این روزها دوستی را پس از سالها دیده ام. که باعث شده است دوباره شبها درباره تاریخ و اقتصاد بحث کنیم و چه حس خوبیست زنده بودن! از ایده ها حرف زدن و از چیزهایی که می توانی به دنیا اضافه کنی. حتی اگر یک مقاله باشد که پنج نفر آنرا بخوانند.
با حامد از تفاوتهای اروپا و آمریکا بحث کردیم. او از تنوع اینجا گفت و من از آزادی رفت و آمدی که دارد. بحث خوبی بود. زنده بودن چیز خوبی است… خواندن نوشتن بودن.
دستت درد نکنه.خیلی زیبا نوشتی. این حسو خیلی خوب تجربه کردم و میدونم سیراب شدن از همچین صحبتی چه لذتی داره.
با کمی تاخیر برگشتم اینجا و دیدم کامنتم تو مطلب قبلی ظاهرا یه جور دیگه تفسیر شده (البته نمیدونم چه جوری. بیشتر متحیرم از عکس العمل دوستان!) امیدوارم برای خوندن پاسخم که همون جا گذاشتمش چندان دیر نشده باشه.
البته دو مطلب قبل، اشتباه شد!