این یادداشتیست که در شماره آذرماه ماهنامه توسعه و صنعت درباره سیاستهای اقتصادی باراک اوباما نوشته ام:
سیاستها و اندیشه های اقتصادی باراک اوباما
پیش زمینه
هفته گذشته پس از یکی از طولانی ترین مبارزات انتخاباتی تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده باراک حسین اوباما سناتور ایالت ایلینوی آمریکا به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور این کشور برگزیده شد. گرچه انتخاب اولین آفریقایی تبار به ریاست جمهوری آمریکا یک واقعه تاریخی به شمار می آید اما برای تصدی یکی از مشکلترین مشاغل دنیا او پیشینه ای چندانی ندارد. سناتور ایالت ایلینوی پیش از رفتن به واشنگتن و عضویت در مجلس سنا یک استاد حقوق قانون اساسی دانشگاه شیکاگو، عضو مجلس ایالتی ایلینوی، وکیل و یک فعال اجتماعی بوده است.
او رئیس جمهور کشوری خواهد بود که در دو کشور درگیر عملیات نظامیست، اقتصاد آن بتازگی از بحرانهای شدید مالی گذشته است و بسیاری بر این باورند که در سال آینده دچار رکود اقتصادی خواهد بود، سیستم تامین اجتماعی آن در حال ورشکستگیست و دولتش با کسری بودجه هنگفتی دست به گریبان است، تراز تجاری آن با چین منفیست و همچنان مشاغل بخش تولیدش در حال تغییر مکان به کشورهای آسیایی هستند و صنایع خودروسازیش در حال ورشکستگی. او در حالی مصدر امور یکی از کشورهای صنعتی را در دست می گیرد که گرمایش زمین وارد مرحله جدیدی شده است و چالشهای محیط زیستی ناشی از آن بر همگان آشکار گشته است.
باراک اوباما همچنین با افزایش انتظارات جهانی مواجه است. آفریقای در حال توسعه با چشم امید به رئیس جمهوری می نگرد که پدرش دیوانسالاری کنیایی بوده است و از او انتظار افزایش کمکهای مالی آمریکا به روند توسعه در این قاره را دارد. مسائل دو چندان و منابع محدودترشده او را به چالش می طلبند و ناظران می پرسند او با چه اندیشه هایی به سراغ این مشکلات خواهد رفت؟
اندیشه ها و سیاستها
گرچه در آخرین هفته های مبارزات انتخاباتی اوباما به سوسیالیست بودن متهم شد، اما او قطعا یک چپگرای اقتصادی نیست. طرحهای اقتصادی او با اعتقاد به نقش دولت به عنوان تنظیم کننده بازار و باور به یک بازار آزاد بین المللی تنظیم شده اند. این به این معنا نیست که او بازار آزاد را متعارف آزادی مطلق شرکتها و یا مضرر برای حل مسائل محیط زیستی می داند. سبد سیاستهای پیشنهادی او سبد متعادلیست از نقش دولت، بازار آزاد و اهداف گوناگون اقتصادی و محیط زیستی. در نتیجه سیاستهای پیشنهادی او موضوعات گسترده و متنوعی را در بر می گیرند.
او به مصرف کنندگان آمریکایی اطمینان داده است که با گرفتن مالیات از سودهای هنگفت شرکتهای نفتی از افزایش شدید قیمت نفت به ایشان یک هزار دلار برای پرداخت هزینه های افزایش یافته تحت عنوان کمک بخاطر وضعیت اضطراری انرژی کمک خواهد کرد. او همچنین تائید کرده است که تنها مالیات کسانیکه بیش از دویست و پنجاه هزار دلار در سال درآمد دارند افزایش خواهد یافت. او پیشنهاد اصلاح سیستم بیمه خدمات درمانی را به نفع مصرف کنندگان داده است و همچنین بیست و پنج میلیارد برای کمک به دولتهای ایالاتی و جلوگیری از کاهش بودجه آموزش، بهداشت و افزایش مالیات مسکن اختصاص خواهد داد. او همچنین می خواهد مقرراتی را برای جلوگیری از تکرار بحران مسکن تنظیم و اعمال کند.
در تجارت بین الملل تاکید او بر تجارت آزاد و عادلانه است. او بر این باور است که برخی دولتهای عضو سازمان تجارت جهانی از طریق پرداخت یارانه و تعرفه های پنهانی از تولیدکنندگان خود حمایت می کنند و روح رقابتی مقررات این سازمان را زیر سوال برده اند. او درصدد است از طریق این سازمان و بازنگری پیمانهای تجارت آزاد آمریکا با سایرکشورها رقابتی بودن بازار بین المللی را تضمین کند تا مشاغل صنعتی آمریکاییان به کشورهای دیگر منتقل نشود. افزایش اشتغال در آمریکا ، که اکنون در بدترین وضعیت از سال 1997 است، یکی از اصلیترین اهداف اوست.
بحران اقتصادی
اکنون مبارزات انتخاباتی تمام شده است، اولین مساله در پیشرو بحران اقتصادی و خطر رکود ناشی از آن است. در اولین جلسه مطبوعاتی پس از پیروزی در انتخابات باراک اوباما به خبرنگاران اطمینان داد که او با این بحران و خطرات ناشی از آن مقابله خواهد کرد. او تائید کرده است که اولویت اول او تصویب طرحی جهت نیرو بخشیدن به اقتصاد و کمک به صنایع خودروسازیست. بسیاری منتظرند تا ببینند که چه کسانی اعضاء اصلی تیم اقتصادی او خواهند بود. درباره وزیر خزانه داری که ناظر اجرای طرح نجات اقتصادی خواهد بود از لاورنس سامرز رئیس دانشگاه هاروارد و وزیر خزانه داری دولت کلینتون و تیموتی گیثنر رئیس بانک فدرال رزرو نیویورک بعنوان کاندیداهای نهایی نامبرده می شود. تیم مشاوران اقتصادی اوباما همچنین شامل: رابرت رابین، وزیر اسبق خزانه داری، پاول ولکر، رئیس سابق فدرال رزرو، اریک اشمیت، رئیس شرکت گوگل، ویلیام دیلی، وزیر سابق تجارت، و ویلیام دونالدسون، رئیس سابق هیات مبادله سهام، است. بنظر مجله اکونومیست، که طرفدار سرسخت بازار آزاد است: «آقای اوباما شاید تجربه چندانی نداشته باشد اما مشتاق یادگیریست.» چنین نظراتی کمک بزرگی به آقای اوباماست، او در چالش در پیشرو بیش از هر چیز می خواهد همگان را مطمئن سازد که برای برون رفت از بحران موجود راه حلهایی وجود دارد که او می تواند آنها را اجرا کند. سوال این است که آیا او خواهد توانست اقتصاد آمریکا را علیرغم تجربه اندکش از بحران برهاند؟
آینده به این پرسش پاسخ خواهد داد. اما ناظران محافظه کار خوشبین هستند. به گفته مجله اکونومیست: «اوباما علیرغم تجربه اندکش دو گروه اصلی سیاست آمریکا ، حزب جمهوریخواه و کلینتونها، را شکست داد. توانست منابع مالی بیشتری جذب کند و هوادران خود را در سازمانی گسترده و منضبط گرد آورد». باورهای اقتصادی اوباما به یک سو او مدیر سیاسی موفقی بوده است. و شاید اقتصاد در حال بحران بیشتر از هر چیز به یک مدیر خوب احتیاج داشته باشد.
بسم ا…
با معرفی کتاب موافقم