صحبتی را که با ابراهیم علیزاده درباره اختلاس اخیر و نظام بانکداری داشته ام، می توانید اینجا بخوانید. مقدمه در واقع خلاصه صحبتهاست، بنظر خودم این ها نکات اصلی هستند:
.اقتصاد ايران اقتصادي متكي به نفت و رانت حاصل ازآن است. در رفتار رانت خوارانه، منابع زيادي به هدر ميروند و هدف اصلي فعاليتهاي اقتصادي از توليد به رانت خواري منحرف ميشود-.
.وقتي قوانين ما ربطي به واقعيتهاي زندگي روزمره اقتصادي ندارند، نميتوان از بخش نظارت توقع داشت اين كاستيها را جبران كند-
اين نظارتها هزينههاي جانبي اين افراد (فعالان اقتصادی) را افزايش ميدهند و از انگيزه آنها براي فعاليت اقتصادي كم ميكند. در نتيجه فعاليتهاي رانتخوارانه تشديد ميشوند و ريسك فعاليت اقتصادي افزايش پيدا ميكند. اين موضوع باعث اتلاف بيشتر منابع محدود جامعه ما ميشود و در نتيجه روند توسعه اقتصادي كندتر خواهد شد.
به نظر من، دچار مشكل هستيم، ما در بخش اعتبارات و بازار سرمايه مشكل داريم. همين كه رشد ما آن قدر كه بايد باشد نيست؛ به منزله اين است كه ما مشكل دار هستيم. اينكه منابع ميلياردي صرف رانتخواري ميشود و نه توليد و توسعه، اين اتفاق به منزله آن است كه ما دچار مشكليم. ما بايد با حفظ آرامش و اصلاحات پويا و پيوسته از اين روند به طرف يكنظام مبتني بر بازار حركت كنيم.
زمينه وقوع چنين اتفاقاتي يكشبه فراهم نشده است كه يك شبه برطرف شود. ما هنوز فكر ميكنيم زيانها و عقبماندگي اقتصادي را يك شبه ميتوان جبران كرد كه اين باور نادرستي است.
مطالبتون جالب و آموزنده هست بصورتی که تقریبا برای هر نوع مخاطبی مفید هست. متشکرم.
اقتصاد رانتی از بعد از رضاشاه به نوعی توسعه در ایران رو کند کرده،از مدتها پیش عقلای جامعه ضرر این نوع اقتصاد رو فهمیدن.اما درمان حتی پله پله و تدریجی هنوز شروع نشده.یا نخبگان ما توانایی فهموندن این مشکلات رو به جامعه نداشتن یا … عوامل دیگه(نوع مشروعیت و اقتدار در نظام های سیاسی یا حتی به گمان بعضی تنبلی ما ایرانیان)دخیله.خلاصه آرزوی بستن در چاه نفت و نون بازو رو خوردن انگارخیلی دور از ذهن میاد. وقتی حتی خود متولیان (که داد از نظارت بیشتر بر عوامل اقتصادی میزنند) حاضر یا قادر به شفاف کردن اقتصاد نفتی در سطح کلانش نیستن دیگه وای به حال بخشهای پایینتر.
ممنون مطلب خیلی خوبی بود.
رانت در ايران قبل از رضاشاه هم وجود داشته است. بعنوان نمونه سيستم فئودالى يا سيستم مالياتى. هر جا كه دولت حق انحصارى داشته است رانت ايجاد مى شود.
(مهمترين تاثير اين اختلاس مبلغ آن نيست، بلكه اثري است كه روي پيشفرضهاي فعالان اقتصادي كشور ميگذارد. اگر نظام بانكداري تغييري نكند همه متقاعد ميشوند كه تنها از راه فعاليتهاي اينچنيني ميتوانند به منابع بانكي دست پيدا كنند. در نتيجه فعاليتهاي رانتخوارانه تشديد ميشوند و ريسك فعاليت اقتصادي افزايش پيدا ميكند. اين موضوع باعث اتلاف بيشتر منابع محدود جامعه ما ميشود و در نتيجه روند توسعه اقتصادي كندتر و كندتر خواهد شد.)
تحلیل بسیار دقیقی بود،واقعا همینطور هست
اعتماد فیلتره!