یک بازدید و دو موسسه

این یادداشت را کمی با عجله دارم می نویسم تا یادم نرود

امروز مهمان داشتیم.  سه نفر از موسسه مطالعات مدیریت سنگال (آی اس ام) آمده بودند: مدیر برنامه دکترا، سرپرست موسسه و مدیر آموزشی موسسه، در یکی از برنامه های تبادل فرهنگی بین آمریکا و سنگال شرکت کرده اند و در حال بازدید از آتلانتا و دانشگاههای شهر ما هستند. امروز به همراه یک مترجم زبان فرانسه، زبان رسمی سنگال، به دانشگاه ما آمدند و با آنها جلسه ای داشتیم.  سنگال یک کشور آفریقاییست و حتی در مقاطعی  از ایران  و سایر کشورهای نفت خیز اسلامی کمک دریافت کرده و می کند. در 1992 موسسه مطالعات مدیریت به همت بخش خصوصی در این کشور تاسیس شده است. در حال حاضر این موسسه سه هزار دانشجو از سی کشور جهان و یکصد عضو هیات علمی دارد. سه نفری که با آنها جلسه داشتیم آوا، عبدالرحمان و عمار بودند. آوا و عبدالرحمان دکترا داشتند و عمار حقوقدان و مسوول  قراردادهای حقوقی و مدیر آموزشی این موسسه بود.

آی اس ام چهار هدف دارد:  پوشش آموزشی کشور سنگال در رشته های بازرگانی و مدیریت، گسترش ارتباطات علمی با دانشگاههای بین المللی، حمایت از بخش خصوصی داخلی و نشر و گسترش پژوهشهای اقتصادی و مدیریتی.  در حال حاضر این موسسه در هر نه منطقه کشور سنگال فعال است . چند سال پیش یک میزگرد ام بی ای (MBA Round Table) با شرکت دانشگاههای جورج تاون، ام آی تی و مدرسه بازرگانی وارتون آمریکا تشکیل داده است و با دانشگاههای کشور فرانسه قرارداد مبادله دانشجو امضاء کرده است. علاوه بر این دانشجویانی از کشورهای چین، کره جنوبی و ژاپن هم به این دانشگاه می آیند.  فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی اجباریست. دانشجویان باید یک زبان سوم را هم یادبگیرند و گزینه های این زبان سوم عبارتند از: عربی، ژاپنی، چینی، اسپانیایی و روسی یا آلمانی. موسسه دو برنامه ام بی ای بین المللی  و ام بی ای  دارد. علاوه بر این آی اس ام مرکز آموزشی مایکروسافت در سنگال، نماینده گوگل در این کشور و شریک حقوقی سیسکو در سنگال هم می باشد. در مبادلات بین المللی هرساله 20 دانشجو از وارتون دو هفته را بدعوت آی اس ام برای در سنگال می گذرانند. دانشجویان فرانسوی 3 تا 5 ماه و سایر دانشجویان اروپایی و آسیایی تا 2 ماه در این موسسه تحصیل می کنند. موسسه آی اس ام علاوه بر این مطالعات منطقه ای بسیاری را به زبان فرانسه منتشر کرده است.

جلسه خوبی بود. موفقیت یک موسسه آموزشی مدیریتی دیگر فقط به تعداد دانشجویانش نیست، بلکه نتیجه وسعت برنامه و ارتباطات جهانیش، فعالیتهای پژوهشیش و پیوندهایش با بخش خصوصیست. هر سه نفر جوان بودند و به سیاست علاقمند. عبدالرحمن یک ضرب رفت سر اصل مطلب: آیا می خواهید به سنگال دانشجو بفرستید؟ چه گامهایی را باید برای همکاری با شما برداریم؟ و خوب ما هم از برنامه هایمان صحبت کردیم و اینکه به یک بازدید مقدماتی احتیاج هست ولی حتی قبل از آن هم دانشگاه ما حاضر است یک توافق نامه مبادله علمی با آنها امضاء کند. آوا فوق العاده باهوش بود و درباره تاریخ صحبت کردیم. عمار سریع صورت قرارداد مبادله را خواست. ساعت دو باید می رفتند جورجیا تک را ببینند و بعد سه دانشگاه دیگر در این منطقه و بعد فرداشب عازم فیلادلفیا هستند.  وقتی خداحافظی می کردیم راستش من به آینده و رفتن به سنگال فکر نمی کردم بلکه داشتم به گذشته فکر می کردم.

حول و حوش تاسیس موسسه آی اس ام، موسسه دیگری هم در یک کشور در حال توسعه دیگر تاسیس شد.  هدفش: تربیت مدیران و آموزش اقتصاد به مهندسان. بیست سال بعد از تاسیس آی اس ام، موسسه داستان ما سه یا چهار بار اسم عوض کرده است، سه یا چهار بار ساختارش عوض شده است. دو بار جلوی دانشجو گرفتنش را گرفتند، یکبار هیات علمیش را بازنشسته کردند و چندین بار رییسش را عوض کردند. یکبار گفتند نباید فوق لیسانس بدهد، یکبار گفتند نباید دکترا بدهد، یکبار گفتند دانشجویان لیسانس یک مرکز دیگر را هم باید جذب کند. یکبار گفتند زمینش خوب است، بکوبیم و خانه سازمانیش کنیم. یکبار گفتند…تنها کادر ثابتش کارمندانش هستند، که هنوز هم هستند. از دانشجویانش یک عده ماندند و هیات علمی شدند و بعد عطایش را به لقایش بخشیدند و حالا یا در بخش خصوصی مشغول کار هستند یا اکثرا مهاجرت کرده اند. تعدادی درس خواندند و جذب شرکتهای خارجی شدند و تعدادی هم هنوز به کار تحقیق ادامه می دهند. این موسسه نه نماینده گوگل در ایران شد، نه مرکز آموزش مایکروسافت و نه شریک سیسکو.  نه میزگرد ام بی ای توانست تشکیل بدهد و نه هرسال پذیرای دانشجویانی از ملل دیگر است. همین که هنوز هست پارادوکس سیستم اداری آن کشور است. این موسسه اسمهای زیادی داشت ولی من هنوز اسم اولش را دوست دارم: موسسه پژوهش در برنامه ریزی و توسعه. من دانشجویش بودم. امروز یک لحظه فکر کردم در یک دنیای دیگر بچه های موسسه و شاید هم من می توانستیم جای عماد و عبدالرحمان و آوا باشیم و در حال پرسیدن این سوال: خوب می خواهید به تهران دانشجو بفرستید؟ و دلمان شاد شود از برقی که در چشمان مشتاقان می بینیم. دلم را دست سردی بدجوری فشار داد. بیست سال گذشته است تفاوت دو موسسه را باید دید و نوشت و ثبت کرد.

پ.ن. من می دانم هر داستانی کمی غلو دارد و شاید همه این حرفها درباره آی اس ام آن معنایی را که من فکر می کنم نداشته باشد ولی واقعیت این موسسه را تغییر نمی دهد که یک موسسه مادر دانشگاهی در یک کشور در حال توسعه و یک پایگاه توسعه است. متاسفانه واقعیتهای داستان موسسه ما هم تغییری نمی کند.

8 پاسخ به ‘یک بازدید و دو موسسه

Add yours

  1. درسته که مخالفین موسسه از تنگ نظری رنج میبرن، ولی باور
    کنید که موسسین اونجا هم به همون اندازه انحصارطلب و خود رای
    هستن.یعنی این فاکتور فرهنگ روستایی ایرانی در هر دو گروه به یه میزان
    موجوده و این واقعا مایه تاسفه !!

  2. مدیران و موسسان این موسسه یک نهاد تاسیس کردند. و زمانیکه مسوول اداره آنجا بودند باید برای اداره اش اختیارات کافی هم می داشتند. اینکه به بهانه تنگ نظری یک نهاد را نابود کنیم و بعد بیاییم بگوییم موسسینش هم انحصارطلب بودند نه تنها اشتباه است بلکه کوته بینیست. اینکه بیاییم اثاث یک استاد را جلوی در ورودی موسسه بریزیم تا نشان داده باشیم آنجا را «فتح» کرده ایم توحش است. دوست عزیز خیلی باعث تاسف است که فرد روشنبینی مانند شما تفاوت این دو را متوجه نمی شود. من افتخار می کنم که دانشجوی این روستازادگان بودم.

  3. ببینید یکی از ستون های اونجا که درس اقتصاد کلان رو به ما درس
    میداد به خاطر اینکه سر یکی از کلاس ها اشتباهش رو بهش گوشزد
    شدم نمره 17 منو 6 رد کرد.اسم این کار چیه ؟؟؟
    این دقیقا همون کاریه که مخالفین هم از زاویه ای دیگه انجام دادن.
    این همون فرهنگ غارتی-داهاتیه ایرانه.
    تازه این بابا شمال تهران بزرگ شده بود و خانواده بسیار آدم حسابی
    هم داشت.

  4. در نهایت احترام اچ عزیز،فکر می کنم خوانندگان عزیز حق داشته باشند این کامنتها را بخوانند. بخصوص دوستانیکه کامنتهای روشن بینانه شما را دنبال می کنند.

  5. من نمی دونم که عدم رعایت انصاف در نمره و این که مدیران یک موسسه احتمالا مشکلات شخصیتی داشته اند، چه ربطی به ایجاد تغییرات وسیع در کاربری موسسه و اهدافش داره. نمی تونم درک کنم که فرهنگ دهاتی یعنی چی. مگه دهاتی ها چه مشکلی دارن غیر از این که از صبح تا شب باید زحمت بکشن آخرش هم سر سال برای سیر کردن شکم خانواده مشکل دارن؟
    دوست عزیز چرا مواظب حرف زدنتون نیستید. اشاره های کنایه آمیز به یک گروه از مردم به شکلی که در کامنتتون به کار بردید، رفتار بسیار زشت و ناپسندیه که در بسیاری از کشورها ابراز اون عواقب جدی می تونه براتون داشته باشه.

  6. آقای آرش: نگران نباشید. از «آنچه» شما رو نگران کرده
    صحبتی نمیکنیم.لازم نیست در یک کامنت دو بار تهدید
    کنید !
    محمد افضلی بغدادابادی

بیان دیدگاه

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.

بالا ↑