگليسى زبان ها قابل فهم نيست، من هم تعريف اقتصادى درستش رو نميدونم، خيلى تخصصى هست اين. اما خب اينكه ترجمه درستى براش نداريم ميتونه نشانگر اين باشه كه حتى شايد در سطح دانشگاهى هم انقدر اين اصطلاحات جا نيفتادن كه معادل استانداردى داشته باشند و اين براى دانشجويان و محققين رشته اقتصاد در ايران خبر خوبى نيست.
So, this is your chance to be a pioneer and establish good terminologies for this field in Iran! Good luck!
کاهندگی حاشیه سود
از نظرات همه متشکرم؛ همه موافقیم که باید یکی از اصطلاحاتی که معنی کاهش تدریجی را دارد باشد: اصطکاک، استهلاک، فروکاست یا ریزش و یکی از واژه های مربوط به افزایش: بازده، سود، من فکر می کنم لازم نیست درباره «حاشیه» نگران باشیم چون Marginal به معنای حاشیه نیست بلکه به معنای اضافی هستش. در نتیجه فکر کنم «قانون فرسایش بازده» بهترین باشد.
چرا نه «قانون افت بازده»؟ فرسایش یه کم معنش فرق میکنه و معنی کهنگی رو هم میده. تازه فرسایش یا اصطکاک در تقابل با یک عامل دیگه بوجود میاد اما افت بازده همیشه در مقابله با عامل دیگه ای نیست شایددر جهت یک عامل دیگه باشه.
بعلاوه ظاهرا این قانون یک اسم دیگه هم داره » law of increasing relative cost» شاید ترجمه این یکی ساده تر باشه. مثلا «قانون افزایش نسبی هزینه» یا «قانون افزایش هزینه در مقایسه با بازده» یا «قانون افزایش هزینه نسبت به بازده» یا ….
بهترین ترجمه برای marginal سرحدی است