» مديرکل دفتر تبليغات و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام کرد چاپ و پخش تصاوير هنرمندان، ورزشکاران و شخصيت هاي فرهنگي به منظور تبليغ و معرفي کالا و خدمات ممنوع است. عليرضا کريمي به جايگاه ويژه و ارزش و اعتبار ورزشکاران و هنرمندان اشاره دارد و بر اين باور است که الگوهاي فرهنگي و ورزشي کشور از افتخارات ايران اسلامي هستند و بايد مروج روحيه جوانمردي باشند و نه مشوق فرهنگي و مصرف گرايي.»
بعد از سروصدای برخی دوستان ورزشی نویس و کسانیکه کسب درآمد را بد می دانند، اکنون شاهد منع هنرمندان و ورزشکاران از صنعت تبلیغات هستیم. «مروج روحیه جوانمردی» به یاد مرحوم نامجو و آخرین روزهای زندگیش می افتم؛ فقیر، بیمار و رنجور نیازمند مراقبت و توجه مقامات! آیا جامعه ما هنرمندان و ورزشکاران را محکوم به فقر می خواهد تا در روزگار کهنسالی و بیماریشان صدقه گیر مراحم صاحب منصبان باشند؟
واقعیت اینجاست که در امر تبلیغات و ارسال پیامهای بازرگانی استفاده از چهره های آشنا و خوشنام جهانیست و همه بنگاهها در گیر در این صنعت از چهره های شناخته شده بهره می گیرند. پیام می تواند درباره مبارز با ایدز و فقر باشد و یا درباره لوازم آرایشی، می تواند از یک بازیگر نقش مثبت بهره گیرد و یا می تواند از یک شخصیت منفی استفاده کند. بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران از طریق این برنامه ها درآمد کافی بدست می آورند تا بتوانند با فراغ خاطر و اطمینان از رفاه آینده خود به کار هنری و یا تمرینات ورزشی بپردازند. برای همه جهانیان این امر جاافتاده ایست. نیازی بذکر نیست که دولتها هم سهم هنگفتی از این درآمدها را به عنوان مالیات دریافت می کنند. محروم کردن هنرمندان و ورزشکاران ایرانی از مشارکت در این صنعت در واقع محروم کردن صنعت بومی و بازرگانی ایرانی از سمبلها و شخصیتهای میهنیست. که یادآور ارزشهای فرهنگی جامعه ما هستند.
نکته دیگر درباره این بخشنامه این است که یک مدیر دولتی یک سازمان دولتی خود را مجاز می داند که درباره نحوه اشتغال یک صنف تصمیم بگیرد. این بخشنامه خطاب به کارمندان او نیست بلکه خطاب به کسانیست که وزارتخانه متبوع او مسئولیت نظارت بر محصولاتشان و اجرای مقررات و قوانین مصوب را در صنعت ایشان بر عهده دارد. اگر چنین فعالیتی خلاف مصالح جامعه است آیا قانونگذاری در اینباره وظیفه مجلس و قوه مقننه نیست؟
حالا چگونه چنین بخشنامه ای اجرا خواهد شد؟ آیا هنرمندی که در یک آگهی تلویزیونی بازی می کند از بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی محروم است؟ آیا حتی هنرمندان گمنام و کم درآمد از شرکت در فعالیتهای تبلیغاتی محروم خواهند بود؟ بنظر می رسد این بخشنامه تنها دستوری در پاسخ به برخی حساسیتهاست و مانند بسیاری بخشنامه های دیگر پاسخی موقت به یک پرسش دیرینه. و اجرای آن از موردی به مورد دیگر خواهد بود و تنها باعث آشفتگی بیشتر بازار کاری یک صنف و وضعیت اشتغال در یک صنعت می شود.
هیچکس شک ندارد فرهنگ بومی و ایرانی ما مورد تهاجم است، هیچکس شک ندارد که کشورها بدنبال تسلط فرهنگی بر یکدیگر هستند. و امروز از نظر فرهنگی و اقتصادی ایران ما در موقعیت کم نظیریست. از یکسو بازارهای کشورهای همسایه قابل دسترسیست و از سوی دیگر زبان فارسی زبان رسمی رسانه های برخی کشورهای همسایه است. حال در میان این مبارزه محصولات ایرانی و صنعت بازاریابی کشور از سمبلهایی شناخته شده ایرانی و شخصیتهای بین المللی ایرانی محروم می شوند تا شرایط برای رقبای تولیدکنندگان ایرانی آسانتر شود و محصولات ایرانی از آغاز حضورشان دربازار مشکل ارائه و معرفی را داشته باشند! رقابت در بازارهای همسایه جدیست. صنعت بازاریابی ایران راه دشواری در پیش دارد و شاید قلم کردن پای آن چندان بصلاح نباشد.
…برای دوستانی که کسب درآمد را برای رضازاده ها و جمشید مشایخی ها را بد می دانند: شما خودتان به چند پروژه سودآور نه گفته اید؟
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟