منافع سرمایه گذاری مشارکتی در جهانگردی

برای ستون نگاه نخست جهان صنعت نوشتم.

افزایش تقاضا برای ایرانگردی و جهانگردی در هر مقطعی کمبودهای زیرساختاری صنعت توریسم را به رخ می کشند. یکی از بهترین راهها برای توسعه پایدار صنعت جهانگردی در ایران سرمایه گذاری مشارکتی در این صنعت توسط گروههای ذینفع است. این گروهها کسانی نیستند جز سیاستگذاران دولتی که کلید خزانه را در اختیار دارند، کارآفرینان بخش خصوصی که توانایی و کارآیی اجرایی را دارند و اهالی بومی که در نهایت ذینفعان اصلی این پروژه ها هستند و پایداری توسعه صنعت جهانگردی در گرو همراهی و مشارکت ایشان می باشد.

مدل سرمایه گذاری مشارکتی در صنعت جهانگردی محصول تجربه روشهای مختلف در کشورهای مختلف با فرهنگهای متنوع در دهه های گذشته می باشد. در بسیاری از موارد دولتها متوجه شدند که در درجه اول توان پرداخت هزینه هنگفت بازسازی و نگهداری جاذبه های توریستی کشور متبوعشان را ندارند و در موارد دیگر جوامع بومی متوجه شدند که بخش خصوصی همانند دولتهای مرکزی قادر به درک حساسیتهای آنها نیست. حال آنکه چهار مزیت اصلی سرمایه گذاری مشارکتی در پروژه های توسعه جهانگردی آنرا به بهترین شیوه ممکن تبدیل می کند.

اول از همه سرمایه گذاری مشارکتی در این پروژه ها با جمع کردن همه گروهها و نهادهای ذینفع از ایجاد تنش جلوگیری می کند و باعث می شود ضمن در نظر گرفتن نقطه نظرات طرفهای مختلف ایشان را سهیم منافع حاصل بنماید. این امر باعث کاهش هزینه تمام شده پروژه از طریق کاهش هزینه لازم برای رفع اختلافات و تغییرات در حین اجرای پروژه می شود.

 دوم در این پروژه ها تصمیمات از مشروعیتی بیشتری برخوردارند و قدرت قانونی بیشتری دارند. بویژه از آنجایی که جمعیت محل اجرای پروژه در تصمیم گیری سهیم بوده اند بعد از اتمام پروژه هم کاربری اصلی پروژه را پیگیری خواهند کرد. این نکته حائز اهمیت است که این مشارکت مردم است که دوام و پایداری توسعه و تداوم درآمد زایی را تضمین می کند. و مشارکت آنها مبنای مشروعیت پروژه است.

سوم با توجه به حضور همه طرفها در تصمیم گیری و برنامه ریزی اجرای این پروژه ها از کارآیی بیشتری در مقایسه با طرحهای دولتی یا پروژه های خصوصی برخوردار است. این کارآیی نتیجه در نظر گرفتن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اجرای این پروژه ها از منظر دیدگاههای مختلف است. زمانی که پروژه آغاز می شود جا و راهی برای دخالت ارگانهای یا نهادها برای جلوگیری از پیشرفت کار و متوقف کردن آن باقی نمانده است. مشارکت به شراکت تبدیل شده است و تصمیمات گرفته شده نتیجه توافق همگانی و قابل تبدیل به یک قرارداد اجتماعی.

چهارمین و مهمترین مزیت این شیوه در توسعه صنعت جهانگردی افزایش ارزش افزوده است. با استفاده از نظر همه طرفهای درگیر و نهادهای اجتماعی ضمن انباشت تجربه و دانش تصویر روشنی از انتظارات طرفهای درگیر بدست می آید. بحث اجتماعی درباره این پروژه ها ضمن افزایش درک و آشنایی همه طرفها با منافع حاصل از آنها باعث می شود که کلیشه های غلط و نادرست فرهنگی شکل گرفته بر مبنای اطلاعات نادرست و انتظارات بدون توجیه به چالش کشیده شوند. بعنوان نمونه نگاهی به تجربه تورهای طبیعت گردی در ایران نشان می دهد که در مواردی که جوامع محلی به مشارکت دعوت شده اند تجربه مسافران به مراتب بهتر و درک اهالی به مراتب بیشتر بوده است. موفقیت پروژه هایی مانند ابیانه یا جنگل ابر دقیقا محصول این مشارکت و نقد کلیشه های نادرست می باشد.

بنظر می رسد همزمان با افزایش تقاضا برای سفر به ایران و افزایش تعداد جهانگردان خارجی در ایران زمان مناسبی رسیده است تا منابع مورد نیاز طرحهای توسعه جهانگردی با استفاده از این شیوه تامین گردند. راه درازی در پیش است و نمی توان آنرا با گامهای لرزان پیمود. مشارکت همه نهادهای اجتماعی و مردم شهرها و مناطق مختلف برای موفقیت در این طرح لازم و ضروریست.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: