معمولا دولتها برای حمایت از مصرف کنندگان و اقشار کم درآمد جامعه به مجموعه ای از سیاستها روی می آورند، تا کالاها و خدمات به قیمتی پائین و قابل استفاده برای همه در اختیار همه قرار گیرد. بویژه در کشور ما دولتمردان مانند عامه مردم اعتقاد دارند که هر چیزی یک قیمت عادلانه دارد. البته معمولا برداشتها از «قیمت عادلانه» متفاوت است و همین اولین تناقض در این اعتقاد است. هر کس درباره این قیمت عادلانه نظری دارد و حرفی می زند. اما این تفاوتها باعث نمی شوند تا کسی درباره کاریی این سیاستها شک کند. علیرغم سابقه و تاریخچه این سیاستها در کشورمان و کمبودهای ناشی از آنها و اخلالی که در عملکرد بازار ایجاد کرده و می کنند، هنوز هم این سیاست اولین راه حلیست که به ذهن بسیاری می رسد.
سقفی که برای مهریه تعیین شده است، یکی از تازه ترین کاربردهاییست که برای این سیاست تعریف شده است. و مانند تجربیات پیشین محکوم به شکست است. چون سیاستی نیست که دلیل افزایش مهریه را در نظر بگیرد و براحتی از کنار همه علتها می گذرد و به معلول می پردازد. شاید این سقف باعث آسودگی خاطر کسانی بشود که می خواستند کاری کنند ولی نه باعث اصلاح امور است و نه باعث تحکیم بنیاد ازدواج.
به نظر شما اين مهريههاي نامعقول چند صد ميليوني براي جواني كه امكان تهيه حتي يك آپارتمان 50 متري نزديك به 70 ميليوني در تهران را ندارد ، باعث تقويت بنيان خانواده است؟
من خودم یکی از اون اشخاصی هستم که مهریه بالا برای همسرم گذاشتم، البته همسرم در شرایط عادی کاری با مهریه ندارد و بعضی وقت هام که بحثمون می شه اصلا صحبتی از مهریه نمی کنه از همون ابتدا هم گفته بود مهریه رو در صورتی که 1. طرف زن دیگه ای برم، 2. خدای نکرده کتکش بزنم استفاده می کنه
دولت به جای این کارها یه قانون درست در برابر برابری حقوق زن و مرد اگه بذاره به خدا همه از شر این مهریه راحت می شن
دوست عزیز چرا از خودمون نمی پرسیم چرا چنین مهریه های نامعقولی خواسته می شود.