و دنده عقب گرفتن و تو چه می دانی که دنده عقب گرفتن چیست!
یکی از نکته های جالب و ترس آور تهران این دنده عقب گرفتن همگانیست. داری از بزرگراه خارج می شوی یکی دارد با دنده عقب بیرون می آید. داری از خط سمت راست می روی یک بنده خدا که خروجی را رد کرده است دارد با دنده عقب بر می گردد سر جایش. داری میری روی پل جلو ترافیک هست و راننده ها با دنده عقب دارند خودشان را نجات می دهند و از پل پائین می آیند. مسیرها جالبند و تهور دیوانه کننده و حماقت بینظیر!!! البته اینکه چطور به این آدمها نزنی که مقصر نباشی خودش یک بحث حقوقی اساسی و جدیست. اصلا انگار دنده عقب گرفتن یکی از تواناییهای ملی ماست که نشان دادن استعدادهای نهفته ما در این زمینه باعث اثبات هوش و خلاقیت ایرانی ماست!
ولی آیا دلیلش یک جوری این نیست که ما فکر می کنیم هر کاری هم تو زندگی بکنیم با یک دنده عقب گرفتن قابل حل است؟؟ و باید بتوانیم به جایی در زندگی برگردیم که می توانستیم تصمیم درست بگیریم؟
میگن یک ایرانی در اتوبانهای پاریس مشغول رانندگی بود که ناگهان متوجه می شود که خروجی مورد نظر خود را رد کرده است. لذا طبق عادت همیشگی رانندگان ایرانی دنده عقب می گیرد تا به ابتدای خروجی برسد. در همین حال یک ماشین از عقب و با سرعت زیاد با او تصادف می کند.
پلیس پس از بررسی صحنه تصادف به سمت راننده ایرانی می رود و به او می گوید ما باید راننده خودوریی که با شما تصادف کرده را بازداشت کنیم. زیرا ایشان به قدری مست است که ادعا می کند شما در اتوبان دنده عقب گرفته اید!
خوش شانسی!!!
آقا يه قانون برا اين بذارن و با يک جريمه سنگين هم همراهش کنن ديگه هيچکس مرتکبش نميشه…
راجع به اخلاقهای کلی مان هم متاسفانه همگی در زندگی کم تجربه ايم…
یک بار یکی از این همین دندهعقببگیرها کم مونده بود منو زیر بگیره! و تو چه میدانی دنده عقب چیست؟
دنده عقب گرفتن در زندگی ایرانی ها فقط در جاده ها و اتوبان ها نیست. ایرانی ها فکر می کنن با دنده عقب همه چیز رو پاک می کنن. و انتظار دارن بقیه هم نبینن. مثل کسی که تو بزرگراه دنده عقب می گیره و قسمت موفقیت آمیز طرح براش اینجاست که پلیس اون رو نبینه!