یک نکته برای من بسیار جالب است. انگار روشنفکری ایرانی یعنی مخالف بودن با شعور همگانی با استفاده از منطق پیچیده و دلایل عجیب غریب. در واقع روشنفکری ایرانی، یا حداقل بخشی از این تفکر، بیشتر در پی ابراز وجود از طریق متفاوت بودن است تا در پی تولید فکر یا اندیشه یا انجام وظیفه بعنوان یک پل ارتباطی. در این تفکر بودن مهمتر از رسیدن می شود.