درباره یارانه بنزین و فقر

با دوستی درباره ضرورت حذف یارانه بنزین بحث می کردم. او می گفت حذف یارانه باعث فقیرتر شدن طبقات محروم جامعه می شود، چون دیگر به بنزین ارزان دسترسی ندارند. او می پرسید؛ چه تضمینی هست که هزینه یارانه بنزین پس از حذف آن صرف پروژه های زیربنایی و ایجاد درآمد در جامعه بشود؟ چه تضمینی هست این منابع آزاد شده صرف گسترش حمل و نقل عمومی بشوند؟  او می گفت چون حذف یارانه بنزین باعث افزایش قیمتها می شود و چون باعث می شود تا گروههای کم درآمد دیگر به بنزین آزاد دسترسی نداشته باشند، در واقع باعث افزایش فقر در جامعه می شود و اجرای آن به صلاح نیست.  و اگر اجرای آن واقعا به صلاح بوده است، چرا الان که دولت با کاهش قیمت نفت روبروست خواستار اجرای آن است؟ آیا این طرح در واقع برای تامین منابع مورد نیاز طرحها و سازمانهای دولتی نیست که به اجرا گذاشته می شود؟

مهمترین نکته در این استدلال برداشت از مساله فقر در جامعه است.  فقرا در جامعه فقیر نیستند چون قیمتها بالا هستند یا بالا می روند، فقرا فقیرند چون درآمد کافی ندارند و درآمدشان بقدر کافی افزایش نمی یابد. پرداخت یارانه بنزین تا کنون باعث غنی شدن هیچ فقیری در ایران نشده است.  محققان بسیاری نشان داده اند که بخش بزرگی از یارانه بنزین نصیب افراد پر درآمد جامعه می شود. حتی در طرح سهمیه بندی بنزین طولی نکشید که ناهمگونی تقاضا برای بنزین در سطح جامعه باعث ایجاد بازار سیاه بنزین شد. نه سهمیه بندی و نه پرداخت یارانه باعث رفاه بیشتر اقشار کم درآمد نشده اند. این طرحها با صرف منابع توسعه برای تامین بنزین ارزان قیمت در واقع در کم درآمد نگه داشتن این اقشار نقش داشته اند.

آری شاید حذف یارانه بنزین باعث افزایش قیمتها بشود. این محتمل است که بهای کالاهایی که هزینه تولید آنها تابعی از بهای مواد سوختی و یا بنزین است افزایش یابد. هزینه خدمات حمل و نقل صعود کند و دوباره دوره ای از افزایش قیمتها را تجربه کنیم. این تطبیق قیمتها تورمی نخواهد بود، چرا که هزینه های تولید کالا و خدماتی که بدلیل مصنوعی نگه داشتن بهای بنزین غیرواقعی بوده اند،  واقعی خواهند شد. این تورم ناشی از کاهش ارزش پول در جامعه نیست، بلکه ناشی از واقعی شدن قیمتهاست.

سناریوی دیگر این است که دولت به پرداخت یارانه بنزین ادامه بدهد. با توجه به کاهش بهای نفت کسری بودجه قطعیست. پرداخت یارانه ها این کسری بودجه را افزایش خواهند داد. این کسری بودجه است که تورم زاست نه حذف یارانه بنزین. ادامه پرداخت یارانه بنزین تنها باعث تشدید کسری بودجه و عواقب تورمی آن خواهد شد. 

مصرف کننده ایرانی امروز یا می تواند بر ادامه سیاست پرداخت یارانه بنزین پافشاری کند و در نتیجه منتظر عواقب تورمی شدیدتری باشد، یا می تواند حذف یارانه را بخواهد. قیمتها گرچه افزایش خواهند یافت اما عواقب تورمی کسری بودجه کمتر خواهند بود.

من نمی توانستم و نمی توانم به دوستم تضمینی بدهم که منابعی که به این طریق آزاد می شوند، به درستی مصرف خواهند شد. ولی می دانم این منابع در باک ماشینهای قدیمی پر مصرف و آلوده کننده به هدر نخواهند رفت و ایجاد آنها امکان دستیابی به توسعه پایدار را فراهم می کند.  برای همین خاطر است که بسیاری از اقتصاددانان ایران در دو دهه گذشته خواستار حذف آن بوده اند. چرا اکنون دولت مصمم به اجرای آن است؟ برای اینکه شاید برای اولین بار در تاریخ اقتصاد ایران منافع حاشیه ای پرداخت یارانه از هزینه های واقعی آن کمتر شده اند.

در پایان  تاکید این نکته  ضروریست این طرح تنها در شرایطی موفق خواهد بود که اول تورهای حمایتی کافی با ارائه خدمات حمل و نقل عمومی در جامعه ایجاد شود و دوم کار کارشناسی دقیق، علمی و موشکافانه بدور از جنجالهای سیاسی درباره آنها انجام شود. اجرای این طرح به ظرافت و آینده نگری احتیاج دارد. تنها ساده اندیشی درباره آن است که  فقرآفرین خواهد بود. و نه اجرای آن.

پ.ن. این یادداشت در صفحه ماهانه تحلیلی دنیای اقتصاد منتشر شده است.

5 دیدگاه برای «درباره یارانه بنزین و فقر»

مال خودتان را بیفزایید

  1. kheilimamnoon, khaheshmikonam age darstresi dari ,hamin maghalera b ahmin nlahne saade va roshan baraye iran befrestin ,fekr konam soal kheili az mardom bashe …be nazaram saade nevisi dar tozihze masaele eghtesadi kheili mohemmme chon mardom ro jazb mikone va baese balaraftane fahme mardome aaddi az eghtesad mishe , mamnoon

  2. چرا نوسانات دایمی قیمت بنزین در امریکای شمالی تاثیر دایمی بر قیمتها ندارد؟ آیا میتوان با این مشاهده گفت که بنزین کالای بدون کشش است؟

  3. به چند دلیل:
    اول بازار در اینجا کاملا رقابتیست و تولیدکنندگان رغبتی به افزایش قیمت ندارند. در نتیجه افزایش قیمت بنزین تنها قیمت خدمات کاملا مرتبط با آن را افزایش می یابد‌:‌ مانند بلیط هواپیما.
    دوم خانوارها بلافاصله سبد مصرف خود را تطبیق می دهند. به همین دلیل است که در زمان قیمت بالای بنزین تقاضا برای ماشینهای کم مصرف افزایش می یابد. یا تقاضا برای مسافرتهای جاده ای کاهش می یابد.
    سوم افزایش قیمت بنزین باعث کاهش مصرف آن می شود و گرچه تقاضا برای آن کم کشش است اما مقدار بنزین مورد تقاضای مردم در نتیجه افزایش قیمت کاهش می یابد.
    این امر بارها مشاهده شده است که در زمان افزایش بهای بنزین مصرف کننده آمریکایی مقدار کمتری از آنرا تهیه می کند. این فرض که خانوارهای به مقدار معینی از بنزین احتیاج مطلق دارند و تحت هر شرایطی آنرا مصرف می کنند فرض نادرستی است.

  4. متاسفانه این دیدگاه در بین مردم وجود ندارد و نیاز به اطلاع رسانی به شدت احساس می شود. البته بنظر من دیدگاه مردم در این زمینه ناشی از صحبتهائی است که در 40 سال گدشته در این زمینه مطرح شده است. پدر بزرگ من تعریف میکرد که زمانی که ظاهار قرار بوده بنزین از یک قران گرانتر شود چه آشوبهائی که با حمایت گروههای سیاسی در آنزمان انجام شده تا جلوی اینکار گرفته شود. در آنزمان افرادی که مردم را هدایت میکردند با دادن اطلاعات نادرست توانستند جلوی آنکار را بگیرند. خوب این دادن اطلاعات اشتباه ادامه پیدا کرده و باید تصحیح شود.

    موفق باشید

  5. دقیقا این فرض که بنزین ارزان قیمت حق ماست باعث اتلاف منابع و افزایش آلودگی هوا شده است. مردم هستند که تصمیم می گیرند چقدر بنزین مصرف کنند. پایین نگاه داشتن قیمت بنزین و پرداخت یارانه باعث شده است تا این فرض یک باور فراگیر و یک حق باشد.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: