چه کسی مقصر است؟

دوشنبه این هفته برف شدیدی در شمال شرقی آمریکا بارید. ظریفی گفت:‌ به علت برف  شدید یک میلیون نفر در خانه هایشان گیر کرده اند چون پارو برف روبی نخریده بودند. دولت اوباما تصمیم گرفت تا با اختصاص ۱.۷ تریلیون دلار به ایشان کمک کند. دوستی با نقل این لطیفه ادامه داد دولت اوباما تصمیم به نجات کسانی گرفته است که با حرص و آز بیشتر از توان بازپرداخت خود خانه خریده اند و  کسانیکه در محاسبات خود اشتباه کرده اند. و این صحیح نیست.

شکی نیست که در هفته های گذشته رسانه ها به دو دسته تقسیم شده اند:‌ گروهی که خریداران خانه و دریافت کنندگان وام را مقصر می دانند. این گروه از رسانه ها بر این باورند که طمع این گروه باعث شده است تا بانکها وامهایی را اعطا کنند که اکنون ارزشگذاری آنها ممکن نیست. از نظر این گروه از رسانه ها این خریداران مسبب حوادث اخیر هستند.  در نتیجه تنها می توان خشم ایشان را از شنیدن خبر کمک دولت اوباما به خریداران خانه که از بازپرداخت وامهایشان بازمانده اند تصور کرد. بنظر ایشان دولت دارد به کسانی کمک می کند که با دریافت وام بیشتر خواسته اند خانه مجللتری تهیه کنند.  این رسانه ها در حال خلق یک کلیشه فراگیر برای این دسته از خریداران هستند.

اما گروه دیگر رسانه ها بانکها و بنگاههای سرمایه گذاری و اعطای وام مسکن را مقصر می دانند.  ایشان بر این باورند که این بنگاهها با اعمال سیاستهای غلط ریسک سرمایه گذاری در بخش مسکن را کمتر از آنچه که بوده است جلوه داده اند. این گروه از رسانه ها بر این باورند که بانکها از فرصت سرمایه گذاری در بخش مسکن سوءاستفاده کرده اند و بدون احساس مسوولیت به متقاضیان بیشتر از حد مجاز وام پرداخته اند و حتی به متقاضیان فاقد شرایط وام پرداخته اند. این گروه از رسانه ها یادآور می شوند که بانکها و بنگاهها قرار است اطلاعات بمراتب بیشتری از مصرف کنندگان ساده دل داشته باشند ولی سودجویی مدیران این شرکتها و بیباکی ایشان در پذیرش ریسک بیش از اندازه باعث متضرر شدن سهامدارانشان و ایجاد حباب مسکن شده است. این گروه از رسانه های یادآور می شوند که بانکها و بنگاههای مذکور در حالی از کمک دولت به دریافت کنندگان وام مسکن شکایت می کنند که خود متقاضی کمک دولت هستند .

واقعیت اینجاست که هر گروه بخشی از واقعیت را بیان می کنند و نه همه آنرا.  و در بیان آن هم بیشتر به تعمیم و ارائه نظریه هایی می پردازند که درستی آنها هنوز ثابت نشده اند.  درست است که گروهی از متقاضیان مسکن با این باور وام خانه دریافت کردند که پس از مدتی بهای خانه خریداری شده افزایش خواهد یافت  و حتی برخی بیش از توان بازپرداخت خود وام دریافت کرده اند. با این حال نباید این نکته را از نظر دور داشت که بسیاری از شرکتهای سرمایه گذاری و بانکها هم برای مثبت نشان دادن تراز خود این وامها را اعطا کرده اند. بحث درباره کارایی سیاستهای اتخاذ شده برای مبارزه با این بحران است و نه درستی آنها. در بحران کنونی بیش از یک گروه مقصر است.  و کلیشه سازی رسانه ای کمکی به درک دلایل آن و تحلیل سیاستهای دولت نمی کند…. درضمن پاروی برف روبی یک کالای مصرفی است که مستهلک خواهد شد در حالیکه مسکن همیشه یک سرمایه گذاریست.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: