مشوق نوشتن این یادداشت حوادث چند سال اخیر ورزش فوتبال و تاریخ اقتصاد ایران زمین است.
یک. در هر دو «در حال توسعه» هستیم و باور داریم که اگر بخواهیم می توانیم برنده جام جهانی بشویم.
دو. در هر دو افراد حق ندارند انگیزه ای جز خدمت و کسب افتخار داشته باشند؛ کسب ثروت، داشتن قرارداد رقم بالا، جاه طلبی حرفه ای، تقاضای دستمزد بالاتر پس از موفقیت «ناپسند» و «ضد ارزش» است.
سه.هر دو زیرساخت ندارند.
چهار. همه درباره هر دو صاحبنظرند!
پنج. وقتی اوضاع خوب است بازیکنان هر دو از مربیان و برنامه ریزان و مدیران مهمترند….وقتی اوضاع بد است خدا به کادر فنی رحم کند.
شش. در هر دو یا خوشبینیم یا بدبین و البته واقعبینی کار سختیست.
هفت.هواداران و کسانیکه سیر حوادث اقتصادی و فوتبال را دنبال می کنند، می دانند که چه چیزهایی کم است، ولی همه ترجیح می دهند دیگری کاری کند.
هشت. در هر دو دولت حضور دارد.
نه. دولت خیلی می خواهد در هر دو کار موفق باشد ولی…..
ده. در هردو فکر می کنیم بقیه تیمها ی جهان بدون زمین مناسب، بدون تمرین، بدون کادر فنی، بدون مربی، بدون آموزش، بدون وجود نسلها تجربه و فراگیری بهتر از تیم ما بازی می کنند، در نتیجه از خودمان نومید می شویم ولی از تیم و مربی آن توقع داریم بهتر از همه تیمهای دنیا بازی کنند!
یازده. در هیچکدام حرفه ای نیستیم، علمی بودن هم مال بچه سوسولهاست. متخصصان و کارشناسان بین المللی هم نه فوتبال ما را می فهمند و نه اقتصادمان را و نظراتشان بدرد ما نمی خورد. علوم را دوباره اختراع می کنیم.
دوازده. چون نفت داریم در هیچکدام بدنبال درآمدسازی نیستیم. البته می دانیم که امکانات نداشته ایم، امکانات نداریم و امکانات نخواهیم داشت!
سیزده. باختن ما هم معمولا یا بخاطر بیعدالتی داور است یا توطئه کشورها علیه ما.
آقا عالی بود.
اگر کمی بپزیش می شه روش برای چاپ کار کردها
لطفا مرا هنمایی نمایید
من لیسانسم رادر مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان بامعدل نه چندان مناسب 14.81به اتمام رساندو الان در دانشگاه شریف در رشته ام.بی.ای مشغول به تحصیل هستم و در این مدت به اقتصاد بسیار علاقمندشده ام آیا من شانسی برای اخذ بذیرش در رشته اقتصاد را دارا هستم؟