گاهی کامنتهای پای یک نوشته از خود نوشته مهمتر می شود. مثال یادداشت پویان و بحث خوانندگان در پای نوشته است و سماجت یکی در دفاع از نظرش. یادم می آید یک جایی درباره یک اشرافزاده ایتالیایی خواندم که آنقدر به دانته و برتری ادبیش اعتقاد داشت که هفده بار با مخالفین با این نظر دویل کرده بود و یک چند نفری را به رحمت ایزدی فرستاده بود چون جسارت کرده بودند و دانته را بهترین نمی دانستند. زمان مرگ رسید و در بستر مرگ مدافع دو آتشه دانته به کشیشش گفت: من فقط یک اعتراف دارم، من هیچوقت کمدی الهی دانته را نخوانده ام!
حکایت برخی دوستان و مجادلات روشنفکریست. زمان دانشجویی ملت شاملو را نمی شناختند ولی آنچنان سنگش را به سینه می زدند که انگار با هم بزرگ شده اند. چیزی از فروغ نمی دانستند ولی محکومش می کردند. خیلیها در بحث کردن می خواهند حقانیت و برتری خود را ثابت کنند و بدنبال کشف حقیقت نیستند. بحث اقتصادی هیچوقت درباره ارزشگذاری نیست، درباره تحلیل و برداشت است. البته شاید دوستان بدنبال بازارگرمی هستند و فکر می کنند موضع داشتن یعنی بودن. اما اینجا از این خبرها نیست.
دقیقا! یه بار یه مطلب مفصل راجع به این بیماری جامعه ما نوشته بودم!
There more I studied macro the less I understood macro
I thought you study IO?
ندا کاش لینکش را می گذاشتی جالب می شد.
True, I do IO, mostly, that’s why I said stud»ied» underst»ood» that complaint didn’t have much to do with this topic per se except for I don’t understand saving incentives… Basically I believe the best way to improve saving rate is to prevent people from borrowing and getting health insurance, make sure to let them know that once they go bankrupt they’re gonna die and they will save a hefty portion of their income
شما مدعي هستيد من از اقتصاد هيچ نمي دانم ولي لاف دانايي ميزنم. پس بايد به حال شما گريست كه يك چنين بيسواد و ناداني بايد نقاط ضعف علمي شما را بيان كند و شما يا دوستان شما به دليل تنگ آمدن قافيه به توهين و مبهم گويي روي ميآوريد. در هر صورت كسي كه از فيزيك هستهاي هيچ نميداند شايد بتواند با يادگيري چند اصطلاح در بين عوام خود را يك فيزيكدان هستهاي جا بزند اما قطعا در جمع فيزيكدانان هرگز جرات حرف زدن نخواهد داشت و اگر هم حرفي بزند كسي به او اهميتي نخواهد داد تا چه رسد به توهين و فحاشي. من بايد به شما يادآوري كنم كه وبلاگهاي شما و دوستان شما محل تجمع اقتصادخواندگان عمدتا بالاتر از ليسانس است. و حضور من نيز در اين جمع، دفاع از اين نظر بود كه پايين بودن ارزش يوان نسبت به دلار به دليل عرضه بيش از حد يوان نيست(آنطور كه استادتان دكتر قبادي گفته است) بلكه به دليل پايين بودن سطح مصرف مردم چين است. من از دوستانتان خواستم شواهدي در رد نظر من(يا اثبات نظر دكتر قبادي) ارائه كنند كه پس از سعي فراوان نتوانستند و خودشان در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه نظر دكتر قبادي اشتباه است. پس واي بر شما و ادعاهايتان.
اما در اينجا تنها آن قطعه از سهراب را به شما هديه ميكنم كه «چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد»
آقای دبیرسپهری کامنت شما توهین آمیز بود و باید پاک می شد ولی فکر کنم باید باشد تا خوانندگان کمی صاحبنظری مانند شما را بهتر بشناسند. درباره یوان و دلار فکر می کنم بقدر کافی بحث کردی و می دانی که نظر ما یکی نیست پس بحث چی می کنی؟
اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا لينك آن را گذاشتهايد بزنيد. جالب اينجاست كه اتفاقا مرا كه در آنجا مورد توهين واقع شدم مورد سرزنش قرار مي دهيد كه چرا از خود با سماجت دفاع مي كنم بنابر اين شما هم در آن توهين ها نقش داريد اگر چه خود شما هم در حكايتهايي كه در بالا گذاشتهايد قصد تمسخر و توهين به من را داريد. اما من نيازي به توهين ندارم زيرا با منطق حرف ميزنم. شما هميشه از بحث فني طفره مي رويد و به جاي آن سعي مي كنيد داستانهاي ادبي را وارد بحث كنيد در هر صورت من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. شايد بهتر بود شما هم وارد ارتش مي شديد زيرا آن طور كه مي نماييد علاقهاي به علوم اجتماعي نداريد.
ضمنا اين كه مي گوييد چرا درباره يوان و دلار حرف مي زني خيلي خنده دار است زيرا اصل موضوع همين بود. اگر چه شما و دوستان شما تمام سعيتان اين بوده و هست كه از اصل موضوع خارج شويد زيرا مايه آبرو ريزي است. لذا من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم
اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا لينك آن را گذاشتهايد بزنيد. جالب اينجاست كه اتفاقا مرا كه در آنجا مورد توهين واقع شدم مورد سرزنش قرار مي دهيد كه چرا از خود با سماجت دفاع مي كنم بنابر اين شما هم در آن توهين ها نقش داريد اگر چه خود شما هم در حكايتهايي كه در بالا گذاشتهايد قصد تمسخر و توهين به من را داريد. اما من نيازي به توهين ندارم زيرا با منطق حرف ميزنم. شما هميشه از بحث فني طفره مي رويد و به جاي آن سعي مي كنيد داستانهاي ادبي را وارد بحث كنيد در هر صورت من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. شايد بهتر بود شما هم وارد ارتش مي شديد زيرا آن طور كه مي نماييد علاقهاي به علوم اجتماعي نداريد. ضمنا اين كه مي گوييد چرا درباره يوان و دلار حرف مي زني خيلي خنده دار است زيرا اصل موضوع همين بود. اگر چه شما و دوستان شما تمام سعيتان اين بوده و هست كه از اصل موضوع خارج شويد زيرا مايه آبرو ريزي است. لذا من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم
اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا لينك آن را گذاشتهايد بزنيد. جالب اينجاست كه اتفاقا مرا كه در آنجا مورد توهين واقع شدم مورد سرزنش قرار مي دهيد كه چرا از خود با سماجت دفاع مي كنم بنابر اين شما هم در آن توهين ها نقش داريد اگر چه خود شما هم در حكايتهايي كه در بالا گذاشتهايد قصد تمسخر و توهين به من را داريد. اما من نيازي به توهين ندارم زيرا با منطق حرف ميزنم. شما هميشه از بحث فني طفره مي رويد و به جاي آن سعي مي كنيد داستانهاي ادبي را وارد بحث كنيد در هر صورت من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. شايد بهتر بود شما هم وارد ارتش مي شديد زيرا آن طور كه مي نماييد علاقهاي به علوم اجتماعي نداريد. ضمنا اين كه مي گوييد چرا درباره يوان و دلار حرف مي زني خيلي خنده دار است زيرا اصل موضوع همين بود. اگر چه شما و دوستان شما تمام سعيتان اين بوده و هست كه از اصل موضوع خارج شويد زيرا مايه آبرو ريزي است. لذا من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم
اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا لينك آن را گذاشتهايد بزنيد. جالب اينجاست كه اتفاقا مرا كه در آنجا مورد توهين واقع شدم مورد سرزنش قرار مي دهيد كه چرا از خود با سماجت دفاع مي كنم بنابر اين شما هم در آن توهين ها نقش داريد اگر چه خود شما هم در حكايتهايي كه در بالا گذاشتهايد قصد تمسخر و توهين به من را داريد. اما من نيازي به توهين ندارم زيرا با منطق حرف ميزنم. شما هميشه از بحث فني طفره مي رويد و به جاي آن سعي مي كنيد داستانهاي ادبي را وارد بحث كنيد در هر صورت من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. شايد بهتر بود شما هم وارد ارتش مي شديد زيرا آن طور كه مي نماييد علاقهاي به علوم اجتماعي نداريد. ضمنا اين كه مي گوييد چرا درباره يوان و دلار حرف مي زني خيلي خنده دار است زيرا اصل موضوع همين بود. اگر چه شما و دوستان شما تمام سعيتان اين بوده و هست كه از اصل موضوع خارج شويد زيرا مايه آبرو ريزي است. لذا من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم . سانسور نكنيد
با عرض سلام خدمت جنابعالی ، ان شاءالله در تمامی مراحل زندگی موفق باشی به وبلاگ ما هم سر بزن در پناه حق یا علی خدا حافظ.
اميدوارم مجددا اين كامنت را پاك نكنيد. اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا…….آقای دبیرسپهری شما هم در اینجا و هم در وبلاگ دوستان من بقدر کافی کامنت گذاشته اید. متاسفانه شما سماجت را با برحق بودن و تکرار حرف را با مستند بودن اشتباه گرفته اید و این حرکات را به حد توهین و اهانت رسانده اید. کامنت شما بخاطر لحن آن پاک شد و کامنتهای مشابه پاک خواهند شد.
اگر مي خواهيد توهين را ببينيد سري به وبلاگ دوستتان كه شما در بالا، لينك آن را گذاشتهايد بزنيد. جالب اينجاست كه اتفاقا مرا كه در آنجا مورد توهين واقع شدم مورد سرزنش قرار مي دهيد كه چرا از خود با سماجت دفاع مي كنم بنابر اين شما هم در آن توهين ها نقش داريد اگر چه خود شما هم در حكايتهايي كه در بالا گذاشتهايد قصد تمسخر و توهين به من را داريد. اما من نيازي به توهين ندارم زيرا با منطق حرف ميزنم. شما هميشه از بحث فني طفره مي رويد و به جاي آن سعي مي كنيد داستانهاي ادبي را وارد بحث كنيد در هر صورت من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. ضمنا اين كه مي گوييد چرا درباره يوان و دلار حرف مي زني خيلي خنده دار است زيرا اصل موضوع همين بود. اگر چه شما و دوستان شما تمام سعيتان اين بوده و هست كه از اصل موضوع خارج شويد زيرا مايه آبرو ريزي است. لذا من مجددا شما را به كامنت اول ارجاع ميدهم. ضمنا ما تاكنون هرگز درباره دلار و يوان صحبت نكردهايم