هجده نوزده سال پیش اگر اهل تکنولوژی، فضا و داستانهای علمی تخیلی آسیموف بودید، مجله ای که می خواندید دانشمند بود. مجله خوبی که در سالهای دهه شصت و اوایل هفتاد یکی از معدود پنجره هایی بود که از آن می شد مسیر پیشرفت علوم را دنبال کرد. هنوز اینترنت مطالعه و ویکی پیدیا تعمق را نکشته بودند. من هنوز ویژه نامه تلسکوپ هابل را به خاطر دارم، با مصاحبه ها و تصویر مدار حرکت این ماهواره. تنها فکر کردن بهش هیجان انگیز بود.
چند روز پیش یکی از دوستان پیامی روی فیس بوک گذاشته بود که دارد می رود اورلاندو برای پرتاب شاتل آتلانتیس و البته نه بعنوان یک تماشاگر بلکه بعنوان یکی از مهندسان ناسا و اعضای گروه پروژه بعدی که تلسکوپ جیمز وب خواهد بود. این ماموریت برای آخرین سرویس فنی هابل انجام می شود وو بعد از هابل نوبت جیمز وب خواهد بود تا به کهکشانها خیره شود (جیمز وب در فاصله یک و نیم میلیون کیلومتری مستقر خواهد شد). این ماموریت یکی از مهمترین برنامه های اخیر ناساست و باعث می شود هابل بتواند تا مدتها به پرواز خود ادامه دهد.
هجده سال پیش کی فکر می کرد که راهی هست که روزی کسی از نسل ما – ذوق زده های دبیرستانی مجله دانشمند در تهران – جز گروهی باشد که بر روی این تلسکوپها کار خواهد کرد؟ شاید بهش فکر می کردیم یا حتی خوابش را می دیدیم ولی چند نفر واقعا فکر می کردند که این راه را می توان رفت. شاید اینجاست که آدم باید یاد حرف سارتر بیفتد که انسان می تواند هر چه می خواهد بشود. همیشه راهی وجود دارد ولی سوال این است که آیا آماده پیمودن و رفتن هستید یا نه. و یادتان باشد همیشه کسانی هستند که دارند از این پله ها بالا می روند.
نمیدونم چرا با خوندن مطلبی که نوشتید ، من هم انگیزه ام بیشتر شد… شنیدن خبر موفقیت کسی که میتونم وجوه تشابهی هرچند اندک با خودم پیدا کنم همیشه برام خوشحال کننده است
مایه مباهات است..تبریک 🙂