قدردانی از آدمها

دکتر منصوری یادداشت خوبی درباره دکتر حسابی نوشته است.  خوب یا بد دکتر منصوری از آدمهای واقع بین دنیای دانشگاهی ماست که درباره توسعه علمی و توسعه گاهی حرفهای خوبی می زند. (هنوز این سوالش که چرا درایران خریدن دستگاه برای یک آزمایشگاه راحتتر از پیدا کردن تکنسین خوب است با من است). حالا حرفهای ایشان درباره دکتر حسابی جالب است چون می آید می گوید این آدم غول علمی قرن بیستم نبوده ولی آدم زحمتکش و خدمتگزاری بوده است.

 این سوال هم جالب است. چرا برای اینکه ما یک آدمی را تحویل بگیریم باید حتما استاد انیشتین بوده باشد؟ تربیت دانشجو، تاسیس انجمن فیزیک، نقش داشتن در تاسیس دانشگاه تهران و چند مرکز علمی دیگر کافی نیست؟

 بر اساس چیزهایی که می دونیم دکتر حسابی یک فیزیکدان خوب دانشگاهی بوده است؛ تدریس می کرده، تحقیقاتی انجام می داده و در تاسیس چندین نهاد دانشگاهی ایران نقش اساسی و پیشگام داشته است. ولی فیزیکدانی در سطح انیشتین، فرمی و بقیه غولهای قرن بیستم نبوده است. حالا بعنوان یک ایرانی می توانیم بیاییم بگوییم ما سپاسگزار دکتر حسابی هستیم برای خدماتش و برای کارهایش و یا بیاییم یک موجود موهومی درست کنیم و او را تحسین کنیم برای چیزهایی که نبوده ولی ما دوست داشتیم بوده باشد…دروغ چرا یک جای غرور ملی ما دوست دارد یک آدم ایرانی هم در قرن بیستم در فیزیک، شیمی، ریاضی، علوم فضائی، پروژه های ناسا و غیره حرفی برای گفتن داشته باشد. و این چه ظلمیست به دکتر حسابی و امثال او.

چرا ارزش این آدمها را با تخیلات و اوهام خودمان  پائین می آوریم؟ تاسیس دانشگاه در کشوری عقب افتاده با ضریب بیسوادی بالای ایران قبل از جنگ جهانی دوم رستم دستان می طلبید. تاسیس نهادهای علمی چون مرکز زلزله شناسی و انجمن فیزیک در کشوری با یکی و نصفی دانشگاه ایمان قوی و اراده پولادین لازم داشت. چرا این دستاوردها را مهم نمی دانیم و ارزش آنها را اینقدر پائین می دانیم که از یک دست دادن با انیشتین یا عکس انداختن با او کمتر باشد؟

در هر دانشگاهی، از جمله در جاهایی مثل پرینستون و دانشگاه شیکاگو، دو گروه وجود دارند اول آن محققانی که پژوهشهایشان در خط مقدم کارهای علمی قرار دارد دوم دانشگاهیان و کسانیکه سعی و تلاششان سیستم را حفظ می کند و باعث پویایی و رشد آن است. در هر دانشگاهی دو قسمت است یکی تاریخچه که در آن نام گروه دوم می آید و خدماتشان و یکی هم Hall of Fame که گروه اول به آنجا می روند. شهرت گروه اول از ارزش گروه دوم نمی کاهد و قدردانی از گروه دوم به معنی کم ارزش بودن تحقیقات نیست.

دکتر حسابی ستونی شد در نهادهای دانشگاهی ما، بخاطر این قدردانش باشیم نه بخاطر اینکه دوست داشتیم یکی بدو برود کنار انیشتین عکس بندازد!

3 دیدگاه برای «قدردانی از آدمها»

مال خودتان را بیفزایید

  1. Those people who want the phd without the work in labs and libraries, they prefer the Hesaabi who takes picture with Einstein not the one who rolls up his sleeves and builds fundations in Iran. The thing that makes me worried is how superficial are our decision makers are getting that crooks like Hessabi’s son can put out so much non-sence and actually get rewarded for that.

    This is the syndrome of the ones who want to cheat the glory. Mahmood Hessabi, as you mentioned, wasn’t one of them.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: