دیروز داشتم به ان پی آر، رادیوی ملی آمریکا، گوش می کردم. برنامه مواد غذایی بود و درباره پسته صحبت می کردند. در برنامه خانم نویسنده ای شرکت داشت که کتابی درباره پسته نوشته است. شما هم مثل من توقع دارید که اسمی از ایران می آمد؟ پسته به نظر شما یک محصول منحصر بفرد ایرانیست؟ اگر اینطور است خیلی نومید می شدید. خانم نویسنده فرمودند: «زادگاه و مبدا پسته در منطقه ای بنام قزل قلعه در آناتولیای شرقی در ترکیه است. من در باغ پسته یک باغدار ترک بودم و او به من گفت من بر روز زمینی ایستاده ام که برای اولین بار از آن پسته روئیده است.»
حالا من درباره تاریخ پسته چیزی نمی دانم و شاید هم ایشان راست می گفتند، گرچه من جای ایشان بودم به آن آقای باغدار یک «چاخان نکن» می گفتم. اما اینکه در یک برنامه درباره پسته از زبان خانم نویسنده جدیدترین کتاب درباره آن این حرف زده بشود یعنی آنکه پسته یک محصول ترکیه است و نه ایران. و اینکه اصلا اسمی از ایران به زبان نیاید خیلی راحت یعنی حذف. حالا کشوری مثل ترکیه ورود به بازار جهانی و دهکده جهانی را انتخاب می کند و با موفقیت اقتصادی می تواند حرف خود را جلو ببرد. و این خانم ساده را می برد آناتولیا و پسته را ترک می کند و درباره هزاران شخصیت و سمبل فرهنگی دیگر هم اینکار را می کند. کشوری مثل ما هم….کلا دستمال بدید یک کمی گریه کنیم..
حالا گریه نکنید لطفا، پسته بخورید! آخه ای دکتر ما چیمون به آدمیزاد برده که پسته مون ببره! والا…..