مانند دوقلوهای بهم چسبیده سیاست بر اقتصاد و اقتصاد بر سیاست تاثیر می گذارد،. بحرانهای اقتصادی می توانند پیامدهای سیاسی داشته باشند و سقوط دولتها را در پی دارند. رویدادهای سیاسی اثرات اقتصادی دارند و گاه منجر به بحران اقتصادی می شوند.
رویدادهای سیاسی یا باعث ایجاد شوک در محیط اقتصادی کشورها می شوند یا باعث تغییر ساختاری در اقتصاد ملی. بعنوان مثال یازده سپتامبر برای صنعت هوانوردی یک شوک بود و باعث کاهش شدید مسافران و تقاضا برای سفرهای هوایی شد. اما اثرات شوکها میرا هستند و فعالیتهای اقتصادی پس از مدتی به حالت طبیعی بر می گردند. اما مثلا تصویب قانون کار یا ارتقا استانداردهای محیط زیستی تغییر ساختاری را در اقتصاد کشور موجب می شوند و باعث آغاز دوره گذاری می شوند که طی آن فعالان اقتصادی و بنگاهها در حال تطبیق خود با شرایط جدید هستند.
رویدادهای اخیر تا کنون بیشتر برای اقتصاد کشور شوک بوده اند؛ کاهش مصرف بنزین، کاهش ساعات کاری واحدهای صنفی و کم و زیاد شدن سایر پارامترها در هفته گذشته بیشتر نشان از واکنش بازار و مصرف کننده به یک رویداد غیرمترقبه بود. با اینحال چنانچه عدم اطمینان به آینده ادامه یابد، ریسک فعالیتهای اقتصادی افزایش خواهد یافت. آنگاه ما شاهد آغاز یک دوره تغییر ساختاری در فعالیتهای اقتصادی خواهیم بود که طی آن بنگاهها خود را با شرایط ریسک بالا تطبیق خواهند داد. در این شرایط جذب سرمایه گذاری دشوار خواهد بود و تنها فعالیتهایی با ریسک پائین جذاب خواهند بود. احتمال دارد تقاضا برای نیروی کار کاهش یابد و ینگاههای زیادی گسترش فعالیتهای خود را به تعویق بیاندازند. و بکوشند با حفظ نقدینگی و موجودی سرمایه فعلیشان خود را در برابر حوادث آینده بیمه کنند.
در نتیجه پیدا کردن راه حلی سیاسی و قانونی برای مسائل پیش آمده باعث پیشگیری از شروع چنین دوره گذاری می شود و با کاهش ریسک و عدم قطعیت آینده باعث افزایش حجم فعالیتهای اقتصادی خواهد شد.
آقای دادپی میشه بگید چه صنعتهایی یا کسب و کار هایی جزو ریسک بالا محسوب میشوند؟