علیرغم تحولات ناشی از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها هنوز نمی توان درباره نتایج آن به قضاوت نشست، اما جای خالی بهره وری در بحث یارانه ها و چالشهای روزافزون بخش تولید باعث آرامش و راحتی خیال نیست.
بی اغراق باید گفت طی چند ماهی که از اجرای طرح یارانه های می گذرد، اقتصاد کشور، کارگزارانش، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان هر روز در حال کشف بعدی جدیدی از ابعاد هدفمند کردن یارانه ها بوده اند. از یک سو مصرف کننده شهری در حال پذیرفتن واقعیتهای جدید اقتصادیست و می کوشد سبد مصرفیش را با هزینه های جدید برق، گاز و ارتباطات تنظیم کند. از سوی دیگر تولید کنندگان در حال دست و پنجه نرم کردن با افزایش هزینه ها و واردات بهمن وار کالاهای ارزان قیمت خارجی، بخوانید چینی، هستند. در میان این تحولات که اقتصاد کشور را به معنای واقعی کلمه در حالت گذار قرار می دهند، ساده دلیست اگر باور کنیم که اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها پایان یافته است و می توان به قضاوت نتایج آن نشست. سوالی که باید پرسید این است که آیا سیاستگزاران با هدف افزایش رفاه اجتماعی طرح هدفمند کردن یارانه ها را اجرا کردند یا افزایش بهره وری را هم در نظر داشته اند.
در ماههای پیش از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و در هفته های پس از اجرای آن بحثها، مصاحبه ها و اخبار بر پرداخت یارانه نقدی متمرکز بود. گزارشهای گوناگون نشان داد که دلنگرانی اصلی بسیاری از مسوولین توزیع به موقع یارانه های نقدیست. کاری که با توجه به چالشهای اجراییش بهیچوجه آسان نبود و انجام آن برای مجریان موفقیتی بود در خور توجه. اما این گزارشها و اقدامات گواه این واقعیت بودند که بسیاری از سیاستگزاران هدفمند کردن یارانه ها را طرحی برای افزایش رفاه مصرف کنندگان و بهبود رفاه اجتماعی می دانستند. در حالیکه هدفمند کردن یارانه ها و سیاستهای مشابه آن در سایر کشورها از طریق افزایش بهره وری و تولید موفق بوده اند، در کشور ما بسیاری باور کرده اند که این طرح با توزیع نقدی یارانه ها به اهداف از پیش تعیین شده اش دست یاقته است و موفق بوده است. در حالیکه اینطور نیست.
هدفمند کردن یارانه ها تنها در صورتی موفقیت آمیز است که ما شاهد افزایش چشمگیر بهره وری و کاهش مصرف بی رویه انرژی و سایر منابع محدود اقتصادی باشیم و روند بیمار تخصیص منابع از طریق بهبود کارکرد بازار بهبود یابد و اصلاح شود. توزیع نقدی یارانه ها در حالیکه بخش تولید توان رقابت با انبوه واردات ارزان قیمت را ندارد و فاقد انگیزه بهبود بهره وریست به معنای موفقیت این طرح نبوده و نیست. فراموش نکنیم در حالیکه یارانه های بخش تولید حذف شده اند، اما هنوز در حال پرداخت یارانه به واردات هستیم. این یک واقعیت پذیرفته شده است که حجم کنونی واردات تنها با نرخ فعلی ارز توجیه اقتصادی دارد. فراموش نکرده ایم که در ماههای پیش از اجرای این طرح بسیاری از ناظران و کارشناسان یادآور شدند که هدفمند کردن یارانه ها بدون اصلاح نرخ ارز و واقعی کردن نرخ آن موفقیت آمیز نخواهد بود. اکنون آیا چالشهای امروزین بخش تولید توانسته اند کارگزاران اقتصادی را وادار کنند تا نگاهی چند بعدی به مسائل اقتصادی داشته باشند؟ به یاد داشته باشیم که اگر وضع فعلی ادامه پیدا کند بخش تولید هیچ انگیزه ای برای افزایش بهره وری نخواهد داشت. بدون بهبود در بهره وری تولید طرح هدفمند کردن یارانه ها تنها در توزیع یارانه نقدی موفق بوده است. و این موفقیت آن پیروزی گره گشای مورد نیاز اقتصاد کشور نیست.
خیلی خوب به جوانب قضیه پرداخته اید.تشکر