تهران، تیرماه، باورهای اجتماعی
-
باورها و عینکها
در راه تهرانم. دوباره دیدن تهران باید جالب باشد. بار آخر که تهران بودم زمستان بود و از سکوتی که شهر را فراگرفته بود ترسیده بودم. دیگر از آن جنبش و جوشی که تهران را دوست داشتنی می کند خبری نبود. ولی سکوت چیزی بود که بنظر می آمد، نه آنچه که در جریان بود. Continue reading
