نوشتن از روزمره ها گاهی لازم است. نه اینکه بخواهم بگویم خیلی دنیای خارق العاده ایست بلکه فقط شرح برخی چیزها شاید در تفاوتها مفهوم و دلیلی باشد و در نهایت راه حلی.
در ایران هنوز تا اول مهر ماه و بوی کیف نو و دختربچه های مقنعه سفید به سر چهار هفته مانده است٬ ولی ما داریم آماده می شویم. اینجا شروع سال تحصیلی برای خودش مراسم خاصی دارد که دانشگاه به دانشگاه هم فرق دارد. روز دوشنبه معارفه اعضای جدید هیات علمی بود و یک دوره آشنایی و آموزش یک روزه قوانین دانشگاه٬ تاریخچه اش و حساسیتها برگزار شد. روز دوم یک گردهمایی یک روزه برای همه دانشگاه در دستور کار بود. اعضای جدید هیات علمی معرفی شدند. معاون دانشگاهی٬ مدیران بخشها و رییس دانشگاه صحبت کردند. خلاصه ای از دستاوردهای سال گذشته گفتند٬ اهداف سال جدید را بیان کردند و تغییرات در مقررات را برای همه توضیح دادند. سرفصل اصلی برنامه های دانشگاه در سال جدید گفته شد. بعد دو ساعتی به آموزش سیستمهای جدید گذشت تا همه فرصتی داشته باشند با تغییرات نرم افزارهای آموزشی آشنا بشوند. روز سوم هم البته تکرار روز دوم است ولی در سطح کالجها یا مدرسه های دانشگاه. مثلا فردا جلسه هیات علمی و کارمندان مدرسه بازرگانی هست. درباره دو روز اول این نکته ها جالب توجه هستند.
اول. ماده نه: نمی دانم ترجمه Title وقتی به مجموعه قوانین اطلاق می شود به فارسی چه می شود. فصل و تبصره یا ماده بهترین ترجمه هستند .از ماده استفاده می کنم. این مجموعه قوانین و مقرراتیست درباره آزار و اذیت جنسی و حفظ حرمت دانشجویان. خیلی هم در همه دانشگاهها جدی گرفته می شود. در سالهای اخیر اکثر دانشگاهها مجموعه ای جدیدی از مقررات برای گزارش آزار و اذیت جنسی و جرايم پلید تدوین کرده اند. هم روز اول درباره این قوانین صحبت شد. مسوول ماده نه٬ مدیر امور دانشجویی و مدیر خوابگاهها روز اول درباره فرآیند اجرایی شدن این قوانین صحبت کردند. در روز دوم درباره راهکارها و تغییرات برای همه هیات علمی صحبت شد.
دوم. سلامت روانی یا بهداشت روانی. یکی از موضوعاتی که در جلسه همگانی مطرح شد٬ خودکشی و افسردگی در میان دانشجویان بود. اول از همه اساتید دعوت شد تا دوره آموزشی https://www.qprinstitute.com/ را بگذرانند که درباره چگونگی صحبت و برخورد با دانشجویانی است که در فضای فکری خودکشی قرار گرفته اند. QPR مخفف Question, Persuade and Refer هست که به فارسی می شود: بپرسید٬ متقاعد کنید و ارجاع بدهید (به مشاور یا فرد دیگری) به این ترتیب اساتید حلقه اصلی در شناسایی موارد افسردگی و رفتار نامتعارف در کلاس درس می شوند. این اهمیت قائل شدن برای سلامت روانی دانشجویان بخش مهمی از برنامه روزهای اول و دوم بود. به همه اعضای هیات علمی یک پوشه قرمز رنگ (رنگ محرمانه بودن) داده شد تا این موارد را ثبت کنند. جالب است که ما مورد خودکشی نداشته ایم ولی دانشگاه می خواهد همه آماده بشوند چون در بعضی دانشگاههای دیگر چنین مواردی مشاهده شده است.
سوم. برنامه ریزی و آینده نگری. بر خلاف نظام متمرکز آموزش عالی در ایران نظام آموزشی در ایالات متحده کاملا تمرکز زدایی شده است. دانشگاههای ایالتی قرار است تابع یک هیات امنای مرکزی باشند ولی حتی در آموزش عالی ایالتی هر دانشگاهی وظیفه دارد برنامه ریزی راهبردی خودش را انجام بدهد. برنامه های آموزشی در سطح دانشگاه تعریف می شوند و برای تصویب به هیات امنای سیستم دانشگاه ایالتی یا هیات امنای دانشگاه خصوصی فرستاده می شوند. در نتیجه تعداد دانشجویان٬ تغییر درآمد٬ افزایش یا کاهش هزینه ها در سطح دانشگاه کاملا محسوس است و هر بحران اقتصادی دانشگاههای متکی به درآمد شهریه را تحت تاثیر قرار می دهد. در مجموعه ۴ دانشگاهی که در آنها یا دانشجوی دکترا بوده ام یا تدریس کرده ام٬ بودجه هیچ دانشگاهی صد در صد از دولت نمی آید. در نتیجه هر دانشگاهی باید شرایط آینده را هم در نظر بگیرد. آثار منفی رکود اقتصادی بر دانشگاهها آمریکا هنوز قابل مشاهده است. امروز رییس دانشگاه درباره آینده و چالشهایش با ما صحبت کرد و سر فصلهای برنامه دانشگاه در سال تحصیلی در پیشرو را هم تشریح کرد. دانشگاههای زیادی با کسری بودجه و کاهش درآمد مواجه هستند. دانشگاه برکلی٬ یکی از برجسته ترین دانشگاههای آمریکا٬ ۱۵۰ میلیون دلار کسری بودجه دارد. بسیاری از دانشگاه در حال کاهش بودجه شان هستند تا بتوانند با درآمدهای کاهش یافته امور خود را بگذرانند. رییس دانشگاه یادآور شد که این بار اول نیست که با رکود مواجه می شویم و باید با خوش بینی و نوآوری روزهای در پیشرو را تجربه کنیم.
کلا جالب بود. احساس این را دارم که سوار یک کشتی هستم و ناخدایش تازه گفته است منتظر چه نوع ابرهایی در افق است و درباره باد چه فکری می کند. تعدد لایه های اداری قدرت تصمیم گیری را از مرکز می گیرد و حتی اگر مرکز تصمیمی بگیرد تا به دانشگاه برسد اثرش از بین رفته است. اینجا ما می دانیم باید چکار کنیم تا باقی بمانیم. و البته می دانیم اینکه سیاست و تصمیم نتیجه بدهد وابسته به عوامل مختلف است. عنوان بخشی از ارائه رییس دانشگاه این بود «ما همه سرنوشتمان را در دست نداریم». ولی می توانیم آینده را پیش بینی کنیم و برایش آماده باشیم. تصمیم درباره برنامه های آموزشی مدرسه بازرگانی با سه درجه دوری یا گذر از سه لایه تصمیم گیری به من ابلاغ شده است (رییس دانشگاه٬ معاونت دانشگاهی٬ رییس مدرسه بازرگانی) چه تعداد دانشجو می خواهیم داشته باشیم و چه برنامه های جدیدی را باید ارائه کنیم.
این روزها در اکثر برنامه ها نقش مهارت آموزی پر رنگ تر شده است. مدرسه ما در حال مذاکره با مراکز مختلف است تا دانشجویان قبل از فارغ التحصیلی کارآموزیهای مفیدی را بگذرانند که بعدا از آنها برای پیدا کردن کار مناسب بهره ببرند. باید برنامه های جدیدی که در آن از Big Data استفاده می شود طراحی کنم. زندگی ادامه دارد و سال جدید تحصیلی در راه است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟