خانِ معلمان هم رفت

محمد بهمن بیگی هم سوار اسبش شد و از دشت زندگی گذشت تا یه کوه جاودانگی برسد. موسس آموزش عشایری و خان کهنسال قشقایی و کهن آموزگار عشیره ها و ایلات ایران زمین در شب روز معلم از پیش ما رفت تا به یادمان بیاورد معلمان از دل تاریکی ها روشنایی می آورند و عاقبت خود نور می شوند.

خوانین زیادی را به ابهت می شناختند، چند تنی را به مردانگی، برخی را به نزاعهای محلی و حتی چند تایی هم در تاریخ جایی برای خود دست و پا کردند. اما قشقایی مرد تر از بهمن بیگی و خان تر از او نداشت. او سوار بر اسب نشد تا با صید آهویی مهارتش را ثابت کند یا با در هم کوبیدن عشیره رقیبی مردانگیش را به رخ بکشد. او به جنگ دیو بیسوادی رفت…  و در این نبرد پیروز شد.  

…روزنامه های امروز را نگاهی می کنم در همشهری از او خبری نیست، تنها شرق خبر مرگ او را تیتر صفحه اول کرده است. طنز تلخیست در روز معلم یکی از شهیرترین معلمان از میان ما رفته است و با اینحال یادی از او نمی شود.

2 دیدگاه برای «خانِ معلمان هم رفت»

مال خودتان را بیفزایید

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: