دوستان لطف کردند و اطلاع دادند که بیشتر خط خطیهای بنده انگار کراوات زده اند و از پشت تریبون خوانده می شوند. البته دوستان درباره تریبون لطف دارند. چون بعضی تریبونها را اصولا بدون کراوات باید رفت. یکبار که کمی با یقه باز نوشتیم به خودمان که خیلی چسبید. ولی این یادداشت آخری را حکما نمی شد یقه باز نوشت. چون شخص ایشان -چون در زمانشان قحطی کراوات آمده بود- همیشه یک بافتنی چیزی می پوشید که خیلی هم یقه باز نباشد. حکما اهل بخیه عنایت می کنند ابن گره باز کراوات را می بخشند. و اگر بسته است ما را از ذکر خیر فراموش نمی کنند.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟