در ادامه مصاحبه آقای دکتر فاتح و آقای دکتر مومنی با رادیو زمانه:
«پرداخت یارانهها فقط به حاملهای انرژی مربوط نمیشود. در خیلی موارد دیگر هم دولت یارانه پرداخت میکند. آقای موسوی، در مورد یارانهها، به طور کلی، چه برنامهای دارند؟
بخش مهمی از این توجهی که ایجاد شده، از موضع نادرستی صورت گرفته است.
این که مثلا، بنزین در اروپا گرانتر است، پس ما هم باید (به تعبیری که مطرح شده) بنزین را به قیمت «فوب خلیج فارس» به شهروندانمان بفروشیم، از اساس، با منطق علمی در حوزهی اقتصاد مغایرت دارد. به خاطر این که در تحلیلهای اقتصادی، به هیچوجه با قیمتهای منفرد مستقل ازهم سروکار نداریم. بلکه با قیمتهای نسبی سروکار داریم.
نمیشود که ما انتظار داشته باشیم مهندسان ایرانی یا معلمان ایرانی، یک پانزدهم اروپاییها حقوق بگیرند ولی قیمت نهادههایی که دولت عرضه میکند، با آنها به قیمت اروپا محاسبه بشود.»
1. ایشان درست می گویند که ما در حوزه اقتصاد با قیمتهای منفرد سرکار نداریم بلکه همیشه با مجموعه ای از قیمتها مواجهیم که خانوارها با استفاده از آنها مصرف خود را تنظیم می کنند. ولیکن این اشتباه است که قیمتها را متناسب با دستمزدها بدانیم. قیمتهای واقعی حاصل تعادل عرضه و تولید در بازار هستند. این قیمتهای تعادلی ناشی از برابری کل تقاضا و کل عرضه هستند. تابع کل تقاضا مجموع توابع تقاضای افراد جامعه است و تابع کل عرضه حاصل جمع توابع عرضه است. اولی حاصل حداکثرسازی مطلوبیت خانوار است با توجه بودجه اش و دومی نشان می دهد که در هر قیمتی بنگاه، با توجه به قیمت عوامل تولید و تکنولوژی، چه میزان تولید می کند. قیمت تعادلی در واقعی قیمتیست که در آن همه کالاهای تولید شده مصرف می شوند بی آنکه مازاد تقاضایی در جامعه باقی بماند.
2. معلمان ومهندسان دولتی یک پانزدهم همقطاران اروپایی خود حقوق می گیرند ولی یک پانزدهم ایشان مصرف نمی کنند! ما بالاترین سرانه مصرف انرژی، آب و بسیاری کالاهای دیگر را دارا هستیم. ضمن اینکه یادآوری این نکته لازم است که دستمزد تابع بهره وری و قدرت تولید است. متاسفانه کسی ادعا نمی کند ما در بهره وری و استفاده بهینه از منابعمان سرآمد ملل جهانیم. هزینه واقعی مصرف در جامعه را نمی توان مصنوعی نگه داشت تا حقوقهای مصنوعی کافی بنظر برسند.
3. جناب دکتر مومنی قبلا هم گفته اند که انزوای چند صد ساله ژاپن را برای پیشرفت اقتصادی می پسندند. البته ژاپن جزیره ای کوچک و فاقد منابع معدنی بود که کسی به آن طمعی نداشت و قرق کردن آن برای دولت مرکزی آسان بود. اما همان نظام سیاسی همانکه چند کشتی آمریکایی دریادار پری در بنادرش لنگر انداختند ، ساقط شد و توان دفاع از ژاپن را نداشت. حالا ما چطور می توانیم با تعدد بنادرمان و هزاران کیلومتر مرز زمینی خود را از کشورهای همسایه خود جدا بدانیم و فرض را بر جزیره بودن بگذاریم؟ قیمت فوب خلیج فارس حداقل جلوی قاچاق غیرقانونی سوخت را خواهد گرفت. و باعث خواهد شد ما برای پیوستن به استانداردهای جهانی در تولید و مصرف انرژی انگیزه داشته باشیم.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟