سخن هفته

مارتین لوتر کینگ، رهبر الهام بخش مبارزه سیاهان آمریکایی برای حقوق برابر، از جمله کسانی بود که در مراسم استقلال غنا در 1957 شرکت کرد. در شام رسمی جشن استقلال او با ریچارد نیکسون که آن موقع معاون اول رییس جمهور بود، ملاقات کرد و به او گفت: «من امیدوارم شما روزی برای دیدن ما به آلاباما (ایالت جنوبی آمریکا و معروف به نژادپرستی) بیایید، جایی که ما چیزی جز این آزادی و برابریی، که شما برای جشن گرفتنش آمده اید، نمی خواهیم.» وقتی که مارتین لوتر کینگ به آلاباما برگشت، در موعظه هفتگیش  گزارش جالبی از این سفر به سیاهان آمریکا داد. متن این سخنرانی را که به «تولد یک ملت» معروف شد، می توانید اینجا بخوانید. سخن هفته این هفته فرازی از این سخنرانیست:

«در روح هر زن و مردی تمنایی ابدی هست که برای آزادی فریاد می کشد. این تمنا شاید در ابتدا خاموش باشد، اما در نهایت شعله ور می گردد.»

سخن هفته

باید به پیش رفت، باید به پیش رفت و هرگز درنگ نکرد،‌پیشرفت یعنی کمال. به پیش رو و درنگ مکن و نترس از خارهای راه، آنها خون فاسد را می ریزند…. خلیل جبران

سخن هفته

هانس فرانک فرماندار آلمانی لهستان تحت اشغال در جنگ جهانی دوم یکی از جنایتکاران جنگی بود که در نورمبرگ به دار آویخته شد. حکومت او بطور سیستماتیک روشنفکران، اساتید دانشگاه و روحانیان و هنرمندان لهستانی را تعقیب، بازداشت و به اردوگاههای مرگ می فرستاد تا حیات فرهنگی لهستان را نابود کند و هویت ملی این کشور را محو کند.  حکومت مسوول مرگ میلیونها لهستانی و سرکوب دو شورش ورشو بود. فرانک از همراهان اولیه حزب نازی بود و پیش از به قدرت رسیدن آن وکیل هیتلر و حزب نازی در دادگاههای مختلف بود. از آنجاییکه پیراهن قهوه ای های هیتلر یا اس آ عادت به دعواهای خیابانی و ضرب و شتم مخالفان داشتند، بیشتر این دادگاهها جنایی بودند. یکبار وکیل همقطاری به او گفت: «بخاطر خدا اینها را ول کن! جنبشهای سیاسی که در دادگاههای جنایی شروع می شوند به دادگاههای جنایی هم ختم می شوند.»  کمتر پیشگویی حرفه ای با این دقت محقق شده است.

سخن هفته

Something there is that doesn’t love a wall,
That sends the frozen-ground-swell under it,
And spills the upper boulders in the sun,
And makes gaps even two can pass abreast. …. Robert Frost

بیست سال پیش دیوار برلین فروریخت. واژه هایی که در اخبار هر روز تکرار می شدند:‌ بلوک شرق پیمان ورشو  کشورهای سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی تمام شدند. حالا هر کدام مثل نامی هستند که روی سنگ قبرها نوشته می شوند سالی برای آغاز و سالی برای پایان.  شاید عاقبت همه دیوارها فرو ریختن باشد. چیزی درون ما دیوارها را دوست ندارد.

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: