معرفی کتاب: زندگینامه آتاتورک

عنوان: Ataturk, The Biography of the Founder of Modern Turkey

نویسنده: آندرو مانگو

ناشر: Overlook Press New York

ISBN: 978-1-58567-334-6

در دنیای پس از جنگ جهانی اول خاورمیانه به تحت الحمایه ها و دو کشور مستقل تقسیم می شد: ایران و ترکیه. در هر دو دو نظامی که تا پس از جنگ اول گمنام مانده بودند به قدرت رسیدند. حکومتهای هر دو در پی تاسیس نظمی نوین و مدرن بود و در این راه به اروپا و غرب را الگوی خود قرار دادند.

یکی رضاخان میرپنج بود و دیگر کمال مصطفی پاشا. هر دو نام خانوادگی  و صدور شناسنامه را در کشورهایشان  اجباری کردند و نامهای جدیدی برگزیدند. رضاخان خود را پهلوی نامید و مصطفی کمال پاشا نام آتاتورک را برگزید. رضاخان رضاشاه شد و موسس سلسله ای جدید شد که پس از خودش سی و هفت سال بیشتر دوام نیاورد. آتاتورک موسس و رئیس جمهور جمهوری ترکیه شد. علیرغم کودتاها و اغتشاشات فراوان آن جمهوری و نظام حکومتی هنوز پابرجاست. 

هر دو رویای کشورهایی مستقل را در سر داشتند که سرشکستگی دخالت بیگانگان را تحمل نکنند. یکی بعنوان رئیس جمهور درگذشت و با احترامات شایسته مقامش به خاک سپرده شد. در حالیکه خودش و جانشینانش کشورش را از آتش جنگ جهانی دوم دور نگه داشتند. اما آن دیگری اشغال دوباره کشورش  را دید و با خواری به تبعید در جزیره ای دور افتاده رفت. چرا یکی موفق شد و دیگری شکست خورد؟

جالب است که گرچه بسیاری از مورخین ایرانی و وقایعنگاران دوران پهلوی اول به تاثیر آتاتورک بر رضاخان اشاره می کنند، اما هنوز کتاب خوبی درباره زندگی آتاتورک به فارسی منتشر نشده است. آندرو مانگو خلاء چنین کتابی را به زبان انگلیسی جبران کرده است. کتاب او بر اساس اسناد ترکی و متفقین درباره آتاتورک نوشته شده است و از تولد تا مرگ او را در بر می گیرد. کتاب شامل فصلهای کاملی درباره تاسیس جمهوری ترکیه و جنگهای استقلال آن است . در این فصلها خواننده اطلاعات مفیدی درباره آتاتورک و چگونگی شکل گیری طرز تفکر او و ایده هایش درباره جمهوری کسب می کند. اگر خواننده بدنبال  پیدا کردن تفاوتهای کمال مصطفی و رضاخان است، این تفاوتها از همان ابتداء آشکارند.

کمال مصطفی پاشا علاوه بر تحصیل در مدرسه نظام به اروپا سفر کرده بود و به زبان آلمانی مسلط بود. گرچه نمی توان او را عضو فعالی در حلقه های روشنفکران ملی گرای ترک قبل از جنگ جهانی اول دانست، ولی او در جریان تحولات و بحثهای فکری جامعه قرار داشت. نامه های بجای مانده از او شاهد ذهن تحلیلگر و در عین حال جاه طلب اوست. از سوی دیگر مطالعات کمال مصطفی وسیع و گسترده بود و شامل آثار کلاسیک عصر روشنگری اروپا می شد. او درباره قانون برداشتی واقع بینانه داشت و کتابهای مونتسکیو را بدقت مطالعه کرده بود. شیوه فرماندهی او محکم ولی بدون جاروجنجال  و فحاشیهای رضاخانی بود.  و در پایان کمال مصطفی می دانست اگر قانونی وضع می شود شخص او حداقل در ظاهر باید مطیع آن بنظر برسد.

درست است که آتاتورک یک مستبد مردسالار سنتی بود و بهیچوجه شیوه حکومتش شباهتی به یک دمکراسی تکثرگرا نداشت. اما ساز و کارهای حکومتی همواره از مجاری قانونی طی می شدند. او برخلاف رضاخان دلیلی نمی دید که پنهانی به کسب ثروت بپردازد و یا بکوشد شخصا در هر کاری مداخله کند. این شیوه رفتار باعث تثبیت قواعد حکومتی در جامعه ترکیه  و ایجاد یک نوع فضای شفاف شد که در نهایت اطمینان مردم و پذیرش برخی از اصلاحات او را در بر داشت.  درست است که هم رضاخان و هم کمال مصطفی هر دو مستبد بودند، اما یکی می دانست که در دنیای پس از مرگش تنها پذیرش عمومی می تواند دستاوردهایش را دائمی کند. اما دیگری به ایران پس از خودش فکر نکرده بود. یکی هنوز مورد احترام است و از دیگری حتی سنگ قبری به جای نمانده. 

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: