Publish or Perish

منتشر کن یا نابود شو! یا به عبارت بهتر: بمیر و بدم دانشگاهی. این جمله ایست که از استادیار تازه کار تا استاد با تجربه سی ساله با آن آشنا هستند. ارتقاء رتبه، گرفتن کرسی و شانس رفتن به جای بهتر همه و همه متکی به انتشار مقاله است. با اینحال واقعا نوشتن مقاله تا چه حد مهم و چه نقشی در توسعه علم و دانش بشر دارد؟

راستش این روزها کمتر کسی مثل ارشمیدس با فریاد «یافتم یافتم» از حمام بیرون می دود. انگار عصر کشفیات علمی سد شکن و اکتشافات بزرگ گذشته است. دیگر کمتر ما پاستوری خواهیم داشت که کاری کند که بر زندگی همه ما تاثیر بگذارد. شاید کسی درمانی برای ایدز بیابد و یا فضانوردان راهی کره مریخ شوند ولی در بیشتر زمینه های علمی چهارچوبها شکل گرفته اند و نظریه های اصلی تدوین شده اند. در نتیجه کار اصلی علمی این روزها کار گل است.

تعمیم کاربردهای یک نظریه به موضوعات  جدید، تحلیل رویدادهای اخیر، یافتن ابعاد جدید یک مساله و غیره کارهایی هستند که محقق امروزی وقت خود را بیشتر صرف آنها می کند. این شامل نوشتن درباره موضوعاتیست که شاید تنها گروه اندکی به آنها علاقمند باشند. اما همیشه اینطور نیست. گاهی پیش می آید موضوعی مورد توجه قرار می گیرد. مثلا اقتصاددانانی که درباره بازار مسکن کار می کردند در هنگام بحران مورد توجه قرار گرفتند. و یا این روزها کار درباره اقتصاد بهداشت  Health Economics دربورس است. در نتیجه محقق اقتصادی باید همیشه بکوشد یک قدم جلوتر از جامعه باشد و درباره موضوعاتی کار کند که شاید روزی جذاب شوند و البته خود او هم به آنها علاقه دارد.

مقالات خوب معمولا بیش از چهار پنج خواننده دارند و بسیاری گاهی برای فهمیدن یک مقاله تئوری به یک مقاله کاربردی خوب مراجعه می کنند. شاید چاپ مقاله کسل کننده به نظر بیاید ولی رشد آهسته و پیوسته ما مدیون چنین تلاشیست. و در هر صورت یکی از لذیذترین لحظات وقتیست که مقاله پس از داوری و اصلاح و بازنگری برای چاپ پذیرفته می شود. باور کنید خیلی شیرین است.

3 دیدگاه برای «Publish or Perish»

مال خودتان را بیفزایید

  1. اگر مقاله واقعن با ارزش باشد به هنگام تولید چون درد زایمان است و بعد ها همچون فرزندی عزیز.در غیر این صورت کاری تفننی و از سر اجبار صورت گرفته است.
    از موضوع خوبی که باز کرده اید متشکرم.
    همیشه سالم و پیروز باشید.

  2. سلام!

    دیوار اتاقم یه برگه‌ای رو چسبوندم که می‌گه:

    مقاله صرفن یک «بای‌پراداکته»!

    در مجموع این دید که «باید تا فلان موقع مقاله بدم» سوهان روحه. ولی وقتی اون رو به شکل پس‌آیند می‌بینم شکل متفاوتی پیدا می‌کنه.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: