کجا تاکسی می گیرید

اصولا یک جاهایی هست که توقع داری مسافر وایساده باشد، مسافرکشها هم باشند و  دو پشته و سه پشته راه را بند آورده باشند. مثلا سر چهارراهها، اول بزرگراهها،  میادین، جلوی دانشگاهها، مدارس، ساختمانهای اداری و غیره و غیره. توجیح اقتصادی هم دارد،پیاده روی نامطلوب است در نتیجه مسافرین در اولین نقطه ای که به مسیر ایشان می خورد منتظر تاکسی و مسافرکش شخصی می شوند. برای رانندگان هم هزینه جستجوی مشتری را پائین می آورد در نتیجه از خدایشان است که در چنین جاهایی مسافر سوار کنند و می کنند. بازار در تعادل است و من تا بجال ندیدم که جریمه ها باعث روانی ترافیک در این موارد بشود. در بهترین حالت مقامات با تسلیم به این وضعیت تعادلی ایستگاه تاکسیها و خطی ها را نزدیک چنین نقاطی قرار داده اند.

اما خداوکیلی وسط پل یادگار امام هم جاست که برخی منتظر ماشین می ایستند؟؟؟ اصلا چطور خودشان را به وسط پل می رسانند؟ و بعد کدام راننده احمق و از جان گذشته ای وسط این پل می تواند بایستد؟ دوستان حمل و نقلیم این داستانها را باور نخواهند کرد.

امروز فکر می کردم خیابانها و بزرگهای تهران مانند رگهای رسوب گرفته آدمیست که صد سال است قند و کلسترول خیلی بالایی دارد. ماشینها در میان آنها مانند گلبولهای قرمز هستند که از میان این موانع با نوسان می گذرند!

5 دیدگاه برای «کجا تاکسی می گیرید»

مال خودتان را بیفزایید

  1. سلام
    آقاي دكتر آريا چي شد
    ما فكر ميكرديم شما اونو راه مي ندازي ولي مثل اينكه هوس كرديد برويد آمريكا و اصلا هم مهم نيست كه 50 نفر را فعلا فعلا اخراج كردند از آريا و احتمالا بزودي درش بسته خواهد شد

  2. عابر همیشه جائیست که محل عبور نیست.
    و مسافرکش همیشه جائیست که مسافر نیست.
    این روزها تاکسی هر جایی می ایستد بجز جلوی پای مسافر… و مسافر هر جایی می ایستد بجز جایی که گذر هیچ مسافرکشی نمی افتد 🙂

  3. هیچ مریضی نیست که صد سال رگ هایش گرفته باشد و جان سختی کند ، اینجا هم ما ایرانی ها دست به عمل ناممکن زده ایم.
    منهای این حقیقت که بیش از بیست هزار کشته جاده ای داریم.

  4. با سلام
    در مقایسه باید گفت ترافیک و خیابان های شلوغ همانند بدن انسانی است که همزمان به بیماری پر خونی و چسبندگی گلبول های قرمز خون مبتلاست! یعنی غلظت خون و چسبندگی خون. اما در عالم واقع چنین شخصی حتماً به پرفشاری خون هم مبتلاست. زیرا با ازدحام گلبول ها ، خون رسانی به بافت های بدن با اشکال مواجه شده و بدن در سیر تکاملی خود راه آن را در سرعت بخشیدن به جریان خون پیدا کرده است. اما در خیابان ها چنین اتفاقی نمی افتد. یعنی شلوغی و ازدحام منجر به کندی جریان ترافیک می شود و نه باعث سرعت و تندی آن! این تناقض را چگونه می توان پاسخ داد! اما نباید ناامید شد، چون فردی با خصوصیات بالا دیر یا زود دچار لختگی خون و نهایتاً سکته می شود که دقیقاً همان ایجاد گره یا راه بندان در خیابان هاست که بر اثر تصادف و تماس فیزیکی خودروها با یکدیگر پیش می آید.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: