دوستان خوشحالند که رییس جمهور راستگرای فرانسه جای خودش را به اولاند سوسیالیست می دهد. راستش را بخواهید من دلیل این خوشحالی را نمی فهمم. از دید اقتصادی انتخابات یکشنبه در فرانسه و یونان نتایج مثبتی نداشت. در هر دو کشور احزاب طرفدار کاهش هزینه های عمومی و کسری بودجه شکست خوردند. برای اقتصاد جهانی که رشدش آهسته تر می شود، این خبر خوبی نیست. دولتهایی که قول رفاه اجتماعی را با خزانه خالی و درآمدهای متزلزل به رای دهندگان می دهند، به استقراض روی خواهند آورد. مساله اینجاست که بازارها می دانند این دولتها همین الان هم مقروضند.
در یونان شکست دولت ائتلافی می تواند دور جدیدی از چانه زنیهای سیاسی را شروع کند که سردرگمی بیشتر بازارهای بین المللی را در پی داشته باشد. یونان تا الان هم به لطف دولتهای اروپایی توانسته است سرپا باقی بماند. و افراط و تفریط دولت سوسیالیستش داشت یک بحران جهانی را رقم می زد. به لطف کمک و وامهای اتحادیه اروپا بروز این بحران به تعویق اقتاد. دولتهای اتحادیه اروپا به بستانکاران یونان فشار آوردند تا ترتیبات جدیدی را برای وامهایشان بپذیرند. اما این ترتیبات مشروط به مسوولیت پذیری دولت یونان و کاهش کسر بودجه اش بود. کاهش کسر بودجه یعنی دولت ناچار بود خوان گسترده ای را که با پول بقیه پهن کرده بود جمع کند و البته که رای دهندگان دوست نداشتند شام به این زودی تمام شود.
در فرانسه اما وضعیت کمی پیچیده تر است. هنوز معلوم نیست رفتار سوسیالیستها در واقعیت چقدر از سیاستهای سارکوزی فاصله خواهند گرفت، ولی یک نکته واضح است: این فاصله گرفتن تابع منابع موجود است. فرانسه مانند بقیه اتحادیه اروپا چندان توان ریسک کردن ندارد و نمی تواند به یونان اجازه بدهد بحران 2011 و 2009 را در 2012 تکرار کند. شکی نیست که سوسیالیستهای اولاند سوسیالیستهای میتران نیستند و با واقعیتهای اقتصادی متفاوتی سروکار دارند. در روزهای آینده در اینباره بیشتر خواهم نوشت.

بیان دیدگاه