قبل از داستانهای این دو هفته نوشته بودم و الان اینجا می گذارم. چه جنگ، چه صلح اقتصاد و انسانیت دو واقعیت هر روزه هر کشوری از جمله ایران هستند.
قتل دلخراش الهه حسین نژاد واقعیتی را به یاد همه ما می آورد: ما انسانیم نه جسمی بی اختیار. پس انسانیت کجا رفته است؟
واقعه دلخراشی رخداده است. دریده ای درنده دختر شادابی را یا برای دزدیدن یک گوشی تلفن یا از روی توحشی افسار گسیخته به قتل رسانده است. حالا سرحال و زنده از بازداشتگاه پلیس به جای ابراز ندامت در حال سخنرانی درباره مفهومی مانند حیاست. بسیاری در سطح جامعه از فقر می گویند، از شرایط بد اقتصادی، از فشارها و از سیاستهای نادرست و البته درست می گویند. ولی در این میان یک نکته را فراموش می کنند. ما انسانیم و بر خلاف اجسام تابع قوانین غیرقابل تغییر طبیعت نیستیم. ما حقی داریم که مدتهاست که در جامعه ما فراموش، سرکوب و منکوب شده است و آن حق انتخاب است. آنکه متهم به قتل است، قتل را برگزیده است. او مجبور به قتل نبوده است و هیچ حرف و سخنی از بار جنایتی که مرتکب شده است، نمی کاهد.
بار سنگین جنایت به جای تشویق فرار از مسئولیت و تکرار کلیشه های ذهنی و استفاده از واژه هایی که خشونت علیه زن را مجاز می دانند، باید ما را به نقد، یادگیری و مشاهده واقعیت اقتصادی – اجتماعی فراخواند. و در گام اول نباید فراموش کنیم که ما همیشه انسانیم و دارای حق انتخاب. حتی فشار فقر هم نمی تواند ما را مجبور به کاری کند. ما همیشه انتخاب می کنیم. و حتی واقعیت این است که فقر دلیل جنایتی چنین موحش نیست.
بر خلاف آنچه که بسیاری درباره فقر می گویند فقر مشوق سرقت، تجاوز، زورگیری و سایر جرائم نیست. گروهی از پژوهشگران با تحقیق درباره اهداف توسعه بانک جهانی در گزارشی که در سال ۲۰۲۰ در مجله ساختارهای اقتصادی، Journal of Economic Structures ، به چاپ رسید با بررسی آمارهای فقر، نابرابری و جرائم از شانزده کشور در بازه سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۳ (۱۹۹۰ میلادی الی ۲۰۱۴ میلادی) نشان می دهند که این نابرابری و نه فقر است که به جرائم در یک جامعه دامن می زند. این در حالیست که رفع موانع تجارت خارجی و سیاست درهای باز اقتصادی همیشه موفق به کاهش نرخ جرائم و افزایش اشتغال در جامعه شده است.
فقر تجربه امروز جامعه ایرانی نیست. در تاریخ معاصر در دوره های مختلفی مردم ایران فقر و کمبود را تجربه کرده اند همانطور که در سالهای طلایی اقتصاد ایران در دوران باشکوه حکومت پهلوی فراوانی و دسترسی به فرصتهای مختلف را نیز تجربه کردند. آنچه که فقر در جامعه امروز ایران را متفاوت می کند نابرابری گستردی و فضای بسته و فساد اقتصاد کشور است که فرصت پیشرفت و ترقی از مردم عادی دریغ می کند. آنانکه در تهران و شهرهای دیگر به مانور تجمل و دوردور در ماشینهای لوکس مشغول هستند یا به رانتهای ارزی دسترسی دارند یا با استفاده از ارتباطات سیاسی و زیرساختهای حکومتی به بهانه دور زدن تحریمها به قاچاق رسمی نفت و سایر کالاها مشغولند.
اینجاست که باید گفت آن چاقویی که سینه پر از امید و آرزوی الهه را شکافت از فقر تیز نشده بود. چاقویی بود که نابرابریهای رسمی و تثبیت شده حکومتی تیز کرده بودند و ترویج مداوم خشونت بر علیه زنان از تریبونهای رسمی به کار بردنش را بیخطر کرده بود. پژوهشها همچنین نشان می دهد که این نابرابری درامدی و اقتصادیست که مشوق جرائم خشونت باری مانند سرقت مسلحانه و تجاوز است نه فقر. چه بسا ایرانیان شریف و فقیری که در وضعیت مشابه برای دفاع از الهه و نجات او جان خود را هم فدا می کردند. ولی در این دنیای فرار از مسئولیتها، فقرا سخنگویی ندارند. اما آنانکه سیاستهایشان به نابرابریهای اقتصادی و شکاف اجتماعی دامن زده است، بلافاصله فقر اقتصادی را نشانه فقدان فضایل اخلاقی می دانند و دلیل جنایتی چنین موحش و جنایاتهای مشابه آن.
برعکس آنانکه می گویند فقر یا شرایط بد اقتصادی مشوق و دلیل چنین جنایتی بوده است باید انگشت اتهام را سوی کسانی گرفت که سیاستها و اهدافشان به نابرابری اقتصادی در جامعه ایران دامن زده است. واقعیت اینجاست که هر انسانی گزینه های مختلفی در پیشرو دارد. بر خلاف باور همگی فقر باعث انتخاب اجبار به انتخاب گزینه سرقت یا حمله با چاقو به کسی نمی شود. آن فضای فکری که به نابرابری دامن می زند و برتری را در داشتن رانتهای و امتیازات انحصاری می داند هزینه چنین گزینه ای را با تشویق فساد ورفتار قانون شکنانه کاهش می دهد. آنچه که رویداده است باید زنگ هشداری باشد برای هرکسی که می تواند کاری کند.
ما حق انتخاب داریم و اگر انتخاب کنیم که فقر را دلیل جنایتی بدانیم که از دل نابرابری اجتماعی و فضای فکری خشونت زده حاکم بر تریبونها و منبرهای رسمی بدانیم، آنوقت تنها به فروپاشی اجتماعی دامن زده ایم. این نه حجاب اجباری یا حیای زنان است که از آمار قتل و تجاوز می کاهد، این سیاستهای خوب اقتصادی، مبارزه با فساد و کاهش نابرابری هستند که جرائم را کم می کنند.
آدرس را اشتباه ندهیم و آدرسهای اشتباه را باور نکنیم.
مراجع:
· Anser, M. K., Yousaf, Z., Nassani, A. A., Alotaibi, S. M., Kabbani, A., & Zaman, K. (2020). Dynamic linkages between poverty, inequality, crime, and social expenditures in a panel of 16 countries: two-step GMM estimates. Journal of Economic Structures, 9, 1-25.

بیان دیدگاه