آیا دلار می توانست هفت تومان بماند؟

هفته پیش یادداشتی که درباره نرخ ارز نوشتم با استقبال خوبی مواجه شد و در نتیجه باعث شد سری به بعضی از وبسایتهایی بزنم که چکیده مطالب وبلاگها را گزارش می کنند و اشاره ای هم به این یادداشت کرده بودند. یکی از این وبسایتها البته بی بی سی فارسی بود. برای من جالب بود که اول مطلب عکسی بود از وبلاگ رگبار که نرخ دلار را در سال 1355 نشان می داد که معادل 78 ریال بوده است، یا همان دلار هفت تومانی معروف که به لیست حسرتهای مردم ما اضافه شده است و بخشی از روزگار خوش قدیم است. حقیقتش را بخواهید این مقایسه بی اندازه غیرمنصفانه وغیرعلمیست! خوشتان بیاید یا نیاید ما در سال 1355 زندگی نمی کنیم بلکه در سال 1391 هستیم. در این فاصله حوادث زیادی اتفاق افتاده است که برخی از آنها مهمتر از برخی دیگر بوده اند. مهمترین بی شک انقلاب اسلامی بوده است. اینکه فرض کنیم فقط و فقط بخاطر انقلاب  دلار هفت تومان نمانده است صرفنظر از کردن از صدها عامل و سیاست دیگر است که در واقع باعث کاهش ارزش ریال شده اند. اینکه درذهن ما حوادث و دوره ها جای عوامل و ساختارهای بازار و سازوکار اقتصاد را می گیرند اشتباه است. حقیقتش را بخواهید در ده سال گذشته سیاستهای اقتصادی دولت چندان تفاوتی با سیاستهای اقتصادی دهه پنجاه نداشته است. هر دو دولت پول نفت را «خرج» کرده اند.  با خرج پول نفت  رفاه اجتماعی از طریق پرداخت یارانه به واردات  تامین کرده اند.  شاید در کارآیی، ساختار اداری و یا سازماندهی تجارت خارجی تفاوتهایی وجود داشته است و حتما دارد، ولی در اصل نگرش به مسائل اقتصادی تفاوت چندانی قابل مشاهده نیست.

و این واقعیت غم انگیز و نومیدکننده دوران ماست که بسیاری از مغزهای خوشفکر و روشنبین ما بجای تحلیل به حسرت خوردن روی می آورند و عزاداری یک گذشته دور را می کنند که آنرا تجربه نکرده اند. شاید بهمین خاطر است که سیاستمداران لازم نیست زیاد نگران عملکردشان باشند چون  در ذهنیت این افراد همه چیز تقصیر یک حادثه و فقط یک حادثه است و عوامل و سیاستهای دیگر مهم نیستند. خیال خودمان را راحت کنیم دلار هفت تومان نمی شود و آن دوران تمام شده است با ذهن باز و مسلح به ابزار تحلیلی دانش اقتصاد رویدادهای امروز را تحلیل کنیم. یادآوری اینکه دلار در سال 1355 چند بوده است هیچ کمکی به درک شرایط امروز نمی کند ولی می تواند به ما یادآوری کند که آن نرخ برای تقویت واردات بود و نتیجه آن واردات تورمی بود که جامعه تجربه اش و الان هم تجربه می کند. آیا لازم است نسل ما همه اشتباهات نسل گذشته را تکرار کند؟ تا بفهمد بعضی سیاستها مستقل از نظام سیاسی همیشه نتایج یکسانی دارند. دلار نمی توانست هفت تومان باقی بماند، چون یک جایی، یک روزی ما می فهمیدیم که نمی شود به واردکننده برای ابد سوبسید داد.

پ.ن. هدف این یادداشت یادآوری این نکته بود که بین حسرت خوردن و تحلیل کردن یک تفاوت اصلی وجود دارد! از دوستانی که این نکته را درک کردند سپاسگزارم.

36 پاسخ به ‘آیا دلار می توانست هفت تومان بماند؟

Add yours

  1. بسیار خوب!خیال خودمان راراحت میکنیم که دوران دلار هفت تومانی بسرامده است
    ایا دلار سه هزارتومانی(باتوجه به سیاست حمایت دولت از عدم افزایش ) ودرصورت عدم حمایت از افزایش (دلار شش هزارتومانی) نیز منطقی است؟ یا نتیجه سو مدیریت و رانت خواری و…….است؟
    تصور حضرتعالی این است که درصورت پایداری رژیم گذشته ( تا 80%) اوضاع فعلی قابل مشاهده بود؟

  2. این دومین پستی بود که از وبلاگ شما میخونم. خوشحالم که پیدا میشن کسایی که بدون هیجان مطلب مینویسند.
    فقط یه نکنه:اشکالات کمی که در نگارشتون هست اگر اصلاح بشه، مطالب خواناتر خواهند بود.(شرمنده)

    ممنون

  3. غیر منصافنه چیزیست که شما نوشتید غیر منصفانه نان 700 تومانی کرایه ماشین 3000 تومانی است غیر منصفانه مردم شریفی هستند که روز به روز فره آها کوچکتر شد غیر منصفانه قالب پنیر هایی است که روز به روز کوچکتر می شوند نه شما را می شناسم نه علاقه ای دارم که بشناسم اما بدانید هر کش.ر چیزی برای ارائه دارد کشوری مثل سوئیس که بانک هایی خوبی دارد اما حتب صنعت تولید پرید را ندارد هر کشور چیزی عرضه می کند و چیزهایی را که نمی سازد وارد می کند خود کفایی یعنی رفاه اجتماعی نه انزوا

  4. شاید این درست تر باشد که گفته شود ایا ریال متوانست 1/70 دلار بماند

    این شاید رساتر بود و کمتر باعث ناراحتی ، ممنون از یادآوری شما

  5. من فکر می کنم صحبت های شما درسته.البته فکر کردن به این صحبت ها باعث می شه ما بی دلیل خودمون رو با سال 57 مقایسه نکنیم و تازه بریم بدون پیش داوری وضعیت جاری رو تحلیل کنیم.وضعیت نابسامان ارز در حال حاضر قابل توجیه نیست ولی با 57 قطعا نباید مقایسه شه.با تشکر از مطلبتون

  6. باسلام
    احتراماٌ و باتشکر از نوشته تان که باعث به فکر واداشتن بنده گردید,خواهش دارم
    1-نسبت رفاه مطلق و نسبی جامعه را در هردو دوران بررسی فرمایید که با یک حقوق معمولی چند درصد میزان مخارج معمول یک خانوار (سبد مخارج ) پوشش داده می شد.
    2-میزان خروج سرمایه (چه به صورت سرمایه چه به صورت نفرات تحصیل کرده و نخبه) و میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران را مقایسه فرمایید.
    —–
    محمد عزیز به نکته خیلی خوبی اشاره کرده ای ولی این یعنی یک مقاله خوب و من شاید ظرف چند ماه آینده بتوانم اینکار را انجام بدهم و نه ظرف چند روز آینده. فقط می دانم درآمد واقعی ما هنوز به سال 1355 برنگشته است، در درآمد واقعی ما تغییرات شاخص قیمت را در نظر می گیریم.

  7. عزیزم شما به این توجه نکردید که همان موقع با 7 تومان مردم چه خرید هایی انجام میدادند و دستمزد ها هم به چه مقدار پرداخت می شد با مقایسه سالها ودستمزدها می توانید متوجه شود که دلار 7 تومانی ان زمان از دلار 2400 تومانی الان برای مردم …………

  8. امان از عاشقان قدرت که حاضرند مردم کشورشان در بدترین شرایط اقتصادی و رفاهی در چند دهه اخیر قرار گیرند ولی دنیا و به قول خود این افراد استکبار جهانی به خیال خودشون شکست بخورند.این صحبت خودشونه و صحبت من نیست که میگن ما حاضریم تمام ضربات اقتصادی و مادی که به مردم و کشور وارد میشود را تحمل کنیم ولی آنها(!) به اهداف خود نرسند.حالا یکی ندونه میگه اهداف اونا چی بوده.نخواستیم این انژی مسخره هسته ای رو.اروپا داره راکتورهاشو کم میکنه اینه میخان درست کنن.کلا همیشه از دنیا عقبیم.همه دارن میرن سمت انرژی خورشیدی ما داریم میریم هسته ای.احتمالا چند سال دیگه اونا میرن انرژی بادی ما میریم خورشیدی و شعار جدید مردم در اون زمان (انرژی خورشیدی حق مسلم ماست ).
    خدایا به داد برس . . .

  9. جناب آباد، دکتر هاشم پسران مقاله خوبی در این زمینه دارد که اگر پیدا کنم برای شما خواهم فرستاد. برای پاسخ به سوال شما چند پیشفرض باید وجود داشته باشد:
    اول آیا نرخ ارز باید ناشی از تعادل در تجارت خارجی باشد؟ دوم آیا نرخ ارز باید بگونه ای تنظیم شود تا یک تابع هدف اقتصادی را حداکثر کنیم؟ سوم این تابع هدف چیست؟ آیا باید رضایت مصرف کننده را حداکثر کنیم یا کسری تجارت خارجی را به صفر برسانیم؟ خواهش می کنم در نظر داشته باشید نرخ دوگانه ارز یک منبع رانت خواریست، همانطور که در دهه شصت بود. من به نرخ تعادلی باور دارم و فکر می کنم دولتهای قبل و بعد از انقلاب برای حفظ پرستیژ سیاسی خود همیشه با تزریق دلار حاصل از فروش نفت به بازار قیمت آنرا پایین آورده اند. درباره هشتاد درصد نمی دانم چه بگویم. تاریخ را برای رویدادهایی می نویسند که روی می دهند نه آنهایی که اتفاق نیفتاده اند ولی اینرا می دانم با توجه به رشد جمعیت و دولت فربه و تولید ثابت نفت اگر نظام قبلی هم سقوط قیمت نفت در دهه شصت هجری را تجربه می کرد چه بسا ما شاهد بحران مشابهی هم می بودیم. هدف من تبرئه یا تخطئه کسی نیست، بلکه یادآوری این نکته هست که نمی توان واقعیت را با یک وضعیت ایده آل موهومی که وجود نداشته است سنجید و فقط حسرت خورد.

  10. امین عزیز کاش به این اشکالات اشاره کنی، این پست را خیلی به سرعت نوشتم تا موضوعش از خاطرم نرود.

  11. محسن عزیز، نمی شود هم قالب پنیر بزرگ داشت، هم جمعیت بالای هفتاد میلیونی و هم سرمایه گذاری خارجی جذب نکرد و هم همه چیز را تقصیر یک حادثه دانست.

  12. هیچ کس فراموش نمیکند زنده یاد هویدا در دادگاه خود چنین جواب قاضی را در پرسشی که برای مملکت چه کردی داد که بیست سال کبریت را یک قران نگه داشتم اگر توانستید پنج سال نگهدارید؟؟؟؟؟؟؟
    ————————————————————————
    در این نقل قول من پنج سال را نشنیده بودم. جالب اینجاست که باز علیرغم این کار کارش به دادگاه کشید.

  13. به نظر من، این یادداشت خیلی منصفانه و دقیق مساله را بررسی کرده و خیلی خوب پرهیز از احساس گرایی محض را ترویج داده

    این مطلب کاملاً درسته

  14. چه تضمینی وجود داره که اگه دوباره نرخ دلار همون هفت تمون بشه مردم شورش نکنن و حکومت رو عوض نکنن؟؟؟؟

  15. از آن زمان تا کنون هیچ چیزی عوض نشده که دولار را بخواهد تا این اندازه افزایش بده ، اما دشمنی بیهوده با دنیا ( یا دشمن تراشی واهی ) برای حفظ قدرت و زندگی مفت و مجانی با اندوخته بی نهایت پول . کشور همان کشور بدون یک سانتیمتر کمتر یا بیشتر ، نفت همان نفت و نیروی کار 2.5 برابر ولی بیکار . و باج بیکران به بهانه های مختلف به نیروهای بیگانه همیشه در جنگ و آشوب ابدی .

  16. به نظر من یه چیز با اون موقع فرق کرده و اونم صدا و سیماست که با روشی که در پیش گرفته تا چند ماه دیگه دلار پنج هزار تومنی هم به دید مردم فهیم ایران یه قیمت عادی تلقی میشه..

  17. در این وانفسای اقتصادی بحث و تحلیل فاقد علم یعنی چه
    من نمیدانستم در این کشور جهان سومی این همه تحلیل گر سیاسی و اقتصادی وجود دارد
    پدر جان من (با همه شما هستم ) این چیزی که دارید می بیبنید به بهمن اقتصادی مشهور است . سی و اندی سال به زور دلار نفتی قیمت دلار ثابت نگه داشته شد (همان برف روی هم ) یک ادم شجاع یا دیوانه (هرجور که میخواید فکر کنید ) به فکر اصلاح اقتصادی افتاد.و اما بعد این همه برف حرکت کرد و بهمن ……………………………………………………………………………………
    که بلاخره باید یه وقتی این اتفاق میافتاد حالا فقط باید ایستاد تا این بهمن به ته مسیر برسد و بر اورد خسارت کرد
    هیچ کاری از کسی بر نمیاد نه دولت نه بانک مرکزی ونه هیچ کس دیگه . به امید روزی که این واقعه با کمترین خسارت به پایان برسه

  18. دلار از 7 تومان اومد به 2600 تومان یعنی توی 35 سال قیمت دلار 370 برابر شده! که این سقوط ارزش پولی کشور غیر قابل قبوله
    قیمت دلار توی 4 سال اول ریاست جمهوری آقای خاتمی چه تغییری کرد؟ نه تنها بالا نرفت بلکه پایین اومد
    من معتقدم با برنامه ریزی درست نه تنها می شد جلوی افزایش نرخ دلار رو گرفت بلکه کاهشش داد کاری که توی دوران 4 سال نخست آقای خاتمی صورت گرفت پس غیر ممکن نبود که دلار رو از 7 تومان به 7 ریال برسونیم!!
    اگر هم مشکلات 30 یا ست خارجی کشور کمی منطقی و تعامل با جهان بود بعید می دونم در بدترین حالت برنامه ریزی اقتصادی هم هر دلار امروز بالاتر از 100 تومان بود

  19. ببینید اگر هر380 تومان امروز را برابر با هر یک تومان در قبل انقلاب بگیریم درست میشه. اون موقع هم هفت تومن پول کمی نبود.

  20. راجع به دلار همه گفتنی ها رو گفتن ولی یه چیزی رو لازم میدونم بگم.

    اون موقع ها یک خونه ی معمولی 50,000 تومان حدودا بوده.حقوق پدر بنده که یک کارمند معمولی ماهی 500 تومان بوده.
    الان یه خونه ی معمولی 400 ملیونه حقوق یه کارمند معمولی رو به خوب 800 هزار تومان.

    یعنی اون موقع با حقوق 100 ماه میشد یه خونه خوب خرید.
    الان با حقوق 500 ماه میشه یه خونه گرفت.

    این دیگه نسبت هست و نسبت رو کاملا میششه ثابت نگه داشت ولی خودتون میبینید دیگه…

    تازه این قیمت من بهترین حالت رو در نظر گرفتم وگرنه خیلی بیشتر میشد.

  21. وقتی که در امارهای دولت میزان انشعاب برق و گازو مخابرات را با قبل از انقلاب مقایسه می کنند و ان را نشانه کارامدی دولت می دانند (همه می دانیم که این ها به خاطر پیشرفت تکنولوژی است ) چرا نباید قیمت دلار امروز را با قیمت دلار ان زمان مقایسه کنیم ؟؟؟

  22. هیچ چیز تو این کشور دست نمیشه مگر اینکه:
    1-دست از چرطو پرت گویی برداریم و بدونیم که دنیا ما رو احمق فرض میکنه
    2-تا این سیاست الکی که ما داریم درست نشه(که عمرا عوض بشه) همین اش هست وهمین کاسه و قیمت ها هر روز بیشتر از دیروز
    وقتی این دو کارو کردیم (تو این رژیم یه رویا هست) تازه وضعییت عادی شده حالا باید نشت و فکر کرد با این همه وبرانی چه باید
    کرد تا چند ساله دیگه ما میتونیم این کشور پاره پاره شده رو دوباره ترمیم کنیم تا یه کم از این وبرانی مذهبی و سیاسی و اقتصادی جبران
    بشه خداوندا به تو پناه میبرم از شر مخلوقات (سوره فلق)

  23. چرا رتبه ایران رو 35 سال قبل با کشورای دیگه دنیا مقایسه نمیکنید توی مخابرات توی ارتش توی واردات توی تحصیلات توی قدرت خرید یا توی هر چیز دیگه ای بین کشورای دنیا چه رتبه ای داشتیم و حالا چه رتبه ای داریم؟
    و اینو هم در نظر بگیرید که طبق آمار وزارت نفت طی 103 سال درآمد زائی نفت توی ایران 48% از در آمد مربوط به 7 سال گذشته بوده فقط هفت سال تقریبا برابر با اون 96 سال گذشته پول نفت اومده توی ایران
    خواجه در بند نقش ایوانست!؟!؟!؟!؟

  24. مسئله ای که روی نرخ ریال ، تأثیر گذاشت و خیلی خیلی مهمتر از انقلاب اسلامی هست ، « جنگ ایران و عراق » در سال 1359 بود که با پیامدهای خودش ، باعث شد اقتصادِ ما ، سالها به عقب تنزل کنه

    این رو هرگز فراموش نکنید

  25. برام مهم نیست دلار 7 تومن یا 7000 تومنه!!!
    این برام مهمه! که امنیت کشورم بخطر نیفتد!!!
    تا زمانی که نون تو سفره مون داریم جون تو بدن داریم و از کشورمون دفاع میکنیم.
    خدا نکنه گرونی دلار بر نون اثر کنه! انوقت …

  26. بله دلار با پشتوانه صادرات نفت 8 میلیون بشکه ای باید 7 تومان میشد تا F-14 ها F-4 ها F-5 ها و F-16 هایی که البته هیچ گاه تحویل داده نشد…وارد می شد

    اما براستی چرا باید امروز پس از 37 سال از سال 55 باز بخاطر همان نفت و تحریم نفتی و البته بانک مرکزی شاهد چنین سقوط ارزش تومان باشیم!!………

  27. دوستان عزیز، این یک مساله ساده ریاضی است و نیازی به تحلیل های عمیق و پیچیده ندارد.فرض کنید سنت امریکا در طی زمان کمتر از نیم قرن حدود 1300 برابر واحد پولی کشوری شده باشد که در یک مفطع زمانی کوتاه، واحد پولی آن کشور قوی تر هم بوده است. نتیجه منطقی: دستگاههای چاپ اسکناس در این کشور، بی وقفه کار کرده اند. حالا شما می خواهید بگویید که این کار درست بوده یا نادرست، نظر شخصی خودتان است و در خور احترام. اما به نظر من، هدف وسیله را توجیه نمی کند.

  28. وجدانا» وقتي اين مطالب را مي نوشتيد فكر ميكرديد دلار 18 تومن بشه.تبريك شد

  29. دلار شد 18 هزار تومان … ممنون آقای داد پی از مطالبی که میگذارید ولی من احساس میکنم شما چون در ایران زندگی نمیکنید یک سری مسائل را نمیدانید و نمیتوانید تحلیل دقیقی داشته باشید. من یک دختر 25 ساله ای هستم که در اوج نا امیدی در این کشور لعنتی زندگی میکنم و به هر کسی که انقلاب کرد فحش میدهم .. که ن تنها آزادی ما را گرفتند بلکه اقتصاد ما را به نابودی کشاندند. شما چه میدانید که بیکاری یعنی چه؟ شما چه میدانید که چقدر شرمنده خانواده م هستم که شغلی ندارم و دارم درس میخوانم حس زالو دارم که از خانواده م پول میگیرم. یک مدت ترجمه میکردم و پولی در میاوردم ولی خیلی مقدار کمی بود در یک ماه نزدیک به 300 هزار تومان در آمد داشتم و کلی ترجمه میکردم برای هر کلمه 15 تک تومان به من میدادند خودتان حساب کنید چقدر ترجمه کردم….انقدر حجم کار زیاد بود که منصرف شدم… نوشته های شما خیلی یک طرفه هست میخواهید دولت را خوب نشان دهید میخواهید بگویید که شاه با خمینی فرقی نداشت. من نمیدانم برای من هر دو تای آنها یک دیکتاتور هستند ولی حداقل زمان شاه عزت و احترام داشتیم .. منزوی نبودیم … هویدا 13 سال قیمت خودکار را ثابت نگه داشت و بیچاره را اعدام کردن… جنگ 8 ساله به خاطر حماقت و جو زدگی یک سری احمق که ب قول خودشان به لانه جاسوسی !!!!!!! به صورت وحشیانه به سفارت امریکا که خاک آن محسوب میشود حمله ور شدند و کشور را به آشوب کشاندند و جنگ را شروع کردند. … اگر شاه بود قطعا دلار 7 تومان نمیماند ولی بعد 40 سال قطعا اگر شاه بود ما وضع بهتری داشتیم یا اگر به قول بازرگان به جای آن که سیل بیاید ، باران می آمد وضع بهتری داشتیم… حداقل شرمنده مادر و پدر بازنشسته ام نبودم ….

  30. حالا بیا ذلار 25 تومنی هم توجیه کن 🙂 من هم فکر می کتم طبیعیه تازه خوبم هست. !!!! آخه با افرادی که سر کار هستند و مشتی ملا بی سواد نمی شود انتظار دیگری داشت …. خدایییش اینا که ابا وجود آخوندا میان تحلیلم میکنن جالبن خخخخ

بیان دیدگاه

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.

بالا ↑