در ادامه اخلال در کار دانشکده مدیریت و اقتصاد

بچه های زیادی در یادداشت قبلی کامنت گذاشته اند که تصمیم به صفر کردن ظرفیت پذیرش دانشجوی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف باعث شده است تا یکسال از زندگیشان تلف بشود. سالیکه صرف درس خواندن کرده بودند تا در این برنامه پذیرفته بشوند. باعث تاسف است که کسانیکه این تصمیمات را می گیرند هرگز به هزینه کارهایشان فکر نمی کنند، شاید چون هزینه را دیگران، جامعه و کشور می پردازد. در هر حال بچه های دنیای اقتصاد در حال تهیه پرونده ای در اینباره هستند تا آراء و نظرات دوستان و منتقدان را جمع کنند تا بلکه کسانیکه می توانند جلوی این فاجعه را بگیرند بخودشان بیایند.خبرهای خوب هم هست، خبررسانی که می شود تا جامعه با خدمات و فعالیتهای این دانشگاه آشنا شود، اينكه اقتصاددان تازه فارغ التحصیلی که بزودی کارش را بعنوان هیات علمی در یک دانشگاه بین المللی شروع می کند. و سیدرضا یوسفی، از بچه های خوب و خوش ذوق هم وبلاگش را راه انداخته است تا درباره آموخته هایش بنویسد. یادداشتهای اقتصادیش را اینجا می توانید بخوانید. البته اخبار بد هم هست. مثلا در این وانفسا عده ای ناشناس بنام فعالین فرهنگی دانشگاه بیانیه می دهند و با استفاده ادبیاتی که هیچکس نمی فهمد خواهان بستن دانشکده می شوند، تا این تصمیمات توجیه داشته باشند. یکی از بچه ها، که برادر شهید است ، یادداشتی خطاب به این دوستان گمنام نوشته است که حیفم آمد با شما در میان نگذارم:

این «فعالان فرهنگی شریف» اسم و رسم ندارند؟ لطف کنند اسامی مبارک رو بنویسند تا معلوم بشه چه تعدادی هستند و کجا تشریف دارند. بنده به عنوان برادر شهید، بسیجی، درس خوانده همان دانشگاه (هم برق و هم اقتصاد) عرض میکنم که ایشان قاطعانه اشتباه میکنند. شریف از لحاظ کادر سازی برای کشور بسیار عالی عمل کرده است. 20 سال قبل رشته های علوم انسانی برای خیلیها اولویت نداشتند. پس از موفقیت شریف، دانشگاه های تهران و امیرکبیر و بقیه جاها شروع کردند به توجه خیلی جدی تر از قبل به رشته های مدیریت و اقتصاد و یک موج جدید شروع شد. بنظر من تفکر شریف یک تفکر در چارچوب نظام و انقلاب است. در همین چارچوب میتواند تفکرات قانونمند زیادی وجود داشته باشد. حضرات بفرمایند آن مدرسه های دیگر را آباد کنند به جای آنکه تیشه به ریشه این یکی بزنند.

مشکلات اقتصادی امروز چیزی نیست که پنهان باشد. حالا بابت تحریم هستند یا بخاطر سومدیریت بحث دیگریست. تنها آقای دکتر نیلی هم منتقد نیستند. بیش از 200 نفر نماینده مردم در مجلس منتقد وضع موجودند. بیش از 50 اقتصاددان دیگر هم معترضند. آیا ریاست مجلس و مراجع تقلید هم غربزده اند که از وضع بد اقتصادی شاکی هستند؟

معیار ما نه شبکه های خارجی، که چهار مرجع اساسی قرآن و حدیث و سنت و عقل است. کجای دین نوشته است اگر ملحد حرفی زد باید حتما خلاف آن را گفت؟ راه حل ساکت کردن یک دانشگاهی و بستن دانشگاه نیست. گیرم دهان ایشان را بستید، صدای فغان خیل بیکاران و ورشکستگان محروم را چه میکنید؟ آن استاد محترم و اساتید آن دانشکده خیر مردم و نظام را میخواهند.

به جای این سیاست بازیها و «کار فرهنگی» بفرمایید «کار اقتصادی» کنید شاید دوای درد باشید تا درد.

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: