هفته پیش وقتی میشل کارتر آمریکایی اول زن سیاهپوست آمریکایی برنده مدال طلای شنا شد این یادداشت را نوشتم. امروز (شنبه) در کنار خبر خوب پیروزی راهگشای کیمیا علیزاده و اولین مدال المپیک برای زنان ایرانی در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد. از میثم هاشم خانی و سردبیر خوب این روزنامه متشکرم. کیمیا کار بزرگی کرده است ولی همانطور که خواهید خواند این اول راه است.
تبعیض بر هر مبنایی در جامعه آثار بلندمدتی دارد که گاهی تا دههها ادامه خواهد داشت. دستور اخیر رئیسجمهور برای تعویق آزمون استخدامی تا کسب اطمینان از حقوق زنان گام مثبتی است در جهت رفع تبعیضهای معمول علیه زنان. با این حال این گام تنها وقتی با معناست که بخشی از مسیر رفع تبعیضها باشد و نه یک دستور موقت. اگر تاریخ رفع تبعیضها در سایر جوامع به ما درسی بدهد آن این است که رفع آثار تبعیض با یک بخشنامه و اصلاح آزمون استخدامی ممکن نیست؛ ابعاد تبعیض بیشمارند.
امسال میشل کارتر، اولین زن آمریکایی سیاهپوستی شد که مدال طلای المپیک را در یکی از رشتههای شنا بهدست آورد. بسیاری این موفقیت را جشن گرفتند و آنرا یکی دیگر از پیروزیهای آفریقاییتباران در رسیدن به برابری در جامعه آمریکا دانستند. چرا؟ سال ۲۰۱۶ است و بیش از ۵۰ سال از پیروزی جنبش حقوق مدنی و تصویب قوانین ضد تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا میگذرد. به نظر میرسد قبل از او هم این گروه که ورزشکاران بسیاری در رشتههای مختلف دارد، میتوانسته است در شنا هم ورزشکاری پرورش دهد که برنده مدال طلا بشود. چرا همه از این موفقیت بهعنوان پیروزی بر تبعیض یاد میکنند؟
طی دوران قوانین جیم کرو در ایالات متحده که جدایی نژادی را قانونی کرده بودند استخرهای عمومی و ورزشی یکی از معدود جاهایی بود که هم در شمال و هم در جنوب ورود سیاهان به آنها ممنوع بود. یکی از مشهورترین تصاویر خبری از مبارزه سیاهان برای برابری، تصویر یک مدیر هتل در ایالت فلوریداست که برای بیرون کردن جوانان سیاهپوست و سفیدپوست از استخر هتلش در حال ریختن اسید به داخل آن است. فردای روز رفع تبعیض نژادی و تصویب قوانین فرصتهای برابر در استخدام و رفع موانع رای دادن سیاهان در انتخابات مختلف هنوز سفیدپوستان استخرهای شنای خود را سفید میخواستند.
۵۲سال زمان لازم بود. تغییر باورهای نادرست و کلیشههای حاکم بر بازار کار و الگوی استخدام در کشور به زمان و پشتکار احتیاج دارد. یک بخشنامه امسال، یک سخنرانی در بهار آینده یا تصویب قوانین جدید هیچوقت به تنهایی کافی نبوده و نخواهد بود. اگر سازمان برنامه و بودجه بهراستی بخواهد این دستور اخیر را جاری کند باید گروه کاری متشکل از کارشناسان برجسته تشکیل دهد تا اولین گامهای لازم برای رفع تبعیض علیه زنان در محیط کار را طراحی کنند. همزمان باید تشکلهای زنان کارآفرین و بازرگان مورد تشویق قرار بگیرند. رفع تبعیض در بهرهبرداری از تسهیلات بانکی برای زنان کارآفرین برای اعتلای نقش زنان در اقتصاد کشور و هموار کردن راه حضور شایسته ایشان در اقتصاد همان اندازه مهم است که بازنگری در آزمون استخدامی کشور برای هموار کردن راه حضور آنها در سازمانهای دولتی.
پذیرفتن اینکه زنان نیمی از توان و نیرو و استعدادهای انسانی ایران هستند و باید در اقتصاد سهمی متناسب با استعدادهای خدادادی و تواناییهایشان داشته باشند، پذیرفتن یک واقعیت است. پذیرفتن اینکه رفع تبعیض علیه زنان و تضمین حقوق یک فرآیند چند ساله است که به پشتکار و اراده مقاوم احتیاج دارد، آغاز اجرایی شدن فرآیند رفع تبعیض است. کاری که بهنظر میرسد در هیچ جامعهای آسان نیست؛ ولی اجتناب از آنهم برای آنها که میخواهند در مسیر توسعه پایدار گام بردارند، ممکن نیست.
سلام امروز صبح در تلگرام یکی از بچه ها خبر پیروزی میلاد بیگی از تیم آذربایجان مقابل مهدی خدابخشی با سرمربیگری رضا مهمان دوست در تیم آذربایجان رو گذاشته بود. دنیای اقتصاد امروز هم خبر رو با عنوان «یک شانس دیگرطلای ایران پرید» چاپ کرده. در اون مطلب (بچه ها) مرارتهایی که بر رضا مهمان دوست در ایران رفته، نوشته شده بود. زیر مطلب اون دوست تو تلگرام نوشتم: بعضی وقتا باید خون گریه کرد، اشک جواب نمی ده و متاسفانه این شرایطی است که اینجا کم اتفاق نمی افته و یاد دو مصرع از حافظ افتادم: ترسم که اشک در غم ما پرده در شودگر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار الان که نوشته تو رو در مورد تبعیض دیدم این موضوع اومد تو ذهنم اومد. تبعیض، کاغذ بازی، قانون گریزی، بدون مرجع حرف زدن و (رو هوا حرف زدن) و بیهوده گویی، ژست دانایی گرفتن، حرف زدن به صرف اینکه حرف زده باشی (نه برای حل مساله ای است و نه راهگشا) و …… هر روز به دفعات مشاهده می شه. چهارشنبه رفتم یه جلسه واقعا تا دو ساعت بعدش آدم از رفتارعجیب و ناسالم افراد تو شوکه می مونه. مدیرانی که نه دانش لازم رو دارند نه دلسوزی کافی. سالها پیش در یه کتابی با موضوع روانشناسی در مورد اینکه با چه کسانی مشورت کنید مطلبی خوندم که گفته بود در انتخاب افراد برای مشورت دو فاکتور رو در نظر بگیرید: آگاهی و حسن نیت. این خیلی جاها لازم است در هر شغل و پستی شاید به جای آگاهی باید گفت دانش وحسن نیت رو بشه گفت مسوولیت پذیری.