مستعمره از استعمارگر پیشی گرفت. اقتصاد هند حالا ششمین اقتصاد دنیاست. یک یادداشت مختصر و مفید درباره این رویداد نوشتم که در روزنامه جهان صنعت منتشر شده است:
هند اقتصاد ششم جهان شد؛ مستعمره سابق بریتانیا برای اولین بار در ۱۰۰ سال گذشته اقتصادی بزرگتر از اقتصاد کشور استعمارگرش دارد. تولید ناخالص داخلی هند از تولید ناخالص داخلی بریتانیا بیشتر شده و اکنون اقتصاد هند ششمین اقتصاد جهان است. سالی که گذشت سال خوبی برای اقتصاد هند بوده است.
در رشد اقتصادی این کشور از چین پیشی گرفته است و پیشبینی میشود نرخ رشد اقتصادی آن در سال ۲۰۱۷ میلادی به 6/7 درصد برسد. با این حال با وجود این افزایش در تولید ناخالص داخلی و نرخ رشد اقتصادی کیفیت زندگی در هند تغییر چندانی نخواهد کرد. پایه جمعیتی این کشور یک میلیارد و 252 میلیون نفر انسان را شامل میشود که هر افزایشی در تولید ناخالص داخلی را به تغییر سرانه ناچیزی بدل میکنند. فقر و نابرابری در هند بدون رشد اقتصادی از بین نخواهد رفت ولی برای مقابله با نابرابری در چنین جمعیت عظیمی به رشدی فوقالعاده در اقتصاد و کاهش فساد در توزیع منابع نیاز است.
این نکته باردیگر تناقض حاکم بر شاخصهای اقتصادی و توانایی آنها را در اندازهگیری رفاه و کیفیت سرانه زندگی یادآور میشود. این درست است که بریتانیا تولید ناخالص داخلی کمتری از هند دارد ولی سرانه درآمد و سطح کیفیت زندگی در این کشور به مراتب بالاتر از هند است. از سوی دیگر تولید ناخالص داخلی مانند همیشه شاخصی است برای اندازهگیری ارزش فعالیتهای اقتصادی. در این شاخص ارزش بر اساس قیمتهای ثابت شده محاسبه میشود و فعالیتهای ثانویه اقتصاد، بازارهای کالاهای دست دوم و چندم و چندین مبادله پولی دیگر به حساب نمیآیند. در نتیجه از یک سو حجم فعالیتهای گزارش شده میتواند کمتر از حجم مبادلات اقتصادی انجام شده در جامعه باشد و از سوی دیگر ارزش نسبی و اهمیت آنها ثابت فرض میشود حال آنکه میتوانند تغییر کرده باشند.
موفقیت هند در پیشی گرفتن از کشور استعمارگرش تا حد زیاد مدیون سیاستهای اصلاحی و مقرراتزدایی دولت نارندرا مودی است. این دولت با وجود دشواریهای فراوان بهای حاملهای انرژی را اصلاح کرد. او دو سال گذشته بهای گازوییل در کشور را واقعی کرد و قیمت پایه بازار را هم برای بازار مصرف و هم برای خروجی پالایشگاهها مبنای قیمتگذاری قرار داد. در حال حاضر این دولت در حال اصلاح بهای گاز طبیعی و نفت سفید با وجود دشواریهای فراوان است. تجربه این دولت در اصلاح یک نظام اداری گسترده، پیچیده و فسادپذیر نشان میدهد که اجرای اصلاحات اقتصادی با تدوین آنها متفاوت است. در کشوری که تنها دو درصد جمعیت مالیات بر درآمد خود را میپردازند مقاومت در برابر این اصلاحات سرسختانه است ولی این دولت موفق شده این اصلاحات را به جلو ببرد. هند هیچگاه کمبودی در ایدهها و پژوهشهای اقتصادی نداشته است. دولت مودی اراده لازم برای انجام اصلاحات را به نظریات و برنامههای موجود اضافه کرده و پذیرفته است که اصلاحات اقتصادی فرآیندی پیچیده است که نیازمند ظرافت مدیریتی و اراده قوی است.
پس از چند سال پافشاری بر اصلاحات اقتصادی و ممارست در اجرای آنهاست که امروز اقتصاد هند به رتبه ششم جهان رسیده است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟