درباره کاهش جمعیت تهران

 درباره کاهش جمعیت تهران یادداشتی برای روزنامه دنیای اقتصاد فرستاده بودم که  امروز به چاپ رسید. کلا بنظرمی رسد شهر تهران و شورای آن در برنامه ریزی این کاهش جمعیتی حضور ندارند. در حالیست که سیاستهایشان عامل تعیین کننده تقاضا برای زندگی در تهران است.

در ضمن صفحه مدیران روزنامه دنیای اقتصاد هم راه افتاد. یک خسته نباشید باید به بچه های مسوولش گفت.

14 دیدگاه برای «درباره کاهش جمعیت تهران»

مال خودتان را بیفزایید

  1. دیدگاه من این است که گزاره های اخر پاراگراف اول نوشته شما در مورد هزینه های زندگی در تهران و بقیه کشور کاملن دور از واقعیت است. هزینه زندگی در تهران به شدت بالاتر از نزدیکترین شهر ها از نظر مقیاس حمعیت هست. خدمات شهری تا چند برابر قیمت ارائه میشود. هزینه های حمل ونقل تا 3 برابر بیش از شهر های دیگر است. آموزش بیش از دو برابر, خدمات رفاهی ورزشی به 3 برابر میرسد. هزینه گذران اوقات فراغت و تفریحات بیش از 50 درصد گران تر است. مواد غذایی میوه و سبزیجات حداقل 50 درصد گرانتر عرضه میشود.
    از طرف دیگر ساکنین تهران حداقل 30 درصد بیش از سایر ایرانیان کار میکنند. و برای استفاده از خدمات شهری مشابه سایر ساکنین ایران تا 50 درصد بیشتر هزینه میکنند. ساکنین تهران بسیار بیش از ساکنین سایر مناطق مطالعه میکنند. با توجه به سطح اموزش نرخ بهره وری نیروی کار و … سوبسید پرداختی به ساکنین سایر مناطق سکونتی چندین برابر ساکنین تهران است.

  2. 1 با خواندن نوشته چندتا ناسزا به نویسنده گفته شد.
    2. نویسنده اساسا توجه ای به این موضوع نداشته که کسی در تهران زاده می شه وتعلق به جایی که زاده شده داره ودرش رش کرده ( مانند هر جایی دیگه ای که درش زاده می شوند) و سیاسیتی صهیونی رو در پیش می گیره برای انتقال این افراد از زادگاهشان ، خود نویسنده که تمکن مالی لازم رو داره ، دیگران هم به جهمنم تهران خالی بشه و نویسنده استاد دانشگاه ما هم عشق بازی اش رو با تهران پاک ، خالی زیبا بکنه بقیه به درک
    3. راه حل قیمتی رو که یاد گرفتی هر دفعه بدون تامل در باره هر موضوعی بکار نبرید!
    4. من که کاردانی خوندم دارم هزینه تهران زاده شدنم رو می دم ، نگاهی به دفترچه کاردانی به کارشناسی دانشگاه علمی کاربردی بندازید ! چه راحت کسایی که در شهرستان های دیگه زاده شدند می توانند کارشناس/مهندس شوند ولی من نه!
    5. دوست من که کاردان هست بر ای کار به تهران می یاد ( روشی رو باید بکار بر د که فرد در زادگاهش بتواند کار کند ) نه باسیاست فاشیستی که قیمت ها در تهران بالا بره تا من که زادگا ه هی جز تهران ندارم آواره بشم ! اینطور نیست ؟

  3. من از کامنتها واقعا متشکرم، نشاندهنده نوع نگرش در جامعه ما به مسائل است. از سرو: پس با این حساب چرا مردم در تهران می مانند؟ بروند جاهای ارزانتری که نباید کار کنند و این هزینه ها را هم کمتر می دهند. از ح: چون شما در تهران بدنیا آمده اید آیا مجبورید در تهران زندگی کنید؟ نه شما از سنی به بعد تصمیم می گیرید در تهران زندگی کنید. حالا چرا؟
    چطور ما برای زندگی در یک مجتمع آپارتمانی شارژ می پردازیم اما حاضر نیستیم هزینه زندگی در تهران را بپردازیم و از رانت نفت استفاده می کنیم تا این زندگی برایمان میسر باشد.

  4. ممنون از پاسخ. واقعن همینطور است پست ها نیز مانند کامنت ها نوع نگرش در جامعه مابه مسادل را نشان میدهد.
    میپرسید پس با این حساب چرا مردم در تهران میمانند؟ پاسخ ان مفصل است اما به هر حال نیاز به دستکاری در واقعیت ندارد. شما به ذهنتان رجوع میکنید من امر واقع را برایتان شرح دادم.
    ساکنین تهران برای زندگی در تهران بسیار بیش از انچه هزینه معقول اداره تهران است میپردازند. رانت نفت نیز بسیار بیشتر از انکه نصیب ساکنین تهران شود نصیب ساکنین مناطق دیگر میشود.
    اندازه گیری بهره مندی احاد جامعه از رانت _رانت نفت فقط یکی از انواع رانت است_ و مقایسه مقداری بر حسب محل سکونت شدنی است , به شرطیکه به امر واقع رجوع شود.

  5. سرو عزیز شما همچنان به سوال من پاسخ ندادید: چرا اهالی تهران مایل به زندگی در تهران هستند؟ هزینه «معقول» زندگی در تهران چیست؟ اگر مردم تهران بیشتر از هزینه معقول زندگی در تهران برای زندگی در تهران هزینه می پردازند چرا به زندگی در این شهر ادامه می دهند؟ ببینید استدلال شما متناقض است. برعکس شما من فکر می کنم رانت نفت بیشتر از سایر نقاط کشور نصیب تهران می شود، تنها به سهم جمعیت تهران از یارانه بنزین نگاهی بیاندازید. تنها به تعداد ادارات دولتی مستقر در تهران نگاه کنید. بازهم می گویم شما برای ماندن مردم تهران در تهران دلیلی ارائه نکردید. پیشفرض شما درباره هزینه ها هم فقط یک پیشفرض است و هیچ آمار علمی برای استناد ارائه نکرده اید.

  6. 1. تا حالا نگاه ی اخلاقی از سر تامل به مسائل داشته اید ؟
    2. حداقل باید شنیده باشید که تحقیقات روی اانسان (: ژنتیکی ، آزمون های شرطی سازی ، ..) با چالش های اخلاقی روبرو ست ودر بسیار مواقع منع داره در سراسر جهان چه برسه به دخالت های مهندسی شده !
    3. من در جایی زاده شدم (بر حسب تصادف در محله ای در تهران ) ! اما جزیی از کاراکتر روانی – شخصیتی من هست که به محلی زاده شدم تعلق روانی -وجودی دارم
    4. اگه با زوش های مهندسی شده ( فاشیستی ) به شخصیت من – وجودم تعرض بشه این حق طبیعی من هست که مقابله کنم ( اگه اسلحه داشتم حتما دست به اسلحه می شدم ! )

  7. در پاسخ به کامنت اول سرو باید بگم که من ساکن قم یعنی یک شهر 1 میلیون نفری و مجاور تهران هستم و 2 سال است که در پلی تکنیک دانشجوی کارشناسی ارشد هستم.
    1-هزینه حمل ونقل در تهران یک سوم هزینه حمل ونقل در قم است.من در قم به علت نبود مترو واتوبوس به اندازه کافی برای اینکه از خانه تا میدان 72 تن (محل حرکت ماشین ها از قم به تهران)بیایم 700 تومان می پردازم در حالیکه از ترمینال جنوب تا دانشگاه پلی تکنیک را که 4 یا 5 برابر همان مسیر من در قم هست را بوسیله مترو و اتوبوس با 300 تمان طی میکنم(تازه با زمان کمتر).در تهران اگرچه اتوبوس ها ومترو ها شلوغ است اما همیشه در دسترس است.
    2- گفتید آموزش در تهران 2 برابر گران تر از شهرستان ها است.اگر منظورتون مدارس دولتی باشه که چه در تهران وچه در شهرستان ها هزینه ای نداره،اما اگر منظورتون کلاسهای آزاد مثل زبان یا مدارس غیر انتفاعی است باید بگم که کیفیت چنین مراکزی در تهران 4 برابر شهرستان هاست. می تونید از کسایی که تو هر دو جا کلاس رفتن بپرسید.در ضمن در شهرستان های با کمتر از 50 هزار نفر اصلا چنین کلاس هایی وجود ندارد که این به زبان اقتصادی یعنی قیمت این مراکز بی نهایت هست.
    3-گفتید هزینه تفریحات بیش از 5 درصد گران تر است،اما به این نکته توجه نکردید که تنوع تفریحات در تهرا چقدر بیشتر از شهرستان هاست.در شهرستان ها نه پیست اسکی وجود داره نه باغ وحش نه پارک نه سینما(در شهرستان های کمتر از 100 هزار نفر این ها اصلا وجود نداره)و پارک هایی که در سطح شهر تهران وجود دارند واقعا باکلاس تر از شهرستان ها وخلوت تر هستند.
    4- ساکنین تهران بسیار کمتر از سایر شهرستان ها وبه خصوص رو ستاییان کار می کنند ، منبع این حرف شما که گفتید بیش از 30 درصد کار می کنند چیست؟
    5-یارانه ای که دولت از پول نفت برای بلیط مترو و اتوبوس در تهران می پردازه، چرا باید پرداخت شود؟تکلیف روستاییان ومردم شهرهای دیگر که اتوبوس ومترو وجود ندارد چیست؟
    به نظر من علی درست میگه با این شرایطی که الان در تهران هست من عمرا تهران رو ترک کنم وبرم.

  8. آقا وقتی همه امکانات زندگی در یک نقطه، اونم در تهران متمرکز میشه، طبیعی هستش که تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع از تهران در مقایسه با شهرهای بزرگی مثل اصفهان و تبریز وشیراز چه اختلاف فاحشی داره..حالا شهرها و شهرستان های کوچک بماند..به نظر من اگه شرایط و امکانات توسعه و رفاه شهرها و مناطق دیگر کشور تا حدودی(نه کامل ودر حد ایده آل) فراهم بشه، مشکل تمرکز جمعیت در یک نقطه مثل تهران هم تا حدودی بر طرف میشه..وقتی تفاوتها به حداقل برسه، دیگه اینطور معضلات اونم به این شکلی که در تهران داریم، بروز نمیکنه. حالا مثلا با پرداخت هزینه بیشتر برای زندگی در تهران چند در صد از مردم برای رهایی از این هزینه ممکنه از تهران خارج بشوند؟البته این پیشنهاد شما فقط میتونه به عنوان یک بخشی از تمهیداتی برای کاهش جمعیت تهران در نظر گرفته بشه.

  9. سلام

    جناب دادپی عزیز

    من سرماقله شما را خواندم اولش هیچ تصور خوبی نداشتم به نظرم خوب شروع نشده بود. کمی گل و بلبلی بود اما بعد کمی جدی شد و ادله هایی که برای ماندن و نماندن در تهران آوردید خیلی روشنگر و آگاهی بخش بود. به نظر من هم می رسد که قیمت ها خیلی متفاوت نیست و می شود زندگی کرد.
    دست مریزد

  10. علی گرامی.استدلال من متناقض نیست. این «زندگی» است که افراد را در موقعیت های به ظاهر متناقض قرار میدهد. شما چرا در امریکا سکونت دارید؟ چرا بیشتر هزینه کردید تا در دانشگاه x تحصیل کنید؟ این سوال که افراد چرا برای مطلوبیت سان هزینه میکنند سوال عمیقی هست ولی مطمئن هستم که » زیرا رانت خوار هستند » جزو پاسخ های معقولش نیست.
    ولی گفته اصلی گفتگوی ما مدعای شماست مبنی بر اینکه «هزینه های تهران به غیر از مسکن با بقیه نقاط ایران ثابت یا یکسان است» . من به این مدعا اعتراض کردم و ان را با مستنداتی قابل اعتراض یافتم. اگر این مقدمه استدلال شماست .که ظاهرن هست. مقدمه نادرستی است . البته از مقدمه نادرست هر نتیجه درست یا نادذستی میتوان گرفت.
    پس سوال مورد بحث ما این است که این مقدمه مطابق واقع است یا خیر؟ من به زعم خود اعداد و ارقامی از امر واقع اوردم و شما میفرمایید اگر درست باشد انگاه چرا از تهذان نمیروند که بحث دیگریست. اگر این گفته که هزینه ها در تهران با بقیه نقاط یکسان است را پس میگیرید میتوانیم بحث را ادامه دهیم و به سوال بعدی برسیم . در غیر اینصورت مساله اول ما همچنان حل نشده است. و من مجبورم چند فاکت دیگر بیاورم :
    هزینه انشعاب اب در تهران در شما تهران هفتصد هزار تومان و در جنوب تهران جهارصد هزار تومان است این هزینه در شهر های کوچک صد تا صد و پنجاه هزار تومان و در روستا ها چهل و پنج هزار تومان است. اب بها نیز نرخ های شدیدن تبعیض امیزی دارد. انشعاب برق در روستا ها یک چهارم تهران هزینه دارد. در شهذ های کوچک یک سوم و نصف. ضمن اینکه برق مصرفی نیز قیمت های تبعیض امیزی به نفع شهر های کوچک و روستا ها دارد. به نظر شما رانت نفتی کجا میرود؟ انشعاب گاز در حدود یک پنجم وقیمت گذاری شده است. و گاز مصرفی بر اساس جداول منطقه ای تبعیض امیز «بر اساس مساحت زیر بنا» از مشترکین اخذ میشود. جالب اینجاست که در اینجا نیز به علت یک و دو طبقه بودن همینطور مساحت بسیار بیشتر متوسط زیر بنای واحد مسکونی در روستاها و شهر های کوچک .در واقع این ساکنین روستاها و شهر های کوچکند که از رانت یا یارانه گاز بها برخوردار میشوند. سرمایه گذاری های سوخت شده ای اکه بابت برقدار کردن روستاهایی که هم اینک خالی از سکنه شده اند ادرس دیگری از یارانه های نفتی به نفع سکونت گاه های غیر از تهران به ما میدهد.
    عوارض شهرداری. حق زباله . حق مرغوبیت. تبصره 3 و غیره عوارض و هزینه هایی هستند که فقط از ساکنین تهران دریافت میشود.ابنها امر واقع هستند.
    عباسی عزیز
    تنوع و امکانات و تسهیلات البته و حتمن یکنواخت نیست اما توجه داشته باشید که موضوع بحث ما در اینجا این گزاره _که به عنوان مقدمه یک استدلا در پست اصلی امده است _ میباشد. : » هزینه زندگی در تهران بغیر از مسکن نسبت به بقیه شهر ها یکسان است.» دیدگاه من این است که این گزاره دادپی گرامی مطابق واقع نیست. شما در تهران زندگی میکنید. البته زندگی دانشجویی حال و هوای خاصی دارد. پس نه بر اساس تجربه شخصی بلکه بر اساس دید یک دانشجوی محقق ارزیابی خود را از صحت یا عدم صحت این گزاره به ما بدهید. این میشود یک مشاهده دیگر. بعدن میتوان به سوالات دیگر رسید.

  11. سرو عزیز، دقیقا به همین خاطر است که من می پرسم شما چرا در تهران زندگی می کنید؟ با این قیمتها که شما گفتید همه باید عازم شهرستان و روستا بشوند. بحث این است که زندگی در تهران کالایی با کیفیت متفاوت است. وقتی هزینه های همراه این کیفیت در نظر گرفته می شود متوجه می شوید که قیمت پرداخت شده از بهای تمام شده بسیار بیشتر است. در ضمن هزینه اشتراک آب و برق نباید هم در سراسر کشور یکسان باشد. برای اینکه تابع هزینه در جاهای مختلف متفاوت است. اما اینکه هزینه روستا پائینتر و تهران بالاتر است به معنای این نیست که روستایی رانت خوار است و تهرانی نیست. ما همه رانت خواریم. اقتصاد نفتیست.

  12. دادپی گرامی
    ممنون
    بیایید تکلیف خود را با مقدمه روشن کنیم.
    «هزینه زندگی در تهران نه فقط از حیث هزینه مسکن بلکه از لحاظ قیمت فروش کالا و خدمات عمومی و خدمات شهری و قیمت سایر گروه های کالای مصرفی بیش از سایر سکونت گاه های ایران است»
    بر سر این نهاده تفاهم داریم؟

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: