از پیشفرض تا باور

یکی از کارهایی که از آن بعنوان یک آموزگار لذت می برم استفاده از رویدادهای پیرامون برای تدریس مفاهیم اقتصادیست.  امروز تمام شدن یک برنامه سرگرم کننده باعث شد تا به نظریه ارحجیتهای اعلام شده فکر کنم و اینکه چه راحت ما می توانیم با پیشداوری درباره انتخاب مردم، مصرف کنندگان و اقشار جامعه باعث شکل گیری باورهای نادرست در جامعه بشویم. هیچ جا این حرف مصداق بارزتری ندارد وقتی ما درباره گزینه اطرافیان و مردم جامعه مان صحبت می کنیم.

امروز آخرین قسمت یک برنامه تلویزیونی مشهور به «آکادمی» از طریق ماهواره و شبکه جهانی اینترنت پخش شد.  بنا به آماری که در قسمت قبل برنامه اعلام شد بیش از شش میلیون نفر در برنامه های آن رای داده اند. برای برنامه ای که از طریق ماهواره و اینترنت برای جمعیت کشوری پخش می شود که در آن هر دو محدودیتهای فراوانی دارد این رقم بالاییست و نشان دهنده تقاضای بالای آن جامعه برای برنامه های سرگرم کننده و تفریحی.  البته مانند هر آمار دیگری که توسط دست اندرکاران و نه منابع مستقل اعلام می شود می توان به این ارقام تردید داشت ولی واقعیت این است که این برنامه با استقبال روبرو شد. و باعث بحثهای فراوانی در جامعه شد. از بحث درباره خانم محجبه ای که در آن شرکت کرده بود تا بحث درباره آکادمی و حتی تماشای آن. برخی به تحقیر آکادمی را با عین نوشتند تا نشان بدهند که با آن مخالفند، برخی از آن استفاده کردند تا موضع جدیدی برپا کنند و بگویند روشنفکرند و از مردمی که از ساز و آواز لذت می برند جدا و برتر و بهتر، برخی صفحه فیس بوکی برای تخریب شرکت کنندگان راه انداختند و برخی هم از نتایج برای قضاوت درباره مردم استفاده کردند و سلیقه جمعی را که در این برنامه تفریحی و سرگرم کننده شرکت کرده بودند بکل جامعه تعمیم دادند. حالا برنده نهایی خانم محجبه ماجرا شده است، داوریهایی که بر اساس این انتخاب صورت می گیرد جالب است و نشاندهنده نوع اندیشه اجتماعی ما درباره مسائل و رویدادهای پیرامونمان. 

 دوست بزرگواری می گوید این یعنی آنکه حجاب برای مردم مهم است، و مردم ایشان را بخاطر حجابش برگزیده اند. دیگری می گوید نظام سیاسی کشور تقلب کرده است تا کسی برگزیده شود که از نظر ظاهری با ارزشهای رسمیش همخوانی بیشتری داشته باشد.  و البته موسیقدانان می گویند که حقش برنده شدن نبوده است و کاندیدای دیگر از نظر موسیقیایی بهتر و برتر بوده است.  بهترین نظر را کسانی دارند که بیاد می آورند «همیشه نمی توان از نتیجه دمکراسی راضی بود». برنامه ای برگزار شده است که هدفش سرگرم کردن بوده است، که بهیچوجه هدف بدی نیست، و نتیجه اش در نهایت برایند سلیقه و علاقه مردمی بوده است که در آن از طریق یک سیستم ارتباطی راه دور و در نتیجه خدشه پذیر شرکت کرده اند. آیا می توان این نتیجه را به همه جامعه ایران تعمیم داد، نه همیشه و نه همه جا، ولی آیا می توان از آن برای آزمودن فرضیه هایمان استفاده کنیم؟ بله. چه گنجینه ای از آمار و اطلاعات می توان اینجا داشت و کمی تحقیق کرد. کاری که از ما توقعش هست ولی امکانش را نداریم، چون دسترسی نداریم. ولی در عین این ناتوانی کار دیگری می توانیم کنیم و آن این است که بدون پیشفرض سراغ انتخاب مردم برویم و فکر نکنیم چون ما فکر می کنیم مردم از آدم محجبه خوششان می آید بخاطر همان هم به این آدم رای داده اند. اینجاست که ما می توانیم حداقل از تبدیل پیشفرضهایمان به باورهای نادرست جلوگیری کنیم.

 آیا همه مردم برای محجبه بودن به این فرد رای دادند؟ این نتیجه را تنها در شرایطی می توان گرفت که همه شرکت کنندگان دیگر دقیقا مانند این شرکت کننده بودند و تنها در ویژگی حجاب با او تفاوت داشتند.   در اینجا فرضیه های دیگری وجود دارد: آیا به او رای دادند برای اینکه فرزند داشت، یا برای اینکه فلسفه خوانده بود و یا برای اینکه فارغ التحصیل دانشگاه تهران بود، یا بخاطر اینکه احساس کردند  چالشهای او را برای شرکت در این برنامه بهتر درک می کنند؟ ببینید اینجا فرضیه های مختلفی وجود دارد و خوب است این را هم در خاطر داشته باشیم که آن عاملی که ما فکر می کنیم مهم بوده است لزوما مهم نبوده است تا تصمیم گیرنده اهمیتش را تایید کند.  ما انتخاب را می بینیم ولی لزوما از عوامل موثر بر آن خبر نداریم، برای درک این عوامل بهتر است بر اطلاعات بیشتر تکیه کنیم تا بر باورهای خودمان، بویژه وقتی با یک جامعه متنوع و کهن هفتاد و پنج میلیون نفری طرف هستیم. بجای آنکه از کنار این رویدادها بگذریم و با یک حکم کلی فکر کنیم می دانیم چرا روی داده اند بهتر است سراغ آمار برویم از دست اندرکاران این برنامه ها و برنامه های مشابه (مانند نود که سیستم اطلاع رسانی بهتری هم دارد) بخواهیم تا اجازه بدهند در آماری که دارند دنبال الگوها بگردیم تا بتوانیم عواملی را پیدا کنیم که واقعا بر انتخابهای مردم موثرند. خوب است قبل از محکوم کردن، حکم دادن و یا کوبیدن این نکته را درنظر داشته باشیم. 

4 پاسخ به ‘از پیشفرض تا باور

Add yours

  1. ضمن احترام به سلایق تمام مردم ایران که خود مصداقی بارز و عدله محکمی بر احترام به دموکراسی ست لازم دیدم نظر و عقیده و تجربه شخص خودم رو در اینجا اضافه کنم. پس از پایان برنامه، طبق عادت همیشگی مبنی بر حمایت از هنرجوی مورد علاقه تلاش کردم تا با خط ارائه شده برای خانم ندا تماس بگیرم، معمولاً کلیه اعضای خانواده هم از من می خواهند که این کار را برایشان انجام دهم. بیش از 10 بار تلاش کردم اما متاسفانه خط مسدود بود. برای اینکه برای خودم مسجل شود که اینکار از طرف شرکت مخابرات ایران صورت گرفته است و عمدی در کار نیست، خط مجید رو هم امتحان کردم و باز پاسخی نگرفتم و در نهایت و به ناچار در انتها تلاش کردم تا برای اطمینان تنها با یک خط شماره خانم ارمیا رو هم بگیرم، چون می خواستم جانب احتیاط را رعایت کرده باشم، بله نتیجه این بود: اپراتور اتوماتیک و تنها پس از یک تلاش: با تشکر رای شما ثبت شد! پس به عقیده من هیچ عمدی از جانب شرکت مخابرات ایران در کار نیست چرا که مثال نقض آن حداقل به من ثابت شد. نمی دانم می توان از این موضوع استفاده کرد و آن را به کل تعمیم داد یا خیر اما به هر صورت به یقین می توانم بگویم که هرگونه فحاشی و توهین از نظر من و در هر جهتی غیر قابل قبول است چرا که قرار نیست آنچه که با نظر ما ضدیت دارد را محکوم نمود و قرار نیست همواره نتیجه بر وفق مراد ما باشد.

  2. این هم جالبه
    http://www.baztab.net/fa/news/23430/%D8%A7%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D8%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%AC%D8%A8%D9%87-%D8%8C-%D8%B3%D9%85%D8%A8%D9%84-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B3%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%88%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85

    آیا باید این رفتار پاردوکسیکال در پدیده ارمیا را حمل به تئوری توطئه، سازمان مجاهدین خلق، ترویج بهائیت ویا توطئه آخوندی کرد؟ یا آنکه از منظری عمیق تر تناقضاهای جامعه ایرانی که محصول تعامل پرافت وخیز انقلاب اسلامی با جهان است بررسی نمود.

بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com.

بالا ↑